Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
mail order
سفارش کالا بوسیله پست
Other Matches
order for goods
سفارش کالا
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
order time
زمان سفارش کالا
order
سفارش دادن کالا یا جنس
ordering costs
هزینههای مربوط به سفارش کالا
batch costing
تعیین قیمت سفارش کالا
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
procurement lead time
زمان بین دادن سفارش و دریافت کالا
lighterage
حمل ونقل کالا بوسیله دوبه
cost plus contracts
قسمتی از کالا را که به سفارش کسی ساخته میشود و هنوزعملا " ساخته نشده
charges forward
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
economic order quantity
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem
ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire
برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores
فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone
با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter
[to trade by barter]
دادوستد کالا با کالا کردن
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery
فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
ordering costs
هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
freightliner
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity
فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
enjoinment
سفارش
indenting
سفارش
indent
سفارش
indents
سفارش
reference
سفارش
order
سفارش
modification order
سفارش اصلاحی
processing of the order
انجام سفارش
acknowledgement of order
تایید سفارش
enjoin
سفارش کردن به
indents
سفارش دادن
economic order quantity
حد مطلوب سفارش
back order
سفارش معوق
enjoining
سفارش کردن به
enjoined
سفارش کردن به
blanket order
سفارش کلی
send away for
سفارش دادن
place an order
سفارش دادن
outwork
سفارش به بیرون
factory order
سفارش ساخت
conditional order
سفارش مشروط
ordering
سفارش دهی
letter of recommendation
سفارش نامه
order
سفارش دادن
order
دستور سفارش
order format
قالب سفارش
acknowledgement of order
تصدیق سفارش
engaged
سفارش شده
commendation
سفارش تقدیر
enjoins
سفارش کردن به
purchase order
سفارش خرید
asking and ordering
درخواست و سفارش
I asked for ...
من سفارش ... را دادم.
indenting
سفارش دادن
indent
سفارش دادن
call the shots
<idiom>
سفارش دادن
trial order
سفارش ازمایشی
Put in a good word for me.
سفارش من رابکن
indent
سفارش درخواست کردن
bespeak
ازپیش سفارش دادن
ordered
سفارش داده شده
to book something
چیزی را سفارش دادن
order
[placed with somebody]
سفارش
[ازطرف کسی]
dispatch order
سفارش حمل سریع
indent
سفارش رسیده از خارج
engage
از پیش سفارش دادن
indents
سفارش رسیده از خارج
reorder point
نقطه سفارش مجدد
outwork
سفارش به خارج از شرکت
order
دستور دادن سفارش
custom-made
سفارش داده شده
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
re order
سفارش دوم باره
reorder
دوباره سفارش دادن
reorder cost
هزینه سفارش مجدد
indents
سفارش درخواست کردن
reorder level
سطح سفارش مجدد
lead time
زمان انجام سفارش
indenting
سفارش درخواست کردن
open indent
سفارش خرید باز
engages
از پیش سفارش دادن
indenting
سفارش رسیده از خارج
order processing time
زمان انجام سفارش
custom made
سفارش داده شده
order processing time
مدت انجام سفارش
reorder interval
زمان بین دو سفارش
order
سفارش دادن تنظیم کردن
testimonial
سفارش وتوصیه رضایت نامه
testimonials
سفارش وتوصیه رضایت نامه
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
indent
سفارش خرید از کشور بیگانه
That's not what I ordered.
آن چیزی نیست که من سفارش دادم.
I asked for the child.
من یک برای بچه سفارش دادم.
indents
سفارش خرید از کشور بیگانه
I asked for a small portion.
من یک پرس کوچک سفارش دادم.
a la carte
جداجدا سفارش داده شده.
indenting
سفارش خرید از کشور بیگانه
mail order
سفارش از طریق پست فروش مکاتبهای
To order a meal.
سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
To speake in recommendation of someone . To recommend somebody.
سفارش کسی را کردن ( توصیه ومعرفی )
reorder level
مقدارموجودی که حاکی از نیاز به سفارش میباشد
open indent
سفارش خریدی که در ان تعدادفروشندگان محدود نمیباشد
canvass
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
cash with order
پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
lead time
مدت زمان بین دادن سفارش و دریافت کالای مربوطه
May I use your name as a reference?
اجازه میدهید شما را بعنوان سفارش کننده نام ببرم؟
traffic
کالا
produce
کالا
produced
کالا
produces
کالا
trafficked
کالا
trafficking
کالا
chattel
کالا
matter
کالا
products
کالا
product
کالا
mercery
کالا
object of sale
کالا
good
کالا
traffics
کالا
stuffs
کالا
commodities
کالا
cargoes
کالا
cargo
کالا
articles
کالا
traffick
کالا
stuffed
کالا
merchandise
کالا
stuff
کالا
commodity
کالا
goods
کالا
matters
کالا
article
کالا
material
کالا
materials
کالا
mattering
کالا
wares
کالا
mattered
کالا
ware
کالا
fairest
نمایشگاه کالا
collection of goods
دریافت کالا
fairs
نمایشگاه کالا
commodities
کالا جنس
commodity broker
دلال کالا
commodity exchange
بورس کالا
commodities exchange
بورس کالا
commodity agreement
موافقتنامه کالا
consignor
فرستنده کالا
commodity code
علامت کالا
commodity code
شماره کالا
commodity code
رمز کالا
bartered
دادوستد کالا
bartering
دادوستد کالا
barters
دادوستد کالا
sample
نمونه کالا
sampled
نمونه کالا
commodity catalogue
کاتالوگ کالا
commodity broker
واسطه کالا
fair
نمایشگاه کالا
fairer
نمایشگاه کالا
commodity
کالا جنس
commodity flow
جریان کالا
drafted
بسته کالا
draft
بسته کالا
showrooms
نمایشگاه کالا
traffic
مبادله کالا
showroom
نمایشگاه کالا
trafficked
مبادله کالا
trafficking
مبادله کالا
traffics
مبادله کالا
on receipt of the goods
بوصول کالا
mock up
مدل کالا
margin utility
حد مطلوبیت کالا
drafts
بسته کالا
commodity exchange
مبادله کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
commodity market
بازار کالا
inventories
موجودی کالا
copper alloy
همبسته کالا
bill of goods
صورت کالا
exclusion principle
کالا نیستندشد
fate of goods
وضعیت کالا
handling of goods
جابجایی کالا
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
lien on goods
حق حبس کالا
stock room
انبار کالا
glut
فراوانی کالا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com