| Total search result: 301 (15 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| voltage level |
سطح ولتاژ |
|
|
|
|
| Search result with all words |
|
| spike |
پالس ولتاژ بسیار کوتاه مدت |
| spike |
ولتاژ گذرای کوتاه مدت و نوک تیز |
| neutral |
سیستمی که پاس ولتاژ و صفر دست در آن بیانگر اعداد با دیگری 100 است |
| neutral |
بدون هیچ وضعیت یا در پایه یا ولتاژ 0 |
| logic |
ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص . |
| potential |
ولتاژ |
| potential |
اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار |
| analogue |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
| analogues |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
| circuit |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
| circuits |
وسیلهای که ولتاژ یا جریان یا امیدانس یا سیگنال یک مدار را اندازه گیری میکند |
| crystal |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی |
| crystals |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی |
| power |
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است |
| power |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
| power |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
| power |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
| powered |
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است |
| powered |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
| powered |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
| powered |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
| powering |
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است |
| powering |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
| powering |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
| powering |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
| powers |
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است |
| powers |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
| powers |
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی |
| powers |
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات |
| ground |
اتصال مدار الکتریکی به زمین یا به نقط های با سطح ولتاژ صفر. |
| volt |
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود |
| volts |
واحد SI توان الکتریکی که به عنوان ولتاژ یک مقاومت یک اهمی که جریان یک آمپر از آن می گذرد و تعریف میشود |
| voltage |
ولتاژ |
| voltage |
ولتاژ تانسیون |
| voltage |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
| voltages |
ولتاژ |
| voltages |
ولتاژ تانسیون |
| voltages |
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند |
| electronic |
باس ولتاژ کم |
| signal |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
| signaled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
| signalled |
پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه |
| watt |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
| watts |
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود |
| amp |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
| amps |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
| shield |
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند |
| shield |
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده |
| shields |
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند |
| shields |
حفافت سیگنال یا وسیله از واسط خارجی و ولتاژ آسیب رساننده |
| isolation |
در صورتی که ولتاژ قط ع شود و.. |
| crowbar |
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند |
| crowbars |
مداری که سیستم کامپیوتر رااز جریانات ولتاژ بالامحافظت میکند |
