Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
bleach
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleached
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleaches
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
Other Matches
bleached
سفید کردن شستن کامل
bleach
سفید کردن شستن کامل
bleaches
سفید کردن شستن کامل
chemical warfare
جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
pyrocondensation
تغلیظ یا تکاثف شیمیایی بوسیله حرارت
latensify
بوسیله مواد شیمیایی تقویت کردن
electroanalysis
تجزیه شیمیایی بوسیله جریان برق
catalytic agent
عامل فعل وانفعال شیمیایی بوسیله اثرمجاورتی
biosynthesis
تهیه مواد شیمیایی بوسیله موجودات زنده
latensification
تقویت عکس فاهر شده عکاسی بوسیله مواد شیمیایی
watermarks
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
scuba dive
فرورفتن غواص به زیر اب باوسایل
physiatrics
درمان امراض باوسایل طبیعی
expressage
حمل یافرستادن باوسایل تندرو
chemical survey
بررسی منطقه از نظر شیمیایی تجسس از نظر وجود عوامل شیمیایی
spinning
پرتاب نخ و قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
spin casting
پرتاب قلاب ماهیگیری باوسایل چرخان
mechanical sweep
مین جمع کنی باوسایل مکانیکی
latifundium
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
augmentation
افزایش نیروی جلوبرنده باوسایل کمکی از جمله پس سوز
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
visual interceptor
هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
white with blue stripes
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
platina
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
laundering
شستن
washes
شستن
launder
شستن
laundered
شستن
launders
شستن
wash
شستن
rinse
شستن
rinsed
با اب شستن
rinsed
شستن
rinses
با اب شستن
rinses
شستن
scour
شستن
scoured
شستن
scours
شستن
to wash up
شستن
to purge a way
شستن
washed
شستن
rinse
با اب شستن
deterge
شستن
leach
شستن
elutriate
با اب شستن
elute
شستن
wash up
دست و رو شستن
saponification
با صابون شستن
to sponge off
با اسفنج شستن
to sponge down
با اسفنج شستن
carpet washing
شستن فرش
make flush
شستن با جریان سریع
slush
باچلپ وچلوپ شستن
leukocyte
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
to wash something ashore
بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something up
بکنار ساحل شستن چیزی
to do the dishes
[to wash up]
[to give dishes a rinse]
[to wash the dishes]
شستن
[تمییز کردن]
ظرف
maundy
ایین شستن پای بی نوایان
scullery
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
to give somebody a roasting
<idiom>
کسی را شستن وکنار گذاشتن
[ پر خاش]
to give somebody a ticking-off
<idiom>
کسی را شستن وکنار گذاشتن
[ پر خاش]
sculleries
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
v , series
سری عوامل شیمیایی بی بو وبی رنگ عصبی سری عوامل شیمیایی عصبی
To wash ones hands of somebody (something).
دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
pay d.
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
lavabo
ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
chemic
شیمیایی
chemical biological and radiological
شیمیایی
chemical
شیمیایی
chemicals
شیمیایی
chemical sense
حس شیمیایی
compounds
ترکیب شیمیایی
galvanic cell
پیل شیمیایی
compounded
ترکیب شیمیایی
quasichemical
شبه شیمیایی
compound
ترکیب شیمیایی
precipitates
رسوب شیمیایی
precipitating
رسوب شیمیایی
electrochemical
برقی- شیمیایی
homolysis
تجزیه شیمیایی
precipitate
رسوب شیمیایی
chemical weathering
هوازدگی شیمیایی
precipitated
رسوب شیمیایی
cloud attack
تک با ابر شیمیایی
chemoreceptor
گیرنده شیمیایی
chemisorption
جذب شیمیایی
chemism
خاصیت شیمیایی
proportioner
مخلوط کن شیمیایی
chemiluminescence
نورتابی شیمیایی
decomposition
هوازدگی شیمیایی
chemical deposits
نهشتهای شیمیایی
chemical survey
تجسس شیمیایی
chemical species
گونههای شیمیایی
chemical element
عنصر شیمیایی
man-made fiber
الیاف شیمیایی
mulches
ماده شیمیایی
chemical bond
پیوند شیمیایی
mulch
ماده شیمیایی
chemical security
تامین شیمیایی
chemical exchange
تبادل شیمیایی
chemical analyse
