English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
English Persian
enclosure سلول تارکان دنیا [دین]
Other Matches
spermatid سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
the vanity of the world فنای دنیا مزخرفات یا اباطیل دنیا
spermatogonium سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
universe دنیا
vale دنیا
worlds دنیا
macrocosms دنیا
macrocosm دنیا
vales دنیا
world دنیا
Tons (bags) of money. یک دنیا پول
all over the world در تمامی دنیا
wordly minded دنیا پرست
Thanks a mI'llion. یک دنیا متشکرم
worldliness دنیا پرستی
wordly minded دنیا دار
oceans of money یک دنیا پول
pelf مال دنیا
pelf جیفه دنیا
secularity دنیا پرستی
mammonist دنیا دار
secularization دنیا پرستی
hermitess زن تارک دنیا
mammonist دنیا پرست
the whole world تمام دنیا
nuns زن تارک دنیا
nun زن تارک دنیا
monk تارک دنیا
ascetic تارک دنیا
tactful دنیا دار
tactfully دنیا دار
ascetics تارک دنیا
monks تارک دنیا
worldling ادم دنیا پرست
He is unique in the world. توی دنیا تک است
born with a silver spoon in one's mouth <idiom> باثروت به دنیا آمدن
The living languages of the world. زبانهای زند ؟ دنیا
religious تارک دنیا روحانی
hermits تارک دنیا منزوی
sister پرستار دخترتارک دنیا
sisters پرستار دخترتارک دنیا
hermit تارک دنیا منزوی
the love of money is the root of all evil <idiom> حب دنیا هست راس هر خطا
Photos are accepted world عکس هایی مقبولی دنیا
the whole world همه دنیا تمامی جهان
Make a journey round the world. بدور دنیا سفر کردن
My holiday did me a world of good. درتعطیلات یک دنیا به من خوش گذشت
abbess رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbesses رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
A wave of anger swept over the entire world . موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
thule اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
cloisters اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
ap.saved is a p gained یک دینار پس انداز در حکم یک دنیا درامد است
cloister اطاق یاسلول راهبان وتارکان دنیا ایوان
They are poles apart. یک دنیا باهم فرق دارند ( بسیار متفاوتند )
cells سلول
cell سلول
zoogamete سلول
data cell سلول
atlas قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
atlases قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
You never can tell . کار دنیا است ( قابل پیش بینی نیست )
1 and 2 are poles apart. <idiom> ۱ و ۲ یک دنیا باهم فرق دارند [بسیار متفاوت هستند] .
syncytium سلول چند هسته ایی
lymph cell سلول لنف
memory cell سلول حافظه
mononuclear سلول یک هستهای
nerve cell سلول عصبی
odontoblast سلول دندانی
locular سلول دار
phagocytosis سلول خواری
photo cell سلول فتوالکتریک
unit cell سلول واحد
stractural cell سلول ساختاری
storage cell سلول انباره
transformer cell سلول ترانسفورماتور
scarlet sage سلول اتشی
pixel سلول تصویر
photoelectric cell سلول فتوالکتریک
photoelectric cell سلول فتوالکتریکی
photoconductive cell سلول فوتورسانا
selenium cell سلول سلنیومی
ward سلول زندان
cellulated سلول دار
cellule سلول کوچک
cellulous سلول دار
cytology سلول شناس
data cell سلول داده
gonocyte سلول جنسی
galvanic cell سلول گالوانی
gametangium سلول جنسی
gonium سلول نطفه
binary cell سلول دودویی
germ cell سلول تخم
germ cell سلول نطفه
active cell سلول فعال
accumulator cell سلول اکومولاتور
cellular سلول دار
cells پیل سلول
cleave شکافتن سلول
cell سلول یکنفری
cells سلول یکنفری
cleaved شکافتن سلول
cleaves شکافتن سلول
solar cell سلول خورشیدی
solar cells سلول خورشیدی
celluloid مانند سلول
wards سلول زندان
cell پیل سلول
progamete سلول مولد تخمچه
phagocyte سلول بیگانه خوار
spermatogonium سلول موجد تخم
endoderm لیف درخت یا سلول
ectoclast پوسته خارجی سلول
cellulosic ساخته شده از سلول
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
barrier layer cell سلول لایه سدی
primitive cell سلول واحد ابتدایی
gonocyte سلول تولید کننده
karyoplasm پرتوپلاسم هسته سلول
half cell potential پتانسیل نیم سلول
half cell reaction واکنش نیم سلول
