English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (10 milliseconds)
English Persian
grade سطح یا محدوده
grades سطح یا محدوده
Search result with all words
private محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
privates محدوده آدرس حافظه کاربر مشخص , نه برای دستیابی عمومی
imperialism سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
analogue صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
analogues صفحه نمایشی که از سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای صفحه نمایش استفاده میکند به طوری که بتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
colour برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
palette محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
palettes محدوده رنگهایی که استفاده می شوند
map پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
map نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
off خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
band محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
band محدوده فرکانس ها بین دو حد
bands محدوده فرکانس یک سیگنال پیش از پردازش یا ارسال
bands محدوده فرکانس ها بین دو حد
in توپ در محدوده زمین
in- توپ در محدوده زمین
zone حیطه محدوده
zones حیطه محدوده
scope محدوده
scope محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
outside منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
outsides منطقه دوراز محدوده پرتاب ازاد
confine محدوده
confining محدوده
trapped زمینی که دارای محدوده یاتلههای ماسهای بصورت مانع باشد
fairness شرایطی که تا اجرای هر عمل درخواستی در سیستم در یک محدوده زمان باقی می ماند
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalised تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalizes تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
third محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
thirds محدوده کامپیوترها که مدررهای مجتمع به جای ترانزیستور به کار می رفتند
grid الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grids الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
pattern محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
patterns محدوده الگوهای از پیش تعریف شده که برای پر کردن ناحیه تصویر به کار می روند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
range حدود محدوده
range محدوده
ranged حدود محدوده
ranged محدوده
ranges حدود محدوده
ranges محدوده
personal محدوده سیستمهای بی سیم ارتباطی که امکان رد و بدل کردن داده کامپیوتر با وسایل دیگر مثل چاپگر یا PDA را فراهم میکند
normal محدوده مورد نظر برای نتیجه یا عدد
normal هر محدوده خارج آن خطا محسوب میشود
platform نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
platforms نوع استاندارد سخت افزار که محدوده مشخص از کامپیوترها را می سازد
patch محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
patches محدوده 02 در 04 متر برای تمرین اسکیت
special حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
misrepresentation در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
leg ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
span محدوده
spanned محدوده
spanning محدوده
spans محدوده
standard محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
floor محدوده زمین
floored محدوده زمین
floors محدوده زمین
adaptation توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
adaptations توانایی یک وسیله برای تنظیم کردن محدوده حساسیت خود در موقعیتهای مختلف
repertoire محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
window فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
window فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
time limit محدوده زمانی
time limits محدوده زمانی
analog صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
bank switching راه گزینی محدوده
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
center of gravity envelope تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
center of gravity limits محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
CLUT جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
confidence level احتمالی که یک عدد در محدوده قرار بگیرد
contiguous zone منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
error range محدوده خطا
fair territory محدوده خطا
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
frequency range محدوده فرکانس نامی
hovering acts قوانینی که بر رفت و امد کشتیهای خودی و اجنبی در محدوده معینی ازابهای کشور حکمفرمایی میکند
IBM محدوده کامپیوترهای شخصی بر پایه Intel و پردازنده هایی که حاوی باس MCA هستند
in hand گذاشتن گوی بیلیارد در نقطه دلخواه محدوده
Other Matches
range check بررسی محدوده
sin bin محدوده پنالتی
soft cell boundaries محدوده ازاد سل
playing area محدوده زمین
transmission limit محدوده فرافرستی
number range محدوده اعداد
normal range محدوده عادی
leg hit ضربه بسمت محدوده توپزن
touch in goal محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
trap shot ضربه به گوی از محدوده ماسهای
square out ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
out of bounds خارج شدن توپ از محدوده زمین
newton محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
infield محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
short line محدوده تعیین شده برای فرودتوپ
UHF محدوده فرکانس برای ارسال سیگنالهای تلویزیون
skid pad محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
quantifier علامت یا نشانهای که حجم یا محدوده چیزی را نشان دهد
team area محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
ps/ محدوده کامپیوترهای IBM PC سازگارند ولی از باس MCA متفاوتی استفاده می کنند
Xerox PARC مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
SPARC پردازنده Rise طراحی شده توسط Sun Microstems که در محدوده استگاههای کاری اش استفاده میشود
scalar پردازنده RISC طراحی شده توسط Sun Microsystems که در محدوده ایستگاههای کاری اش استفاده میشود
quantization خطای تبدیل سیگنال آنالوگ به عددی با توجه به دقت محدوده ساده یا سیگنالی که به سرعت تغییر میکند
netware که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
wordperfect برنامه کاربردی کلمه پرداز معروف ساخت Word Perfeet Covp که روی محدوده وسیعی از سیستم عامل و سخت افزار اجرا میشود
regenerator وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
Intel محدوده پردازنده ها ساخت intel که حاوی قط عاتی هستند که برای افزایش کارایی به کار می روند در صورت کار با چند رسانهای و ارتباطات
limited distance modem وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
minicomputer کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
mini کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
provisional ball گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
repeater وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
submarine havens منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com