Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
dispatch order
سفارش حمل سریع
Other Matches
rollover
استفاده از بافر بین صفحه کلیدوکامپیوتر برای تامین ذخیره سریع کلیدبرای ماشین نویسهای سریع که چندین کلید را خیلی سریع انتخاب می کنند
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
marine express
کالای سریع الحرکت از راه دری_ا سیستم حمل و نقل سریع دریایی
dma
اتصال سریع و مستقیم بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی کامپیوتر که مانع دستیابی به توابع خواندن داده میشود
dma
CI واسط که ارسال داده سریع بین رسانه جانبی سریع و حافظه اصلی فراهم میکند معمولاگ کنترولی از طریق CPU متوقف میشود
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
snap pass
پاس سریع با پیچش سریع مچ
speedy
سریع السیر سریع
speediness
سریع السیر سریع
enjoinment
سفارش
order
سفارش
indents
سفارش
indenting
سفارش
indent
سفارش
reference
سفارش
Put in a good word for me.
سفارش من رابکن
call the shots
<idiom>
سفارش دادن
asking and ordering
درخواست و سفارش
I asked for ...
من سفارش ... را دادم.
blanket order
سفارش کلی
indenting
سفارش دادن
processing of the order
انجام سفارش
indents
سفارش دادن
purchase order
سفارش خرید
conditional order
سفارش مشروط
place an order
سفارش دادن
modification order
سفارش اصلاحی
letter of recommendation
سفارش نامه
send away for
سفارش دادن
order format
قالب سفارش
order
سفارش دادن
factory order
سفارش ساخت
trial order
سفارش ازمایشی
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
engaged
سفارش شده
order
دستور سفارش
outwork
سفارش به بیرون
indent
سفارش دادن
acknowledgement of order
تصدیق سفارش
enjoin
سفارش کردن به
enjoined
سفارش کردن به
enjoining
سفارش کردن به
enjoins
سفارش کردن به
ordering
سفارش دهی
back order
سفارش معوق
commendation
سفارش تقدیر
acknowledgement of order
تایید سفارش
order for goods
سفارش کالا
reorder point
نقطه سفارش مجدد
reorder level
سطح سفارش مجدد
ordered
سفارش داده شده
reorder interval
زمان بین دو سفارش
order
دستور دادن سفارش
open indent
سفارش خرید باز
lead time
زمان انجام سفارش
re order
سفارش دوم باره
reorder
دوباره سفارش دادن
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
engage
از پیش سفارش دادن
bespeak
ازپیش سفارش دادن
custom-made
سفارش داده شده
custom made
سفارش داده شده
outwork
سفارش به خارج از شرکت
indents
سفارش رسیده از خارج
order processing time
مدت انجام سفارش
indents
سفارش درخواست کردن
indenting
سفارش رسیده از خارج
indent
سفارش درخواست کردن
to book something
چیزی را سفارش دادن
indenting
سفارش درخواست کردن
engages
از پیش سفارش دادن
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
order
[placed with somebody]
سفارش
[ازطرف کسی]
order processing time
زمان انجام سفارش
order time
زمان سفارش کالا
indent
سفارش رسیده از خارج
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
testimonials
سفارش وتوصیه رضایت نامه
That's not what I ordered.
آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
I asked for a small portion.
من یک پرس کوچک سفارش دادم.
a la carte
جداجدا سفارش داده شده.
order
سفارش دادن تنظیم کردن
testimonial
سفارش وتوصیه رضایت نامه
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
order
سفارش دادن کالا یا جنس
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
I asked for the child.
من یک برای بچه سفارش دادم.
To order a meal.
سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody.
سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
open indent
سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
cash with order
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
procurement lead time
زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
lead time
مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
cost plus contracts
به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
canvass
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
swifts
سریع
spanking
سریع
spankings
سریع
swifter
سریع
accelerator
سریع
accelerators
سریع
gleg
سریع
rather
سریع تر
swift
سریع
wing footed
سریع
swiftest
سریع
prompted
سریع
prompts
سریع
prompt
سریع
rapid
سریع
galloping
سریع
sudden
سریع
sweepy
سریع
snell
سریع
glimpsed
نگاه سریع
rapid access
با دستیابی سریع
fleets
عبور سریع
braided
حرکت سریع
braid
حرکت سریع
braids
حرکت سریع
fast
سریع السیر
glimpsing
نگاه سریع
glimpses
نگاه سریع
fleet
عبور سریع
glimpse
نگاه سریع
slashes
ضربه سریع
slapping
ضربت سریع
slapped
ضربت سریع
slap
ضربت سریع
quickest
تند و سریع
quickest
جلد سریع
quicker
تند و سریع
quicker
جلد سریع
quick
جلد سریع
scampers
پرواز سریع
slaps
ضربت سریع
riposte
ضربت سریع
riposted
ضربت سریع
slashed
ضربه سریع
precipitates
خیلی سریع
slash
ضربه سریع
precipitating
خیلی سریع
quick
تند و سریع
precipitated
خیلی سریع
precipitate
خیلی سریع
riposting
ضربت سریع
ripostes
ضربت سریع
scampering
پرواز سریع
polypnea
تنفس سریع
skitter
حرکت سریع
progressive chess
شطرنج سریع
lightning chess
شطرنج سریع
snapback
بهبودی سریع
sneak raid
دستبرد سریع
hypernoea
تنفس سریع
hotshot
بارکشی سریع
highflyer
دلیجان سریع
highflier
دلیجان سریع
rathe
زود رس سریع
rath
زود رس سریع
operation immediate
اقدام سریع
posthaste
سریع السیر
quick fire
تیر سریع
quick recovery
رونق سریع
quick recovery
بهبود سریع
rapid fire
تیر سریع
rapid flow
جریان سریع
rapid scanning
تقطیع سریع
rapid transit
شطرنج سریع
high velocity drop
بارریزی سریع
high speed traffic
امد شد سریع
repost
ضربت سریع
accelofilter
صافی سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
accelerated depreciation
استهلاک سریع
fasts
سریع السیر
fastest
سریع السیر
continuate
سریع الاتصال
windstorm
باد سریع
high speed traffic
ترافیک سریع
high speed printer
چاپگر سریع
high speed
دنده سریع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com