تجزیه شیمیایی
chemical fuel
سوخت شیمیایی
organic compound
مواد شیمیایی
chemical equivalent
هم ارز شیمیایی
chemical energy
انرژی شیمیایی
chemical compound
ترکیب شیمیایی
chemical combination
ترکیب شیمیایی
fertilisers
کود شیمیایی
fertilizer
کود شیمیایی
fertilizers
کود شیمیایی
chemical equilibrium
تعادل شیمیایی
chemical defense
پدافند شیمیایی
chemical herbicide
علف کش شیمیایی
chemical industries
صنایع شیمیایی
chemical ammunition
مهمات شیمیایی
chemical grouting
تزریق شیمیایی
chemical physics
فیزیک شیمیایی
chemical pollution
الودگی شیمیایی
chemical properties
خواص شیمیایی
chemical reaction
واکنش شیمیایی
biochemical
زیستی- شیمیایی
chemical reactor
واکنشگاه شیمیایی
chemical research
پژوهش شیمیایی
narcosis
خواب شیمیایی
chemical consolidation
تزریق شیمیایی
chemical injection
تزریق شیمیایی
chemical agent
ماده شیمیایی
chemical agent
عامل شیمیایی
chemical kinetics
سینتیک شیمیایی
chemical shift
جابجایی شیمیایی
chemical munition
سلاح شیمیایی
chemotropism
گرایش شیمیایی
chemical analysis
تجزیه شیمیایی
chemical operations
عملیات شیمیایی
flushing
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flush
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flushes
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
toxic agent
عامل شیمیایی سمی
oxides
ماده شیمیایی از اکسیژن
chemical oxygen demand
نیاز شیمیایی اکسیژن
immunochemistry
علم ایمنی شیمیایی
vesicant agent
عامل شیمیایی تاول زا
oxide
ماده شیمیایی از اکسیژن
urinalysis
تجزیه شیمیایی ادرار
thermolysis
تجزیه شیمیایی در اثرحرارت
chemical weapon
جنگ افزار شیمیایی
cloud attack
تک شیمیایی با مواد سمی
photochemical smog
دود مه فتو شیمیایی
photochemical smog
دود مه نور شیمیایی
chemosynthesis
سنتز باکتری شیمیایی
chemical alarm
اعلام خطر شیمیایی
chemical affinity
میل ترکیبی شیمیایی
c.o.d
نیاز شیمیایی به اکسیژن
acid equivalent
معادل شیمیایی اسید
nerve agent
عامل شیمیایی عصبی
nuclear biological chemical
شیمیایی میکربی هستهای
chemicals
ماده شیمیایی دارویی
chemical bonding
تشکیل پیوند شیمیایی
smoke agent
عامل شیمیایی دودانگیز
chemical
ماده شیمیایی دارویی
petrolum chemicals
مواد شیمیایی نفتی
biochemical catalyst
کاتالیزور زیست شیمیایی
chemical feedstock
مواد اولیه شیمیایی
petrochemicals
مواد شیمیایی نفتی
biological oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
actinolagy
معرفت بخواص شیمیایی نور
biochemical oxygen demand
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
chemical security
حفافت برعلیه مواد شیمیایی
oxime
ماده ضد اثرعامل عصبی شیمیایی
corrosion
زنگ خوردگی فرسایش شیمیایی
goechemical
وابسته به تغییرات شیمیایی زمین
b.o.d
نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
galvanic battery
دستگاه تولیدالکتریک با عمل شیمیایی
flavone
ماده شیمیایی بیرنگ ومتبلور
stabilizer
ماده ثبات دهنده شیمیایی
neutralises
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralising
بطور شیمیایی خنثی کردن
agents
نماینده عامل شیمیایی خرج
agent
نماینده عامل شیمیایی خرج
tetrahydrate
ترکیب شیمیایی شامل چهارمولکول اب
immunochemistry
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
absorption compound
ترکیب شیمیایی جذب کننده
trihydrate
ترکیب شیمیایی دارای سه ملکول اب
boron water
ابی که عنصر شیمیایی بردارد
chemotrophic treatment
تسویه خوراک ساخت شیمیایی
chemical shift equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی برابر
chemical shift non equivalent protons
پروتونهای با جابجایی شیمیایی نابرابر
neutralizing
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralizes
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralize
بطور شیمیایی خنثی کردن
neutralised
بطور شیمیایی خنثی کردن
stabilisers
ماده ثبات دهنده شیمیایی
synthetic
مواد شیمیایی و پروسس شده
chemical defense
پدافند بر علیه مواد شیمیایی سمی
pyrolyze
در اثر حرارت تغییر شیمیایی دادن
doping
افزودن ماده شیمیایی خاص به یک قطعه
inert
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
fibroin
جرم شیمیایی ابریشم وتارعنکبوت ومانندانها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com