English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (4 milliseconds)
English Persian
inspectorship سمت بازرس رسدبانی
Other Matches
inspectorate رسد بانی بخشی که بدست رسدبانی سپرده شده باشد
inspectorates رسد بانی بخشی که بدست رسدبانی سپرده شده باشد
scrutineer بازرس
visitator بازرس
keeper بازرس
keepers بازرس
line man بازرس
examinator بازرس
inspector general بازرس کل
inspectors بازرس
controller بازرس
inspector بازرس
controllers بازرس
lineman بازرس خط اهن
linemen بازرس خط اهن
inspectoral وابسته به بازرس ها
auditor general بازرس کل سر حسابرس کل
comptroller بازرس حسابداری
wardens نافر بازرس
warden نافر بازرس
auditor بازرس دفاترمحاسباتی
auditors بازرس دفاترمحاسباتی
works inspector بازرس کارخانه
scrutineer بازرس ارا
g man بازرس مخصوص
scrutineer بازرس اراء
works inspector بازرس کارگاه
proctor بازرس دانشجویان
gasman بازرس معدن
gasmen بازرس معدن
umpire داوری عملیات بازرس
rummages کاوش بازرس کشتی
censors بازرس مطبوعات و نمایشها
censoring بازرس مطبوعات و نمایشها
umpired داوری عملیات بازرس
umpires داوری عملیات بازرس
umpiring داوری عملیات بازرس
rummage کاوش بازرس کشتی
rummaged کاوش بازرس کشتی
inspectorial وابسته بوفیفه بازرس
rummaging کاوش بازرس کشتی
censored بازرس مطبوعات و نمایشها
censor بازرس مطبوعات و نمایشها
test protectors بازرس ازمایشات کارایی شغلی
auditor حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
trackwalker بازرس ریل گذاری راه اهن
auditors حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
floorwalker بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
visitor بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitors بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
technical observer بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
spot map کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com