English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
thalassocracy سلطه دریایی
Other Matches
dominance submission سلطه گری- سلطه پذیری
ascendance submission سلطه گری- سلطه پذیری
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
sway سلطه
swayed سلطه
sways سلطه
dominant سلطه گر
aggressive سلطه جو
sovereignty سلطه
domineering سلطه جو
mastery سلطه
domination سلطه
dominance سلطه
ascendency سلطه تفوق
submissive سلطه پذیر
empery سلطه کامل
submission سلطه پذیری
submissiveness سلطه پذیری
ascendancy سلطه تفوق
domination سلطه گری
ascendance سلطه گری
dominance سلطه گری
rule حکومت سلطه
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
dominance need نیاز سلطه گری
domineer سلطه جویی کردن
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
powered اقتدار سلطه نیروی برق
sway اهتزاز سلطه حکومت کردن
emancipates از زیر سلطه خارج کردن
powers اقتدار سلطه نیروی برق
sways اهتزاز سلطه حکومت کردن
emancipated از زیر سلطه خارج کردن
swayed اهتزاز سلطه حکومت کردن
powering اقتدار سلطه نیروی برق
in a battle for world domination مبارزه برای سلطه جهان
emancipating از زیر سلطه خارج کردن
power اقتدار سلطه نیروی برق
emancipate از زیر سلطه خارج کردن
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sovereignty پادشاهی و سلطنت وفرمانروایی حاکمیت و سیادت و سلطه
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
front de liberation national جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
commandant of marine corps فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
spotting board طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
marines دریایی
pelagian دریایی
seas دریایی
naval دریایی
shark سگ دریایی
marine دریایی
sharks سگ دریایی
maritime دریایی
sea دریایی
nautical دریایی
sea pier سد دریایی
benthic ته دریایی
thalassic دریایی
thalaesic دریایی
saltier دریایی
salty دریایی
saltiest دریایی
dogfish سگ دریایی
sea born دریایی
fucus کتانجک خس دریایی
evening naval twilight غروب دریایی
geographical mile میل دریایی
gribble موریانه دریایی
hogfish گراز دریایی
holothurian راب دریایی
sea swallow پرستوک دریایی
scray چلچله دریایی
scray پرستوک دریایی
sea pad ستاره دریایی
floatplane هواپیمای دریایی
kelp اشنه دریایی
sea swallow چلچله دریایی
fish hawk دال دریایی
light house فار دریایی
hydro aeroplane هواپیمای دریایی
flag officer افسر دریایی
holothurian حلزون دریایی
fanal فانوس دریایی
light house چراغ دریایی
floating trade تجارت دریایی
hydrographic chart نقشه دریایی
finger fish ستاره دریایی
salangane چلچله دریایی
navies نیروی دریایی
marines تفنگدار دریایی
marines تکاور دریایی
sill برامدگی دریایی
sills برامدگی دریایی
acaleph گزنه دریایی
actinia کیسه تن دریایی
marine تکاور دریایی
marine تفنگدار دریایی
navies ناوگان دریایی
navy نیروی دریایی
navy ناوگان دریایی
jellyfish عروس دریایی
admiralty law قوانین دریایی
alga خزهء دریایی
algerine دزد دریایی
eagle fisher عقاب دریایی
echinus خارپوست دریایی
echinus بلوط دریایی
erne دال دریایی
erne عقال دریایی
evening naval twilight شفق دریایی
fairy bird پرستوک دریایی
fairy bird چلچله دریایی
maritime law حقوق دریایی
data mile میل دریایی
asteroidea ستارههای دریایی
chopline خط حد یکانهای دریایی
commercial marine ناوگان دریایی
continental shelf کفه دریایی
algoid مانندعلف دریایی
creeping attack تک غافلگیرانه دریایی
d.j.'s locker گودی دریایی
daphne حوری دریایی
salangane پرستوک دریایی
sea cow گاو دریایی
sea rover دزد دریایی
sea stores فروشگاه دریایی
sea surveillance مراقبت دریایی
sea weed جلبک دریایی
sea weed علف دریایی
seadrome فرودگاه دریایی
seaman guard گارد دریایی
seamount کوه دریایی
seapower قدرت دریایی
seawall دیوار یا سد دریایی
seaway راه دریایی
seaway مسیر دریایی
seebreeze نسیم دریایی
ship's corporal دژبان دریایی
sea power کشور دریایی
sea plane هواپیمایی دریایی
sea cucumber راب دریایی
sea dog خوک دریایی
sea dog گاو دریایی
sea duty ماموریت دریایی
sea elephant فیل دریایی
sea flower شقایق دریایی
sea frontiers مرزهای دریایی
sea locust ملخ دریایی
sea mail پست دریایی
sea marks علامات دریایی
sea monster هیولای دریایی
sea nymph حوری دریایی
sea nymph پری دریایی
shore dinner غذای دریایی
sill of a dock سد حوض دریایی
sub [Colloquial] زیر دریایی
seafood غذای دریایی
sirenic حوری دریایی
thetis حوری دریایی
tinfish اژدر دریایی
triphibian هواپیمای دریایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com