English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
letter of recommendation سفارش نامه
Search result with all words
testimonial سفارش وتوصیه رضایت نامه
testimonials سفارش وتوصیه رضایت نامه
order form نمونه سفارش نامه پر نکرده
Other Matches
economic order quantity کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
ordering costs هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates رضایت نامه شهادت نامه
credential گواهی نامه اعتبار نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
enjoinment سفارش
order سفارش
indenting سفارش
reference سفارش
indents سفارش
indent سفارش
blanket order سفارش کلی
send away for سفارش دادن
ordering سفارش دهی
processing of the order انجام سفارش
order سفارش دادن
place an order سفارش دادن
acknowledgement of order تایید سفارش
acknowledgement of order تصدیق سفارش
purchase order سفارش خرید
Put in a good word for me. سفارش من رابکن
call the shots <idiom> سفارش دادن
factory order سفارش ساخت
asking and ordering درخواست و سفارش
economic order quantity حد مطلوب سفارش
engaged سفارش شده
order دستور سفارش
I asked for ... من سفارش ... را دادم.
indents سفارش دادن
conditional order سفارش مشروط
enjoins سفارش کردن به
order for goods سفارش کالا
enjoining سفارش کردن به
back order سفارش معوق
enjoined سفارش کردن به
indenting سفارش دادن
enjoin سفارش کردن به
trial order سفارش ازمایشی
indent سفارش دادن
commendation سفارش تقدیر
outwork سفارش به بیرون
order format قالب سفارش
modification order سفارش اصلاحی
ordered سفارش داده شده
lead time زمان انجام سفارش
order processing time مدت انجام سفارش
order processing time زمان انجام سفارش
open indent سفارش خرید باز
order time زمان سفارش کالا
order دستور دادن سفارش
outwork سفارش به خارج از شرکت
to book something چیزی را سفارش دادن
order [placed with somebody] سفارش [ازطرف کسی]
To place an order for some goods. کالائی را سفارش دادن
engage از پیش سفارش دادن
reorder دوباره سفارش دادن
custom made سفارش داده شده
reorder cost هزینه سفارش مجدد
indents سفارش درخواست کردن
reorder interval زمان بین دو سفارش
indents سفارش رسیده از خارج
reorder level سطح سفارش مجدد
custom-made سفارش داده شده
reorder point نقطه سفارش مجدد
engages از پیش سفارش دادن
to countermand goods سفارش کالا را پس گرفتن
indent سفارش درخواست کردن
re order سفارش دوم باره
indent سفارش رسیده از خارج
indenting سفارش درخواست کردن
dispatch order سفارش حمل سریع
indenting سفارش رسیده از خارج
bespeak ازپیش سفارش دادن
a la carte جداجدا سفارش داده شده.
batch costing تعیین قیمت سفارش کالا
mail order سفارش کالا بوسیله پست
the goods are on order کالا را سفارش داده ایم
That's not what I ordered. آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
indent سفارش خرید از کشور بیگانه
indents سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting سفارش خرید از کشور بیگانه
ordering costs هزینههای مربوط به سفارش کالا
I asked for the child. من یک برای بچه سفارش دادم.
order سفارش دادن تنظیم کردن
order سفارش دادن کالا یا جنس
I asked for a small portion. من یک پرس کوچک سفارش دادم.
mail order سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody. سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
To order a meal. سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
indent upon a person for goods درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
open indent سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
reorder level مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
canvasses مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvass مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
procurement lead time زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
canvassed مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
canvassing مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
May I use your name as a reference? اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
lead time مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
cost plus contracts قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
cost plus contracts به حساب خرید سفارش دهنده وجز فروش سازنده به حساب می اورند
canvasses جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
standing order دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
standing orders دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی
carriers نامه بر
post boy نامه بر
manifest نامه
breve نامه
carrier نامه بر
manifested نامه
epistles نامه
epistle نامه
correspoundence نامه ها
letter نامه
letters نامه
manifests نامه
manifesting نامه
order سفارش دادن دستور دادن
swearing formula قسم نامه
registered letter نامه سفارشی
road book راه نامه
swamped with letters غرق نامه
pigeongram نامه کبوتر
surety bond تضمین نامه
stemma نسب نامه
statement of a claim افهار نامه
recognizance التزام نامه
recognizance تعهد نامه
pursuivant نامه رسان
billet doux نامه عاشقانه
deed of gift هبه نامه
deed of sale بیع نامه
deed of transfer انتقال نامه
demand note مطالبه نامه
epistoler نامه نویس
escape chit امان نامه
formulary دستور نامه
gender tree شجره نامه
genealogical tree شجره نامه
genealogical tree نسب نامه
guaranty ضمانت نامه
deed of endowment وقف نامه
deed of conveyance صلح نامه
decameron داستان نامه
by low ایین نامه
byelaw ایین نامه
bylaw ایین نامه
bylaws ایین نامه
certificate of incorporation شرکت نامه
circular letter نامه اداری
collins نامه پر سود
concession deed امتیاز نامه
concessionary agreement امتیاز نامه
concordat موافقت نامه
corrigenda غلط نامه
credential استوار نامه
l/c اعتبار نامه
lease contract اجاره نامه
leetter writing نامه نگاری
letters of administration قیم نامه
letters of procurator وکالت نامه
warrant of attorney وکالت نامه
letters patent نامه سرگشوده
letters patent نامه سرگشاده
light list چراغ نامه
mailer نامه رسان
marriage bed عقد نامه
marriage contract عقد نامه
memorandum of understanding تفاهم نامه
packet boat کشتی نامه بر
passionary شهادت نامه
letter writing نامه نگاری
letter writer نامه نویس
letter writer نامه نگاری
leter of condolenee تعزیت نامه
letter book رونوشت نامه
letter de chancellerie نامه رسمی
letter missive امر نامه
letter no نامه شماره 5
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com