English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English Persian
heads up سمت مسیر پیشروی
Search result with all words
block پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocks پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
heads up وضعیت مسیر پیشروی
heads up display وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
Other Matches
advancing پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advance پیشروی پیشروی کردن
advances پیشروی پیشروی کردن
advancing پیشروی پیشروی کردن
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
precession پیشروی
head way پیشروی
progressions پیشروی
progression پیشروی
victories پیشروی
advancing پیشروی
advance پیشروی
victory پیشروی
antecedence پیشروی
marching پیشروی
marches پیشروی
advance پیشروی
progress پیشروی
improvement پیشروی
progression پیشروی
advances پیشروی ها
marched پیشروی
onrush پیشروی
proceedings پیشروی ها
march پیشروی
law of progression قانون پیشروی
birl پیشروی باچرخیدن
advances پیشرفت پیشروی
advance پیشرفت پیشروی
gain ground پیشروی کردن
speed of advance سرعت پیشروی
advances : پیشروی پیشرفت
marine transgression پیشروی دریا
axis of advance محور پیشروی
advancing پیشرفت پیشروی
progressing پیشرفت پیشروی
progresses پیشرفت پیشروی
grind out پیشروی مختصر
progressed پیشرفت پیشروی
advance force نیروی پیشروی
self advancement پیشروی نفس
progress پیشرفت پیشروی
saltation پیشروی بتدریج
set forward فشار پیشروی
lunging پیشروی ناگهانی خیز
advancing units یکانهای پیشروی کننده
lunges پیشروی ناگهانی خیز
marching order [travel order] دستور پیشروی [ارتش]
lunged پیشروی ناگهانی خیز
advance march پیشروی حرکت به جلو
get by مخفیانه پیشروی کردن
lunge پیشروی ناگهانی خیز
ground grainer مهاجمی که پیشروی میکند
sitzkrieg جنگ بدون پیشروی
midcourse guidance هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
summit حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
steerage way پیشروی در سمت حرکت یکان
sternway پیشروی ناواز سمت پاشنه
advance to contact پیشروی برای اخذ تماس
to issue marching order دستور پیشروی دادن [ارتش]
lockstep پیشروی افراد پشت سریکدیگر
covered approach پیشروی پوشیده معابر مخفی
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
lap course جهت پیشروی نوار مین روبی
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
chains زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
marching نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
march نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
marched نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
accompanying fire اتشی که پیاده نظام در زیران پیشروی میکند
marches نظامی وار راه رفتن پیشروی کردن
first down اولین تماس با زمین پیشروی 09 متری با 4تماس
base of trajectory تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
nodes ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
fire lane مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
steadies مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadying مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
dog leg شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
dragstrip مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
trunkair route مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
dragway مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
convoy route مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
tacks سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tack سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacked سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
tacking سمت حرکت قایق نسبت به باد پیشروی قایق در سمت معین
receding leg شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
self propulsion حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
routes مسیر
direction مسیر
orbit مسیر
orbited مسیر
path مسیر
route مسیر
point مسیر
runs مسیر
orbits مسیر
paths مسیر
tracks مسیر دو
tracks مسیر
tracked مسیر دو
way مسیر
lane مسیر
unibus تک مسیر
flowline خط مسیر
enroute در مسیر
airt مسیر
lanes مسیر
tracked مسیر
streets مسیر
street مسیر
trajectory مسیر
trajectories مسیر
traverse مسیر
traversed مسیر
track مسیر دو
track مسیر
run مسیر
traversing مسیر
traverses مسیر
travels مسیر
coursed مسیر
bussing مسیر
busing مسیر
busses مسیر
course مسیر
bus مسیر
alignments مسیر
travel مسیر
bused مسیر
bussed مسیر
alignment مسیر
buses مسیر
traveled مسیر
circuits مسیر
circuit مسیر
location جا مسیر
trade مسیر
traded مسیر
courses مسیر
locations جا مسیر
realistic deterrence میخکوب کردن حقیقی استراتژی سد کردن پیشروی کمونیسم در دنیا ممانعت حقیقی از پیشرفت کمونیسم
bypass مسیر فرعی
circuit مسیر گردش
rigidity ثبات مسیر
operational route مسیر عملیاتی
midway وسط مسیر
path name نام مسیر
vectors مسیر جهت
path of expansion مسیر توسعه
bypass مسیر جنبی
bypassed مسیر فرعی
trepan مسیر استیل
motordrome پیست یا مسیر
deviations تغییر مسیر
bypassing مسیر جنبی
circuits مسیر گردش
bypassing مسیر فرعی
bypasses مسیر جنبی
magnetic course مسیر مغناطیسی
bypasses مسیر فرعی
bypassed مسیر جنبی
warpath مسیر جنگی
midcourse وسط مسیر
deviation تغییر مسیر
path analysis تحلیل مسیر
path of expansion مسیر گسترش
waterways مسیر ابی
routes تعیین خط مسیر
precession انحراف مسیر
turn پیچ مسیر
route تعیین خط مسیر
turns پیچ مسیر
downwind در مسیر باد
pursuit course مسیر تعقیب
trajectory مسیر پرتابه
route reconnaissance شناسایی مسیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com