English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
end centered unit cell سلول واحد دو وجهی متقابل پر
Other Matches
unitas multiplex واحد چند وجهی
unit cell سلول واحد
primitive cell سلول واحد ابتدایی
biont واحد مستقل موجود زنده سلول
cross fertilization لقاح دو سلول جنسی متفاوت لقاح متقابل
spermatid سلول حاصله از تقسیم سلول منی سازکه تبدیل به سلول منی میشود
cross action در CL حالتی است که یک طرف عین دعوایی را که طرف متقابل درموضوع واحد علیه او مطرح کرده
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
spermatogonium سلول اولیه جنس نر سلول بیضه
isogamete سلول جنسی که ازنظر شکل و کار از سلول جنسی جفت خود قابل تشخیص نیست
gametangium سلول یا عضوسازنده سلول جنسی
counteroffensive تعرض وحمله متقابل حمله تعرضی متقابل
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
recriminate اتهام متقابل وارد کردن دعوای متقابل طرح کردن دوباره متهم ساختن
counter memorial یادداشت متقابل اخطار متقابل
mutual inductance اندوکتیویته متقابل اندوکتانس متقابل
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
warsaw treaty پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
trihedral سه وجهی
planar دو وجهی
biform دو وجهی
hexahedron شش وجهی
hesahedral شش وجهی
trimorphous سه وجهی
octagon هشت وجهی
polyhedral چند وجهی
dodecahedron دوازده وجهی
pentagonal پنج وجهی
facial isomer ایزومر وجهی
dehedral angle زاویه دو وجهی
holohedron تمام وجهی
facial isomer همپار وجهی
octahedral هشت وجهی
icosahedron بلوربیست وجهی
octahedron هشت وجهی
icosahedron بیست وجهی
tetrahedral چهار وجهی
tetrahedron چهار وجهی
trisoctahedron بلور42 وجهی
octagons هشت وجهی
hexagram ستاره شش وجهی
triangular conflict تعارض سه وجهی
trimorph سه شکلی سه وجهی
distorted tetrahedron چهار وجهی واپیچیده
polyhedron جسم چند وجهی
trisoctahedron کثیر الاضلاع 42 وجهی
pentahedron شکل پنج وجهی
hemihedral بشکل نصفه وجهی
monocapped octahedron هشت وجهی تک کلاهکی
pentagonal جسم پنج وجهی
octahedral holes حفرههای هشت وجهی
closo packed hexagonal space lattice شبکه فضایی شش وجهی
pentahedron جسم جامد پنج وجهی
polyhedron جسم چند وجهی کثیرالوجوه
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
plastomer اجسام چند وجهی سخت وجامد
mmpi شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
rhomb منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
toll thorough وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
wharfage وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
ransom وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
conjunctive mood وجهی ازفعل که درجزای شرط یا قید بکار می رود
ransoms وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
toll traverse وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
data cell سلول
zoogamete سلول
cells سلول
cell سلول
burse بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
gonium سلول نطفه
cellular سلول دار
solar cells سلول خورشیدی
memory cell سلول حافظه
cell سلول یکنفری
germ cell سلول تخم
lymph cell سلول لنف
germ cell سلول نطفه
locular سلول دار
gonocyte سلول جنسی
cleaved شکافتن سلول
syncytium سلول چند هسته ایی
galvanic cell سلول گالوانی
cleaves شکافتن سلول
gametangium سلول جنسی
celluloid مانند سلول
data cell سلول داده
cleave شکافتن سلول
cytology سلول شناس
solar cell سلول خورشیدی
mononuclear سلول یک هستهای
wards سلول زندان
phagocytosis سلول خواری
transformer cell سلول ترانسفورماتور
photoconductive cell سلول فوتورسانا
selenium cell سلول سلنیومی
scarlet sage سلول اتشی
cellulated سلول دار
cellule سلول کوچک
photo cell سلول فتوالکتریک
pixel سلول تصویر
cellulous سلول دار
photoelectric cell سلول فتوالکتریکی
odontoblast سلول دندانی
cells پیل سلول
photoelectric cell سلول فتوالکتریک
cell پیل سلول
nerve cell سلول عصبی
binary cell سلول دودویی
active cell سلول فعال
accumulator cell سلول اکومولاتور
stractural cell سلول ساختاری
storage cell سلول انباره
ward سلول زندان
cells سلول یکنفری
intracellular واقع در درون سلول
cellulosic ساخته شده از سلول
spermatogonium سلول موجد تخم
gonocyte سلول تولید کننده
cataplasia تغییرات قهقهرایی در سلول
half cell potential پتانسیل نیم سلول
ideal galvanic cell سلول گالوانیکی ایده ال
barrier layer cell سلول لایه سدی
interneuron وابسته به سلول عصب
endoderm لیف درخت یا سلول
half cell reaction واکنش نیم سلول
interneural وابسته به سلول عصب
ectoclast پوسته خارجی سلول
karyoplasm پرتوپلاسم هسته سلول
phagocyte سلول بیگانه خوار
progamete سلول مولد تخمچه
reserve مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
endosarc قسمت درونی سفیده سلول
engram تحولات دائمی هسته سلول
engramme تحولات دائمی هسته سلول
ovum سلول نطفه ماده تخمک
acrosome برجستگی قدامی سلول جنسی نر
eletric eye سلول فوتوالکتریک چشم الکتریکی
macrogamete سلول جنسی ماده بزرگتر
light sensitive cell سلول حساس در برابر نور
lysis زوال وفساد سلول وغیره
microphage سلول میکروب خوار کوچک
loculus سلول یا حفره تخمدان مرکب
karyokinesis تقسیم غیرمستقیم هسته سلول
enclosure سلول تارکان دنیا [دین]
bulb angle جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
solar cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
gonogenesis کمال و بلوغ سلول نطفه یاجرثومه
entry مقدار اطلاعات درون یک سلول مشخص
photovoltaic cell سلول خورشیدی [الکترونیک مهندسی برق]
fibrocyte سلول دوکی شکل بافت همبندی
lysate محصول زوال وفساد تدریجی سلول
nucleolus هستک گرد میان هسته سلول
gametogenesis ایجاد سلول جنسی قابل لقاح
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
chromatolysis تجزیه وتحلیل مواد رنگی سلول
tendering وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
legal reserves مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
tender وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
histogram نمایش طرز انتشار وفواصل وارتفاع سلول ها از هم
unipotent دارای قدرت رویش در یک جهت یا بصورت یک سلول
mutual متقابل
countered متقابل
countering متقابل
reciprocal متقابل
opposed متقابل
reciprocative متقابل
correspounding متقابل
counter متقابل
opposing متقابل
polar متقابل
interactive متقابل
interactional متقابل
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
mitosis تقسیم هسته سلول بدوقسمت بدون کم شدن کرموزم ها
meiosis تغییرات متوالی هسته که منتهی به تشکیل سلول جدیدمیگردد
zero condition حالت یک سلول مغناطیسی زمانی که صفر را نمایش میدهد
gametocyte سلولی که تقسیم شده و از ان سلول جنسی بوجود میاید
haplosis تقلیل تعدادکروموزوم ها درنتیجه تقسیم بدو سلول منفرد
gamete سلول جنسی بالغ قابل تکثیر انگل مالاریا
antitype نوع متقابل
retaliation عمل متقابل
reciprocation عمل متقابل
reciprocal trading مبادله متقابل
countered ضربت متقابل
counter offer عرضه متقابل
opposite phase فاز متقابل
counter propaganda تبلیغ متقابل
set off دعوی متقابل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com