| pulse |
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار |
| pulse |
دوره کوتاه سطح ولتاژ |
| pulsed |
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار |
| pulsed |
دوره کوتاه سطح ولتاژ |
| bias |
ولتاژ قبلی دادن |
| bias |
ولتاژ معین قرار دادن |
| bias |
ولتاژ بایاس |
| biases |
ولتاژ قبلی دادن |
| biases |
ولتاژ معین قرار دادن |
| biases |
ولتاژ بایاس |
| liquid crystal display |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود |
| liquid crystal displays |
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود |
| bleeder |
مقسم ولتاژ |
| bleeders |
مقسم ولتاژ |
| transient |
موج ناگهانی در ولتاژ |
| transient |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
| transient |
باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه |
| transients |
موج ناگهانی در ولتاژ |
| transients |
وسیلهای که ولتاژ موقت را تحمل میکند |
| transients |
باس ولتاژ خیلی کوتاه در یک لحظه |
| surge |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
| surged |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
| surges |
یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه |
| parameter |
ولتاژ یا توان یک سیستم |
| parameters |
ولتاژ یا توان یک سیستم |
| electrically |
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است |
| glitch |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
| glitches |
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد |
| transmission |
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند |
| transmissions |
که پاس ولتاژ و ولتاژ صفر توسط اعداد دو دویی نشان داده می شوند |
| LCD |
کریستال مایع که در صورت اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتهای مچی به ماشین حساب و سایر صفحات دیجیتال به کار می رود |
| positive |
سیسم منط قی که در آن یک منط قی با سطح ولتاژ مثبت و صفر منط قی با سطح ولتاژ صفر یا منفی نشان داده میشود |
| positive |
ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر |
| alternating voltage |
ولتاژ C.A |
| ampere |
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد |
| analog |
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی |
| anode breakdown voltage |
ولتاژ جرقه زنی اند |
| anode voltage |
ولتاژ اندی |
| plate voltage |
ولتاژ اندی |
| average voltage |
ولتاژ متوسط |
| base band |
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال |
| baseband |
ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال |
| battery voltage |
ولتاژ باتری |
| bipolar |
استفاده از سط وح ولتاژ مثبت و منفی برای نمایش اعداد دودویی |
| boost charge |
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد |
| boosted b voltage |
ولتاژ افزوده ب |
| break down voltage |
ولتاژ شکست |
| Other Matches |
|
| line voltage |
ولتاژ خطی ولتاژ زنجیرشده ولتاژ خط |
| unipolar |
که پاس ولتاژ مثبت و ولتاژ صفر با اعداد دودویی نشان داده می شوند |
| voltage regulator |
تنظیم کننده ولتاژ نافم ولتاژ |
| non return to zero |
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد |
| voltage balance |
موازنه ولتاژ تعادل ولتاژ |
| piezoelectric |
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند |
| negative true logic |
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد |
| total voltage |
ولتاژ کل |
| line voltage |
ولتاژ خط |
| electric tension |
ولتاژ |
| grid voltage |
ولتاژ شبکه |
| rated voltage |
ولتاژ اسمی |
| potentiometer |
مقسم ولتاژ |
| series voltage |
ولتاژ سری |
| filament voltage |
ولتاژ افروزه |
| field voltage |
ولتاژ میدان |
| fault voltage |
ولتاژ عیب |
| firing voltage |
ولتاژ اشتعال |
| forward voltage |
ولتاژ مستقیم |
