Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (13 milliseconds)
English	Persian
off side	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
Other Matches
outfield	محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
leg side	قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
off	خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
center field	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
chinaman	زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
cricket field	زمین کریکت
creasing	قسمتی از زمین کریکت
crease	قسمتی از زمین کریکت
creased	قسمتی از زمین کریکت
creases	قسمتی از زمین کریکت
infield	نقاط توپگیری در زمین کریکت
infield	محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
put the ball on the floor	به زمین انداختن توپ کریکت بجای بل گرفتن
field	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fielded	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields	جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
pitches	بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
long hop	توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
pitch	بلند شدن توپ از زمین پیش از رسیدن به توپزن
leg	ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
legs	ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
sightscreen	دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
soccage	سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
socage	سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
out-	مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
out	مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
outed	مربوط به 9بخش اول زمین 81 بخشی گلف سوختن یا اخراج توپزن
forecourts	قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt	قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
right court	زمین سرویس سمت راست
deuce court	زمین سرویس سمت راست تنیس
crosscourt shot	ضربه کوتاه به دیوار مقابل که به طرف دیگر زمین اسکواش بیافتد
antipodal	مربوط به ساکنین ینگی دنیا واقع در طرف مقابل زمین مستقیما
stumps	سوزاندن توپزن کریکت
stump	سوزاندن توپزن کریکت
stumping	سوزاندن توپزن کریکت
stumped	سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket	سوزاندن توپزن کریکت
clowned	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancakes	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
night-watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchmen	توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman	توپزن پایان مسابقه کریکت
regulus	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
opener	هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
yorked	توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
half century	05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
third man	محل توپگیر دور از توپزن کریکت
throw out	سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
to break up	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
take guard	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
perelotok	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing	موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse	نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone	موشک زمین به زمین رداستون
biosphere	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
dropped	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism	نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography	نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
wider	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
widest	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide	توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
hydrographer	نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile	موشک زمین به زمین
ground resolution	قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade	قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall.	بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
earth's attraction	جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
wickets	میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wicket	میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
fielded	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields	توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
surface missile	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
norland	زمین
floored	کف زمین
aerospace	جو زمین
grazes	زمین
grazed	زمین
floors	کف زمین
graze	زمین
floor	کف زمین
grass roots	کف زمین
lackland	بی زمین
globe	زمین
real estate	زمین
terrain	زمین
earth	زمین
rooter	زمین کن
earths	زمین
land n	زمین
cinder tracks	زمین دو
this earthly round	زمین
ground line	خط زمین
globes	زمین
ground [British] [floor]	کف زمین
earthing	زمین
floor	کف زمین
extra terrestrial	زمین
soils	زمین
acres	زمین
acre	زمین
ground	زمین
land	زمین
tellus	زمین
soiling	زمین
fielded	زمین
cinder track	زمین دو
fields	زمین
soil	زمین
geodetically	زمین
domain	زمین
ground	: زمین
ground	کف زمین
ground surface	کف زمین
domains	زمین
field	زمین
upland	زمین کوهستانی
planned chart	کروکی زمین
touch line	خط کناری زمین
basements	زیر زمین
upland	زمین بلند
landward	بسوی زمین
floored	محدوده زمین
sidelines	خط کنار زمین
sidelining	خط کنار زمین
terrestrial	زمین خاکی
wasteland	زمین بایر
playing fields	زمین فوتبال
playing court	زمین بازی
terrain	عوارض زمین
terrain	زمین ناحیه
terrain	نوع زمین
playing fields	زمین بازی
terrain	زمین عملیات
playing field	زمین فوتبال
playing field	زمین بازی
basement	زیر زمین
sidelined	خط کنار زمین
uplands	زمین بلند
floor	محدوده زمین
to cast oneself down prostrate	زمین بوسیدن
to fall to the ground	زمین خوردن
bogs	زمین باطلاقی
speculation	زمین خواری
paralysis	زمین گیری
to go to grass	زمین خوردن
physical characteristics	خصوصیات زمین
to send to grass	زمین زدن
permeable ground	تراوا زمین
soils	خاک زمین
permeable ground	زمین تراوا
pervious ground	تراوا زمین
bog	زمین باطلاقی
lairds	صاحب زمین
uplands	زمین کوهستانی
playing area	محدوده زمین
plat	تکه زمین
to kiss the ground	زمین بوسیدن
geophysics	زمین فیزیک
soil	خاک زمین
wastelands	زمین بایر
borderland	زمین سرحدی
borderlands	زمین سرحدی
laird	صاحب زمین
tilth	زمین مزروعی
to animals	ساکن زمین

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com