English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (6 milliseconds)
English Persian
treament سلوک معالجه
Other Matches
electrotherapy معالجه امراض بوسیله حرارت حاصله از الکتریسته معالجه با برق
definitive hospitalization سیستم معالجه قطعی معالجه نهایی
deportment سلوک
conducts سلوک
conducting سلوک
conducted سلوک
demeanour سلوک
demeanor سلوک
haviour سلوک
behaviour سلوک
conduct سلوک
behaviuor سلوک اخلاق
to demean oneself سلوک کردن
to behave ill بد سلوک کردن
behavior سلوک اخلاق
good manners حسن سلوک
to deport oneself سلوک کردن
to carry oneself سلوک کردن
bearing رفتار سلوک
behavioral وابسته به رفتار و سلوک
to conduct oneself رفتاریا سلوک کردن
to go on جلوتر رفتن سلوک کردن
treatment معالجه
he received a fire treatment معالجه شد
therapy معالجه
healing معالجه
medical معالجه
medical treatment معالجه
treatments معالجه
emergency treatment معالجه اورژانس
emergency treatment معالجه اضطراری
pretreatment معالجه قبلی
psychopathy معالجه روانی
medicable قابل معالجه
mechanotherapy معالجه مکانیکی
heliotherapy معالجه با افتاب
trichopathy معالجه ناخوشیهای مو
electropathy معالجه برقی
malpractice معالجه غلط
malpractices معالجه غلط
balneotherapy معالجه باشستشو
iatraliptics معالجه بامالش
climatotherapy معالجه با اب وهوا
rest cure معالجه با استراحت
radium therapy معالجه بارادیوم
edermical meducation معالجه جلدی
orthopathy معالجه بدون دارو
pretreat قبلا معالجه کردن
chiropody فن معالجه ودرمان امراض پا
self treatment معالجه پیش خود
diathermy معالجه بوسیله حرارت
faradism معالجه باجریان برق
faradization معالجه باجریان برق
psychiatry معالجه ناخوشیهای دماغی
aerotherapeutics معالجه بوسیله هوا
pyretotherapy معالجه ناخوشی بوسیله تولیدتب
psychotherapy ortherapeutics معالجه بوسائل روحی یاهیپنوتیزیم
physicotherapy معالجه بوسایل طبیعی ومکانیکی
chronic dose دز قابل معالجه و پیشگیری اتمی
self treatment معالجه بدون کمک نسخه
hydropathy معالجه امراض بوسیله اب وتجویز اب
massotherapy معالجه بوسیله مشت و مال
pedicures معالجه امراض دست وپا
pedicure معالجه امراض دست وپا
aromatherapy معالجه توسط ماساژ با روغن معطر
roentgenize بوسیله اشعه مجهول معالجه کردن
correctional treatment روش معالجه از راه اصلاح رفتار
hypnotherapy معالجه امراض بوسیله خواب مغناطیسی
immunotherapy معالجه یاجلوگیری از بیماری بوسیله پادگن
phototherapy معالجه ناخوشیهای پوست بوسیله روشنایی
faradize بوسیله القای برق معالجه کردن
oxygen tent چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
oxygen tents چادراکسیژن مخصوص معالجه سرما خوردگی وامثال ان
orthopaedy معالجه ناخوشی بی انکه دارویی بکار برند
psychanalyze بوسیله تجزیه وتحلیل روانی معالجه کردن
helleborism معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
homeopathy معالجه امراض بوسیله تجویزدارویی که دراشخاص سالم علائم ان مرض را بوجوداورد
behave سلوک کردن حرکت کردن
behaved سلوک کردن حرکت کردن
behaves سلوک کردن حرکت کردن
behaving سلوک کردن حرکت کردن
herioic treatment معالجه با وسایل سخت دربیماری سخت
examination معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
examinations معالجه کردن بازجویی امتحان کردن
water cure علاج بااب معالجه بااب
emergency medical tag کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com