| fault voltage |
ولتاژ خطا |
| extinction voltage |
ولتاژ خاموشی |
| generator voltage |
ولتاژ ژنراتور |
| filament voltage |
ولتاژ فیلامان |
| signal voltage |
ولتاژ ورودی |
| spark voltage |
ولتاژ جرقه |
| delay action voltage |
ولتاژ تاخیری |
| deionization voltage |
ولتاژ دیونیزاسیون |
| cutoff voltage |
ولتاژ قطع |
| y voltage |
ولتاژ ستاره |
| contact potential |
ولتاژ تماسی |
| constant voltage |
ولتاژ ثابت |
| sticking voltage |
ولتاژ وقفه |
| signal voltage |
ولتاژ سیگنال |
| signal voltage |
ولتاژ دریافتی |
| electrode voltage |
ولتاژ الکترد |
| electrode bias |
ولتاژ استراحت |
| star voltage |
ولتاژ ستاره |
| interference vcoltage |
ولتاژ پارازیت |
| distubing voltage |
ولتاژ پارازیت |
| disruptive voltage |
ولتاژ شکننده |
| discharge voltage |
ولتاژ دشارژ |
| discharge voltage |
ولتاژ تخلیه |
| circuit voltage |
ولتاژ مدار |
| heating voltage |
ولتاژ گرمایش |
| overvoltage |
ولتاژ اضافی |
| mains voltage |
ولتاژ شبکه |
| main voltage |
ولتاژ اصلی |
| load voltage |
ولتاژ بار |
| load tension |
ولتاژ بار |
| line voltage variation |
نوسان ولتاژ |
| line voltage |
ولتاژ شبکه |
| overvoltage |
اضافه ولتاژ |
| phase to neutral voltage |
ولتاژ فازی |
| line to neutral voltage |
ولتاژ فازی |
| peak voltage |
ولتاژ پیک |
| peak voltage |
ولتاژ حداکثر |
| medium voltage |
ولتاژ متوسط |
| overpotential |
اضافه ولتاژ |
| peak to peak voltage |
ولتاژ مضاعف |
| output voltage |
ولتاژ خروجی |
| service voltage |
ولتاژ کار |
| operating voltage |
ولتاژ کار |
| peak voltage |
ولتاژ اوج |
| normal voltage |
ولتاژ عادی |
| nominal voltage |
ولتاژ اسمی |
| no load voltage |
ولتاژ بی باری |
| line to line voltage |
ولتاژ بین دو خط |
| potential drop |
افت ولتاژ |
| induce voltage |
ولتاژ القایی |
| impressed voltage |
ولتاژ موثر |
| impluse |
ضربه ولتاژ |
| potential regulator |
رگولاتور ولتاژ |
| imaginary voltage |
ولتاژ راکتیو |
| ignition voltage |
ولتاژ احتراق |
| idle voltage |
ولتاژ کور |
| hum voltage |
ولتاژ نویز |
| potential regulator |
نافم ولتاژ |
| induction voltage |
ولتاژ القائی |
| potential gradient |
گرادیان ولتاژ |
| line drop |
افت ولتاژ یک خط |
| limiting voltage |
ولتاژ مرزی |
| ionization voltage |
ولتاژ یونیزاسیون |
| inverse voltage |
ولتاژ معکوس |
| internal voltage |
ولتاژ داخلی |
| insulation voltage |
ولتاژ ایزولاسیون |
| instantaneous voltage |
ولتاژ لحظهای |
| primery voltage |
ولتاژ اولیه |
| input voltage |
ولتاژ اولیه |
| high voltage |
ولتاژ بالا |
| supply voltage |
ولتاژ ورودی |
| voltage impluse |
ضربان ولتاژ |
| voltage stabilization |
تثبیت ولتاژ |
| voltage ratio |
نسبت ولتاژ |
| voltage regulation |
تنظیم ولتاژ |
| voltage increase |
افزایش ولتاژ |
| voltage regulator |
نافم ولتاژ |
| voltage regulator |
رگولاتور ولتاژ |
| voltage relay |
رله ولتاژ |
| voltage source |
منبع ولتاژ |
| voltage gain |
بهره ولتاژ |
| voltage balance |
میزان ولتاژ |
| voltage stability |
ثبات ولتاژ |
| voltage amplifier |
امپلیفایر ولتاژ |
| voltage pulse |
پالس ولتاژ |
| voltage peak |
پیک ولتاژ |
| voltage measuring |
سنجش ولتاژ |
| voltage rise |
افزایش ولتاژ |
| voltage impluse |
ایمپولز ولتاژ |
| voltage drop |
افت ولتاژ |
| voltage divider |
مقسم ولتاژ |
| voltage gradient |
گرادیان ولتاژ |
| voltage loss |
تلف ولتاژ |
| voltage curve |
منحنی ولتاژ |
| voltage control |
کنترل ولتاژ |
| voltage compensation |
تعادل ولتاژ |
| bucking voltage |
ولتاژ مخالف |
| transient voltage |
ولتاژ گذرا |
| transient voltage |
ولتاژ ضربهای |
| transient voltage |
ولتاژ لحظهای |
| threshold voltage |
ولتاژ استانه |
