Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (11 milliseconds)
English
Persian
order for goods
سفارش کالا
Search result with all words
order
سفارش دادن کالا یا جنس
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
order time
زمان سفارش کالا
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
procurement lead time
زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
Other Matches
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
indents
سفارش
order
سفارش
indenting
سفارش
enjoinment
سفارش
reference
سفارش
indent
سفارش
blanket order
سفارش کلی
enjoins
سفارش کردن به
enjoining
سفارش کردن به
back order
سفارش معوق
call the shots
<idiom>
سفارش دادن
enjoined
سفارش کردن به
enjoin
سفارش کردن به
asking and ordering
درخواست و سفارش
I asked for ...
من سفارش ... را دادم.
order
دستور سفارش
commendation
سفارش تقدیر
send away for
سفارش دادن
ordering
سفارش دهی
engaged
سفارش شده
order
سفارش دادن
acknowledgement of order
تایید سفارش
Put in a good word for me.
سفارش من رابکن
outwork
سفارش به بیرون
letter of recommendation
سفارش نامه
indents
سفارش دادن
indenting
سفارش دادن
factory order
سفارش ساخت
place an order
سفارش دادن
indent
سفارش دادن
processing of the order
انجام سفارش
purchase order
سفارش خرید
order format
قالب سفارش
modification order
سفارش اصلاحی
conditional order
سفارش مشروط
acknowledgement of order
تصدیق سفارش
trial order
سفارش ازمایشی
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
indents
سفارش درخواست کردن
order
[placed with somebody]
سفارش
[ازطرف کسی]
outwork
سفارش به خارج از شرکت
reorder interval
زمان بین دو سفارش
open indent
سفارش خرید باز
lead time
زمان انجام سفارش
to book something
چیزی را سفارش دادن
order processing time
زمان انجام سفارش
order processing time
مدت انجام سفارش
reorder
دوباره سفارش دادن
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
bespeak
ازپیش سفارش دادن
re order
سفارش دوم باره
custom-made
سفارش داده شده
engage
از پیش سفارش دادن
custom made
سفارش داده شده
dispatch order
سفارش حمل سریع
engages
از پیش سفارش دادن
ordered
سفارش داده شده
indents
سفارش رسیده از خارج
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
order
دستور دادن سفارش
reorder level
سطح سفارش مجدد
indent
سفارش درخواست کردن
reorder point
نقطه سفارش مجدد
indent
سفارش رسیده از خارج
indenting
سفارش درخواست کردن
indenting
سفارش رسیده از خارج
I asked for the child.
من یک برای بچه سفارش دادم.
testimonial
سفارش وتوصیه رضایت نامه
That's not what I ordered.
آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
I asked for a small portion.
من یک پرس کوچک سفارش دادم.
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
testimonials
سفارش وتوصیه رضایت نامه
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
a la carte
جداجدا سفارش داده شده.
order
سفارش دادن تنظیم کردن
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
To order a meal.
سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
open indent
سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody.
سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
lead time
مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
merchandise
کالا
commodity
کالا
stuffs
کالا
stuff
کالا
stuffed
کالا
chattel
کالا
materials
کالا
material
کالا
traffic
کالا
trafficked
کالا
matters
کالا
product
کالا
products
کالا
trafficking
کالا
matter
کالا
mattered
کالا
mattering
کالا
traffics
کالا
cargoes
کالا
ware
کالا
object of sale
کالا
produce
کالا
produced
کالا
produces
کالا
articles
کالا
article
کالا
cargo
کالا
mercery
کالا
wares
کالا
commodities
کالا
traffick
کالا
goods
کالا
good
کالا
interchanges
مبادله کالا
commodity market
بازار کالا
bill of goods
صورت کالا
traffic
مبادله کالا
storeroom
انبار کالا
trafficked
مبادله کالا
fate of goods
وضعیت کالا
stock room
انبار کالا
interchange
مبادله کالا
interchanged
مبادله کالا
stock requisition
درخواست کالا
lien on goods
حق حبس کالا
stowage
انبار کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
commodity code
علامت کالا
sampled
نمونه کالا
handling of goods
جابجایی کالا
consignor
فرستنده کالا
commodity flow
جریان کالا
commodity exchange
بورس کالا
copper alloy
همبسته کالا
commodity code
شماره کالا
commodity code
رمز کالا
commodity broker
واسطه کالا
collection of goods
دریافت کالا
commodities exchange
بورس کالا
interchanging
مبادله کالا
exclusion principle
کالا نیستندشد
commodity agreement
موافقتنامه کالا
commodity broker
دلال کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
sample
نمونه کالا
commodity exchange
مبادله کالا
inventory
صورت کالا
barters
دادوستد کالا
glut
فراوانی کالا
fair
نمایشگاه کالا
fairer
نمایشگاه کالا
fairest
نمایشگاه کالا
fairs
نمایشگاه کالا
commodities
کالا جنس
bartering
دادوستد کالا
bartered
دادوستد کالا
inventory
موجودی کالا
samples
نمونه کالا
inventories
موجودی کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
depots
انبار کالا
warehouses
انبار کالا
mock up
مدل کالا
depot
انبار کالا
barter
دادوستد کالا
commodity
کالا جنس
gluts
فراوانی کالا
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
showroom
نمایشگاه کالا
draft
بسته کالا
drafted
بسته کالا
drafts
بسته کالا
warehouse
انبار کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com