Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
exchange selector
سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
Other Matches
avionic
مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
avionics
فن استفاده از دستگاههای الکتریکی و خودکار درهوانوردی و نجوم
navigation mode
روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
robotics
علم دستگاههای خودکار قسمتی از هوش مصنوعی درارتباط با روبوت علم طراحی و استفاده از روبوت
prodos
سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
aircraft cross servicing
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automatic search jammer
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
line selector
سلکتور خط
selector
سلکتور
selectors
سلکتور
uniselector
یونی سلکتور
group selector
سلکتور گروهی
uniselector
سلکتور یکراهه
drop selector
سلکتور سقوطی
rotary selector
سلکتور گردان
preselector
سلکتور مقدماتی
numerical selector
سلکتور شمارهای
automatic speed selector
سلکتور اتوماتیک
line selector
سلکتور سطر
mains selsctor
سلکتور شبکه
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
x y selector
سلکتور ایکس- ایگرگ
input selector switch
سوئیچ سلکتور ورودی
hand selector switch
سوئیچ سلکتور دستی
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
selsyn devices synchro
دستگاههای همگرد
control transmitter
دستگاههای همگرد
cryptoequipment
دستگاههای رمز
clustered devices
دستگاههای گروهی
peripherals
دستگاههای جانبی
hardware
دستگاههای اصلی
self synchronous devices
دستگاههای همگرد
photoelectric devices
دستگاههای فتوالکتریکی
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
crushing and grinding equipment
دستگاههای خرد کننده
electrodiagnosis
تشخیص با دستگاههای برقی
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
storage pool
گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
instrument flight
پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
computer interface unit
وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
orienting
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
orient
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
famos
Floating تکنولوژی ساخت دستگاههای ذخیره بار
homing station
ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
orients
توجیه دستگاههای مغناطیسی هماهنگ کردن دستگاهها
commutation
تغییر جهت پی در پی جریان در سیم پیچهای دستگاههای الکتریکی
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
halving adjustment
تنظیم نیم حبابها به منظورتراز کردن دستگاههای اندازه گیر
soft ware
وسایل نرم ابزار دستگاههای کامپیوتر یا چاپ و فیلم برداری
eia interface
یک رابط استاندارد میان دستگاههای جانبی وریزکامپیوترها و مدمها وترمینالها
middlemen
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
daisy chain interrupt
یک سیستم وقفه که در ان دستگاههای جانبی از طریق گذرگاه به کامپیوتر وصل می شوند
nihilism
اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
middleman
دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
sub woofer
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
hooks
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
i/o board
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
hook
روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
wavetable
حافظه در کارت صوتی که حاوی دستگاه ضبط دستگاههای موسیقی واقعی که اجرا می شوند است
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
consol
دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
expansion interface
حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
excitation
انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
clicks
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicked
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
fail-safe
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
click
زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
utilities'man
متخصص تعمیر دستگاههای حرارتی و برقی تعمیر کارتاسیسات
electronic jamming
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
fog oil
روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
step by step selector
سلکتور قدم به قدم
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
MIDI Mapper
برنامه پشتیبانی شده با windows که به کاربران MIDI با تجربه امکان تغییر نحوه ارسال نت موسیقی به دستگاههای موسیقی به PC را بیان میکند
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
automatics
خودکار
self-starter
خودکار
auyomated
خودکار
automatic pipet
پی پت خودکار
autonomic
خودکار
self-starters
خودکار
ballpoint pens
خودکار ها
ballpoints
خودکار ها
ball pens
خودکار ها
ballpens
خودکار ها
pen
خودکار
unmanned
خودکار
automotive
خودکار
automatous
خودکار
mechnical
خودکار
automatic
خودکار
automaticity
خودکار
unattended
خودکار
preset
خودکار
self acting
خودکار
automatic steering device
سکان خودکار
automatic behavior
رفتار خودکار
ball point pen
قلم خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
coach screw
پیچ خودکار
autogenous welding
جوشکاری خودکار
automatic buret
بورت خودکار
automatic carriage
تعویض خودکار
automatic weapon
سلاح خودکار
automatic treatment
تسویه خودکار
automatic check
ازمایش خودکار
automata
ماشینهای خودکار
automatic bass compensation
بمرسان خودکار
automatic rifle
تفنگ خودکار
automatic testing
ازمایش خودکار
automatic throttle
ساسات خودکار
automatic titrator
تیترکننده خودکار
automated office
دفتر خودکار
automatic check
مقابله خودکار
automatic rifle
توپ خودکار
automatic aiming
تعقیب خودکار
automatic tracking
تعقیب خودکار
autotrack
تعقیب خودکار
automatic balance
ترازوی خودکار
automatic circuit breaker
مدارشکن خودکار
automatic regulation
تنظیم خودکار
auyomated
خودکار شده
automatic cutout
قطع خودکار
autotype
چاپ خودکار
automatic door switch
کلید خودکار در
door switch
کلید خودکار در
automatic drop
اتصال خودکار
autotrace
اثر خودکار
automatic fire
اتش خودکار
automatic interrupt
وقفه خودکار
automatic interrupt
قطع خودکار
automatic focusing
تمرکز خودکار
autosave
ضبط خودکار
automatization
خودکار کردن
automatization
خودکار شدن
automatic tuning
میزانساز خودکار
automatic computer
کامپیوتر خودکار
automatic record changer
گرام خودکار
automatic fire
تیراندازی خودکار
automatic flasher
چشمکزن خودکار
automatic mechanism
مکانیزم خودکار
automatic control
کنترل خودکار
automatism
بطور خودکار
automatic machine
دستگاه خودکار
automatic loader
بارکن خودکار
automatic controller
مراقب خودکار
automatize
خودکار کردن
autofeather
فدر خودکار
power steering
فرمان خودکار
automation
خودکار کردن
automatic telephone system
تلفن خودکار
automating
خودکار کردن
automates
خودکار کردن
automated
خودکار کردن
automate
خودکار کردن
automatically
بطور خودکار
fully automatic
کاملا" خودکار
automatic
دستگاه خودکار
flashgun
فلاش خودکار
push botton
وسایل خودکار
flashguns
فلاش خودکار
automatics
دستگاه خودکار
automation
خودکار سازی
automation
اتوماسیون خودکار
mechanically
بطور خودکار
player piano
پیانو خودکار
self loading
پرشونده خودکار
self destroying
منفجرشونده خودکار
semiautomatic
نیمه خودکار
self test
ازمایش خودکار
systematic
خودکار سیستماتیک
semi automatic
نیم خودکار
mechanical sawmill
اره خودکار
automatons
ماشین خودکار
automaton
ماشین خودکار
sub-machine gun
تیربار خودکار
sub-machine guns
تیربار خودکار
crane track
جرثقیل خودکار
full automatic
تماما" خودکار
robots
دستگاه خودکار
robot
دستگاه خودکار
auto starter
استارت خودکار
repeating firearm
اسلحه خودکار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com