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
interneural وابسته به سلول عصب
interneuron وابسته به سلول عصب
intracellular واقع در درون سلول
antipodal مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
microphage سلول میکروب خوار کوچک
ovum سلول نطفه ماده تخمک
light sensitive cell سلول حساس در برابر نور
lysis زوال وفساد سلول وغیره
loculus سلول یا حفره تخمدان مرکب
macrogamete سلول جنسی ماده بزرگتر
eletric eye سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
endosarc قسمت درونی سفیده سلول
end centered unit cell سلول واحد دو وجهی متقابل پر
engram تحولات دائمی هسته سلول
karyokinesis تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
engramme تحولات دائمی هسته سلول
acrosome برجستگی قدامی سلول جنسی نر
lysate محصول زوال وفساد تدریجی سلول
gametogenesis ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
biont واحد مستقل موجود زنده سلول
entry مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
fibrocyte سلول دوکی شکل بافت همبندی
nucleolus هستک گرد میان هسته سلول
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
Pronoia واژه ای جدید: حسی که گویا از طرف دنیا برای کمک کردن وجود دارد
histogram نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
zero condition حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
mitosis تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
haplosis تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
meiosis تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
gamete سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
gastraea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
germ layer یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
gastrea رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
histochemistry علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
bit mapped screen pixel یک صفحه نمایش که در ان هر سلول تصویری میتوانددر ارتباط با مکانی از حافظه
The whole problem with the world is that fools and fanatics are always so certain of themselves, and wiser people so full of doubts. مشکل اصلی در دنیا این است که احمق ها و متعصب ها همیشه از خودشان مطمئن و انسان های عاقل پر از تردید هستند.
unbalanced cell سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
Laugh and the world laghs with you, weep and you w. <proverb> بخندى ,دنیا با تو مى خندد گریه کنى باید بتنهایى گریه گنى.
Laugh and the world laughs with you , weep and you wepp alone. <proverb> بخند تا دنیا با تو بخندد گریه کن تا تنها گریه کنى.
pronucleus هسته سلول قابل لقاح پس ازتکمیل دوره بلوغ وورودنطفه به درون تخم جانور
lymphoblast سلولی که تبدیل بذره سفید یابیرنگ بلغم یاخلط میگردد سلول نرسیده لنفی
immanentism نظریه فسلفی که معتقد است رابطه میان خدا و فکر و روح و دنیا رابطهای ذاتی است
The world is your oyster! <proverb> دنیا مال تو است. هر فرصتی در دسترس است!
The wrd is a place of trial by ordeal , not of eas. <proverb> دنیا جاى آزمایش است نه جاى آسایش .
kil مقبره این کلمه بصورت پیشوند وپسوند نیزبکاررفته وبمعنی >حجره و سلول ونهر<است
photovoltaic cell مبدلی که مانند سلول فتوالکتریک تابشهای الکترومگنتیک را با طول موجهای مرئی و نزدیک ان به الکتریسیته تبدیل میکند
gonidium یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
We don't know what the world will be like in 20 years, to say nothing of in 100 years. ما نمی دانیم دنیا در ۲۰ سال آینده چه جور تغییر می کند چه برسد به ۱۰۰ سال آینده.
cross fertilization لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
microphagus سلول میکروب خوار کوچک خرد خوار
Fustat rug فرش فسطاط [فرش فسطاط پس از آزمایش کربن قدیمی ترین فرش دنیا بعد از پازیریک شناخته شده و به قرن هفدهم میلادی نسبت داده می شود.]
karyology هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
loculate سلول دار حجره دار
realistic deterrence میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
oogamete سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com