Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
tattletale gray
سفید مایل بخاکستری
Other Matches
seed pearl
مروارید کوچک وبی قاعده رنگ کمرنگ مایل بخاکستری
whitey
مایل به سفید
whity
مایل به سفید
hoary
سفید مایل به خاکستری
canescent
سفید مایل به تار
hoar
سفید مایل به خاکستری موسفید
platinum blonde
دارای موی زرد مایل به سفید
mignonette
یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
watermarks
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark
علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
leukon
عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
platina
پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes
سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
leukocyte
گویچه سفید خون گلبول سفید خون
xanthochroid
شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
bevelled
مایل
gauche
مایل
loxodrome
خط مایل
agreeable
مایل
pitching
مایل
sloping
مایل
studious of doing a thing
مایل
studious to do a thing
مایل
oblique
مایل
willful
مایل
skewing
مایل
skews
مایل
slanting
مایل
inclined
مایل
nothing loath
مایل
bevel
مایل
bevel
پخ مایل
oblique
مایل کج
skew
مایل
desirous
مایل
interested
مایل
propense
مایل
inclinable
مایل
sideling
مایل
slantingly
کج یا مایل
rath
مایل
rathe
مایل
sidling
مایل
willing
مایل
f. of books
مایل به کت اب
miles
مایل
italic
مایل
mile
مایل
declivous
مایل
lickerish
مایل
purplish
مایل به ارغوانی
recessive
مایل ببازگشت
to incline to green
یا مایل بودن
purply
مایل به ارغوانی
blueish
مایل به ابی
wilful
مشتاق مایل
oblique system
سیستم مایل
obliquely
بطور مایل
three point perspective
پرسپکتیو مایل
solicitous
مایل نگران
solicitously
مایل نگران
viridescent
مایل به سبز
yellowish
مایل بزردی
gaff
میله مایل
greyish
مایل به خاکستری
nautical mile
مایل دریایی
bluish
مایل به ابی
the mast has raked
مایل شدن
the mast has raked
مایل کردن
oppositive
مایل به ضدیت
sourish
مایل به ترشی
solicitous to go
مایل به رفتن
statute mile
مایل رسمی
fonder
مایل مشتاق
fondest
مایل مشتاق
liked
مایل بودن
slant range
برد مایل
side flow weir
سر ریز مایل
nautical miles
مایل دریایی
likes
مایل بودن
like
مایل بودن
fond
مایل مشتاق
reddish
مایل بقرمز
oblique rotation
چرخش مایل
greeny
مایل بسبز
aslant
بطور مایل
aslant
حرکت مایل
flavescent
مایل بزردی
bitterish
مایل به تلخی
mile ohm
مایل- اهم
inclined compression
فشار مایل
geographical mile
مایل جغرافیایی
xanthic
مایل به زردی
cant
سطح مایل
inclined face of dam
نمای مایل سد
centripetal
مایل به مرکز
incline plane
سطح مایل
inclined drilling
حفاری مایل
he was found of her
مایل او بود
albescent
مایل به سفیدی
oblique lattice
شبکه مایل
caramels
مایل به قرمز
caramel
مایل به قرمز
chamfer
مایل شدن
lief
مطلوب مایل
comatant
مایل بجنگ
he is f. her
مایل اوست
he has a good mind
مایل است
awry
بطور مایل
oblique section
مقطع مایل
oblique perspective
پرسپکتیو مایل
oblique projection
تصویر مایل
auburn
قهوهای مایل به قرمز
sloping barrel vault
سقف گهوارهای مایل
isabella
زرد مایل به خاکستری
inclined shear plane
سطح برش مایل
sloping barrel vault
طاق ضربی مایل
inclined coil meter
سنجه با پیچک مایل
isabel
زرد مایل به خاکستری
inclined barrel arch
طاق ضربی مایل
inclined barrel arch
طاق گهوارهای مایل
roll piercing process
روش نورد مایل
homosexual
مایل به جنس خود
he was found of her
باو مایل بود
purple red
قرمز مایل به ارغوانی
griseous
خاکستری مایل به ابی
grege
اردهای مایل به خاکستری
green with a blue tint
سبز مایل به ابی
homosexuals
مایل به جنس خود
i am unwilling to go
مایل نیستم بروم
he was not inclined to go
مایل برفتن نبود
incilnable to do something
مایل کردن بکاری
pea green
زرد مایل بسبز
he is indisposed to go
مایل نیست برود
mph
مخفف مایل در ساعت
cuesta
جلگه مایل یااریب
swart
سبزه مایل به سیاه
rubicund
رنگ مایل به قرمز
pinkish
مایل به رنگ صورتی
buffyy
مایل به رنگ نخودی
umber
قهوه ای مایل به زرد
they canŠif they so wishŠ.....
اگر مایل باشندمیتوانند...........
blackish
مایل به سیاه تیره
oblique shock wave
موج ضربهای مایل
bays
سرخ مایل به قرمز
reddish
مایل بسرخی زننده
bay
سرخ مایل به قرمز
brownish
مایل به قهوهای یاخرمایی
oblimax rotation
چرخش مایل بیشینه
bayed
سرخ مایل به قرمز
to be prepared to go
مایل به رفتن بودن
low oblique
عکس مایل پایین
oblimin rotation
چرخش مایل کمینه
loxodromics
کشتی رانی در خط مایل
he is not willing to go
مایل برفتن نیست
scarlet
قرمز مایل به زرد
suntan
قهوه مایل بسرخ
suntans
قهوه مایل بسرخ
luteovirescent
زرد مایل بسبز
baying
سرخ مایل به قرمز
lurid
رنگ زرد مایل به قرمز
gooseberries
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
peacock blue
رنگ ابی مایل بسبز
declines
مایل شدن رو بزوال گذاردن
declining
مایل شدن رو بزوال گذاردن
luridly
رنگ زرد مایل به قرمز
gooseberry
رنگ سیاه مایل به ارغوانی
backswept
برگشته بطور مایل واریب
loxodromic
وابسته به کشتی رانی در خط مایل
raisin
رنگ قرمز مایل به ابی
pansies
رنگ قرمز مایل به ابی
petunias
رنگ قرمز مایل بابی
petunia
رنگ قرمز مایل بابی
oxford blue
ابی سیر مایل به ارغوانی
raisins
رنگ قرمز مایل به ابی
matelot
رنگ ابی مایل بقرمز
tawny
تیره زرد مایل بقهوهای
tawniest
تیره زرد مایل بقهوهای
tawnier
تیره زرد مایل بقهوهای
mikado
رنگ زرد مایل به قرمز
indian red
خاک سرخ مایل بزرد
declined
مایل شدن رو بزوال گذاردن
carbuncle
رنگ نارنجی مایل به قرمز
carbuncles
رنگ نارنجی مایل به قرمز
lama
رنگ زرد مایل بقرمز
ti turn in
سوی پایین مایل بودن
lamas
رنگ زرد مایل بقرمز
slate black
رنگ ارغوانی مایل بسیاه
slate blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
teal blue
رنگ ابی مایل به خاکستری
rust
رنگ قرمز مایل به قهوه ای
mahogany
رنگ قهوهای مایل به قرمز
nautical mile
مایل دریایی معادل 0581متر
pansy
رنگ قرمز مایل به ابی
nautical miles
مایل دریایی معادل 0581متر
shell pink
رنگ قرمز مایل به زرد
taupe
رنگ خاکستری مایل به قهوهای
decline
مایل شدن رو بزوال گذاردن
cedar
رنگ قرمز مایل به زرد
cedars
رنگ قرمز مایل به زرد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com