Dictiornary-Farsi | سفید کردن دندان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (36 milliseconds)

English	Persian
tooth whitening	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
tooth bleaching	سفید کردن دندان [دندان پزشکی]


Other Matches

watermarks	علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark	علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
tusks	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk	دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
pulpa	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentine	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentin	عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel	مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp	پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental restoration	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
pain in tooth	دندان درد [دندان پزشکی]
gam	دندان گراز یا دندان کج دهان
dental filling	پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
dental caries	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth pain	دندان درد [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium]	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
cavities	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth pick	خلال دندان دندان کاو
tooth decay	پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental filling	ترمیم دندان [دندان پزشکی]
toothaches	دندان درد ها [دندان پزشکی]
odontology	دندان شناسی دندان پزشکی
toothache	دندان درد [دندان پزشکی]
odontalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
dentalgia	دندان درد [دندان پزشکی]
odontodynia	دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain	دندان درد [دندان پزشکی]
odontogenic pain	دندان درد [دندان پزشکی]
toothache {sg}	دندان درد [دندان پزشکی]
To have a tooth fI'lled.	دندان پر کردن
gnashed	دندان قرچه کردن
gnashes	دندان قرچه کردن
gnashing	دندان قرچه کردن
to grind the teeth	دندان قرچه کردن
gnash	دندان قرچه کردن
snarls	دندان قروچه کردن
snarling	دندان قروچه کردن
snarl	دندان قروچه کردن
tooth	دارای دندان کردن
snarled	دندان قروچه کردن
leukon	عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
white	سفید کردن
whiter	سفید کردن
galvanises	سفید کردن
galvanizes	سفید کردن
galvanize	سفید کردن
galvanising	سفید کردن
galvanised	سفید کردن
whitest	سفید کردن
decolo	سفید کردن
whitewash	سفید کاری کردن ماست مالی کردن
pipe clay	باگل سفید پاک کردن
bleaches	سفید کردن شستن کامل
bleached	سفید کردن شستن کامل
bleach	سفید کردن شستن کامل
limes	با اهک کاری سفید کردن
lime	با اهک کاری سفید کردن
white with blue stripes	سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
platina	پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
to grin and bear it	در رنج وسختی بردباری کردن دندان روی جگرگذاشتن
leukocyte	گویچه سفید خون گلبول سفید خون
xanthochroid	شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
clatters	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering	تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
crunches	صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunch	صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
crunched	صدای خرد کردن یا خرد شدن چیزی زیر دندان یا زیر چرخ وغیره
tooth	دندان
curvidentate	کج دندان
gam	دندان
toothless	بی دندان
edentulous	بی دندان
toothsome	دندان مز
desserts	دندان مز
dessert	دندان مز
fangless	بی دندان
gumboil	پیله دندان
tartar	باره دندان
ivory	دندان فیل
tartars	باره دندان
odontic	وابسته به دندان
odontalgia	دندان درد
cutters	دندان پیش
cutter	دندان پیش
microdont	خرد دندان
peck	دندان زدن
pecked	دندان زدن
pecking	دندان زدن
odontiasis	دندان در اوری
grinders	دندان اسیاب
grinder	دندان اسیاب
pecks	دندان زدن
eruption of the teeth	درامدن دندان
milk tooth	دندان شیری
odontocete	دندان دار
bicuspid	دندان دوپایه
odontology	مبحث دندان
odontologist	دندان شناس
toothpick	دندان کاو
odontogeny	پیدایش دندان
odontography	شرح دندان
odontoid	مانند دندان
toothpicks	دندان کاو
toothpicks	خلال دندان
toothpick	خلال دندان
teeth of armature	دندان ارمیچر
prothesis	دندان یا عضومصنوعی
odontoma	ورم دندان
milk teeth	دندان شیری
chisel tooth	دندان پیشه
odontitis	اماس دندان
pyorrhea	چرک دندان
pyorrhoea	چرک دندان
pickers	خلال دندان
picker	خلال دندان
pyorrhoea alveolaris	چرک دندان
teeth grinding	دندان قرچه
cuspid	دندان انیاب
teethed	دندان در اوردن
teethe	دندان در اوردن
wisdom tooth	دندان عقل
wisdom teeth	دندان عقل
saber toothed	دندان شمشیری
full mouthed	تمام دندان
fullmouthed	تمام دندان
permanent tooth	دندان دائمی
sectorial	دندان اسیاب
fanged	دندان دار
pontic	دندان مصنوعی
toothpowders	پودر دندان
toothpowders	گرد دندان
toothpowder	پودر دندان
teethes	دندان در اوردن
teething	دندان دراوردن
crenate	دندان موشی
toothbrushes	مسواک دندان
toothbrush	مسواک دندان
toothpastes	خمیر دندان
toothpaste	خمیر دندان
tooth paste	خمیر دندان
toothache	درد دندان
toothache	دندان درد
greedy	دندان گرد
greediest	دندان گرد
greedier	دندان گرد
latidentate	پهن دندان
To have a tooth fI'lled.	دندان پرکردن
molar	دندان اسیاب
crenated	دندان موشی
crowns	تاج دندان
toothpowder	گرد دندان
eyetooth	دندان ناب
dentine	عاج دندان
back tooth	دندان آسیاب
dentiparous	دندان اور
dentition	دندان دراوری
To pull out ( extract ) atooth .	دندان کشیدن
dentition	دندان در اوردن
dentition	دندان بندی
dentulous	دندان دار
molar tooth	دندان اسیاب
jaw tooth	دندان اسیاب
incisor	دندان پیشین
irrecusable	دندان شکن
sharp fanged	تیز دندان
cheek tooth	دندان آسیاب
dentin	عاج دندان
dentifrice	خمیر دندان
gums	لثه دندان
gumming	لثه دندان
crown	تاج دندان
gummed	لثه دندان
gum	لثه دندان
dental caries	پوسیدگی دندان
peg tooth	دندان ناب
fangs	دندان انیاب
fangs	دندان ناب
dental clinic	دندان پزشکی
fang	دندان انیاب
fang	دندان ناب
denticle	دندان کوچک
dentifrice	گرد دندان
sharp toothed	تیز دندان
grinned	دندان نمایی
pull	کشیدن دندان
tooth powder	گرد دندان
pulls	کشیدن دندان
practitioners	دندان پزشک
practitioner	دندان پزشک
grins	دندان نمایی
edentate	جانور بی دندان
grinning	دندان نمایی