| terminal voltage |
ولتاژ ترمینال |
| terminal voltage |
ولتاژ قطبی |
| transformer voltage |
ولتاژ ترانسفورماتور |
| zener voltage |
ولتاژ زنر |
| tube voltage |
ولتاژ لامپ |
| voltage amplification |
تقویت ولتاژ |
| voltage loss |
اتلاف ولتاژ |
| voltage to ground |
ولتاژ زمین |
| useful voltage |
ولتاژ موثر |
| voltage transformer |
ترانسفورماتور ولتاژ |
| voltaism |
ولتاژ الکتریکی |
| voltage vector |
بردار ولتاژ |
| heater voltage |
ولتاژ رشته گرمساز |
| maximum operating voltage |
ولتاژ کار حداکثر |
| zener breakdown voltage |
ولتاژ شکست زنری |
| mains voltage variation |
نوسان ولتاژ شبکه |
| maximum output voltage |
ولتاژ خروجی حداکثر |
| internal voltage drop |
افت ولتاژ داخلی |
| voltage rating of a condenser |
ولتاژ اسمی خازن |
| measuring voltage |
ولتاژ اندازه گیری |
| internal impedance drop |
افت ولتاژ داخلی |
| maximum permissible voltage |
ولتاژ مجاز حداکثر |
| insulation voltage |
ولتاژ عایق بندی |
| parabolic current |
ولتاژ یا شدت شلجمی |
| maximum reverse r.m.s. voltage |
ولتاژ سد موثر حداکثر |
| voltage limiter |
محدود کننده ولتاژ |
| voltameter |
ولتاژ سنج برقی |
| potential difference |
ولتاژ نقوذ یادفیوژن |
| voltage regulator |
تنظیم کننده ولتاژ |
| voltage to neutral |
ولتاژ اتصال ستارهای |
| line to line voltage |
ولتاژ زنجیر شده |
| phase voltage of winding |
ولتاژ سیم پیچ |
| line regulator |
ولتاژ شبکه رگولاتور خط |
| voltage stabilizing tube |
لامپ با ولتاژ ثابت |
| voltameter |
وابسته به ولتاژ سنج |
| voltammeter |
ولتاژ سنج امپرسنج |
| voltage doubler |
دو برابر کننده ولتاژ |
| kirchhoff voltage law |
قانون ولتاژ کیرشهف |
| inverse current |
جریان ولتاژ معکوس |
| collector saturation voltage |
ولتاژ اشباع کلکتور |
| voltage amplification factor |
ضریب تقویت ولتاژ |
| screen grid voltage |
ولتاژ شبکه پردهای |
| forward current |
جریان ولتاژ مستقیم |
| voltage amplifier |
تقویت کننده ولتاژ |
| re striking voltage |
ولتاژ بازگیری جرقه |
| grid bias supply |
تولید ولتاژ شبکه |
| grid biasing voltage |
ولتاژ بایاس شبکه |
| grid control voltage |
ولتاژ کنترل شبکه |
| grid polarization voltage |
ولتاژ پلاریزاسیون شبکه |
| maximum gate trigger voltage |
ولتاژ احتراق حداکثر |
| breakdown voltage |
ولتاژ جرقه زنی |
| constant voltage charge |
شارژ با ولتاژ ثابت |
| contact voltage regulator |
نافم ولتاژ با کنتاکت |
| critical grid voltage |
ولتاژ بحرانی شبکه |
| deflecting voltage |
ولتاژ منحرف کننده |
| disruptive voltage |
ولتاژ جرقه زنی |
| tube voltage drop |
افت ولتاژ لامپ |
| valve voltage drop |
افت ولتاژ لامپ |
| extinction voltage |
ولتاژ قطع تخلیه |
| grid potential |
ولتاژ بایاس شبکه |
| input noise voltage |
ولتاژ پارازیت اولیه |
| suppressor grid voltage |
ولتاژ شبکه ترمز |
| induced voltage |
ولتاژ القاء شده |
| induction regulator |
نافم ولتاژ القائی |
| induction voltage regulator |
نافم ولتاژ با القا |
| induction voltage regulator |
نافم ولتاژ القائی |
| inductive potential divider |
مقسم ولتاژ القائی |
| inductive voltage drop |
افت ولتاژ القائی |
| inductor voltage |
ولتاژ تحریک کننده |
| initial inverse voltage |
ولتاژ معکوس نخستین |
| initial voltage |
ولتاژ هاله بنفش |
| voltage division |
تقسیم یا پخش ولتاژ |
| impedance voltage |
ولتاژ اتصال کوتاه |
| impedance drop |
ولتاژ اتصال کوتاه |
| grid voltage divider |
مقسم ولتاژ شبکه |
| voltage between lines |
ولتاژ بین خطوط |
| high frequency voltage |
ولتاژ فرکانس بالا |
| voltage between phases |
ولتاژ بین فازها |
| voltage coil |
سیم پیچ ولتاژ |
| ideal no load d.c. voltage |
ولتاژ "دی .سی " بی باری ایده ال |