Dictiornary-Farsi | سمت مورد توجه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 217 (12 milliseconds)

English	Persian
object point	سمت مورد توجه
objective point	سمت مورد توجه


Search result with all words

favouritism	افراد مورد توجه
annotation	توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
annotations	توضیح یا توجه در برنامه در مورد نحوه اجرای برنامه
skim	سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skimmed	سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
skims	سرشیر گرفتن از تماس مختصر حاصل کردن بطور سطحی مورد توجه قرار دادن
area of operational interest	منطقه مورد توجه عملیاتی منطقه مورد نظر عملیاتی
guild socialism	سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
lionize	مورد توجه زیاد قرار گرفتن شیر کردن
polestar	هادی مورد توجه
receive attention	مورد توجه واقع شدن
to receive attantion	مورد توجه قرار گرفتن
unregarded	مورد توجه قرارنگرفته
To take into consideration. To consider.	مورد توجه قراردادن
steal the show <idiom>	دراجرا مورد توجه بودن
Other Matches

screamer	اگهی درشت وجالب توجه در روزنامه مطالب جالب توجه
draw attention	توجه کسی را جلب کردن توجه جلب شدن
clean	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans	کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
favorites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourites	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
favourite	طرف توجه شخص طرف توجه شی مطلوب
questionof interest	پرسشهای جالب توجه موضوعهای جالب توجه
tendance	توجه
unresponsive	بی توجه
unconsidered	بی توجه
keeps	توجه
mindfully	با توجه
mindfulness	توجه
heedfulness	توجه
heedfully	با توجه
re	با توجه به
turn to	توجه
attendance	توجه
regard	توجه
regarded	توجه
regards	توجه
care	توجه
cares	توجه
heeds	توجه
heeding	توجه
heeded	توجه
NB	توجه!
re-	با توجه به
cared	توجه
attendances	توجه
attention	توجه
attentions	توجه
keep	توجه
heed	توجه
note	توجه
listless	بی توجه
assiduity	توجه
remark	توجه
noting	توجه
listlessly	بی توجه
advertency	توجه
remarked	توجه
oblivious	بی توجه
attentiveness	توجه
adverence	توجه
notes	توجه
remarks	توجه
advertence	توجه
attention to orders	توجه
remarking	توجه
inattentive	بی توجه
interests	توجه نظر
tentless	بی توجه بی دقت
observingly	از روی توجه
noteworthy	قابل توجه
detraction	کاهش توجه
considerable	قابل توجه
devil may care	بی توجه به مقام
considerations	توجه تامل
auspice	حسن توجه
safe keeping	حفافت توجه
consideration	توجه تامل
attention to orders	توجه کنید
considerations	توجه مراعات
attention seeking	توجه طلب
attention span	فراخنای توجه
remarkable	جالب توجه
remarkable	قابل توجه
span of attention	فراخنای توجه
oyez	توجه کنید
tendency	توجه استعداد
take care of	توجه کردن از
attending	توجه کردن
substantial	قابل توجه
pay respect to	توجه داشتن به
attend	توجه کردن
riding high <idiom>	جالب توجه
pay attention <idiom>	توجه کردن
attention getting	توجه طلب
attention deficit	کاستی توجه
striking	قابل توجه
strikingly	قابل توجه
get with it <idiom>	توجه کردن
see after	توجه داشتن به
self care	توجه از خود
tendencies	توجه استعداد
Take care of the infant.	از نوزاد توجه کن
yummy	جالب توجه
perpend	توجه کردن
liberal	جالب توجه
liberals	جالب توجه
interest	توجه نظر
Your attention please.	توجه فرمایید !توجه فرمایید !
attends	توجه کردن
mark	توجه کردن
marks	توجه کردن
at nurse	در توجه دایه
consideration	توجه مراعات
unscrupulous	بی توجه به نیک و بد
notable	جالب توجه
notables	جالب توجه
engaging	جالب توجه
interesting	جالب توجه
caution	توجه کنید
caution	اخطار توجه
cautioned	توجه کنید
cautioned	اخطار توجه
to be d. to	توجه نکردن به
introversion	توجه بدرون
focal point	کانون توجه
tent	توجه کردن
to drive at	توجه داشتن به
polarity	توجه به قطب
polarities	توجه به قطب
intentness	سرگرمی توجه
warnings	توجه به خط ر ممکن
warning	توجه به خط ر ممکن
noticeable	قابل توجه
cautioning	توجه کنید
cautioning	اخطار توجه
cautions	توجه کنید
inattention	فقدان توجه
favoured	طرف توجه
unwitting	بی توجه بی هوش
favours	توجه مرحمت
favouring	توجه مرحمت
favour	توجه مرحمت
favors	توجه مرحمت
favoring	توجه مرحمت
inattention	عدم توجه
on this <adv.>	با توجه به این
hereunto <adv.>	با توجه به این
look after	توجه داشتن به
wistfully	با دقت و توجه
notwithstanding	بدون توجه
as to that <adv.>	با توجه به این
concerning this <adv.>	با توجه به این
for this purpose <adv.>	با توجه به این
hereto <adv.>	با توجه به این
favored	توجه مرحمت
notations	ثبت توجه
to take keep	توجه کردن
to watch over	توجه کردن
notices	توجه اطلاع
cautions	اخطار توجه
noticed	توجه اطلاع
nota bene	قابل توجه
figure on	توجه کردن
notice	توجه اطلاع
field of attention	میدان توجه
favor	توجه مرحمت
welfare	توجه کردن
wistfulness	توجه دقت
eye catcher	چیزجالب توجه
noticing	توجه اطلاع
nota bene	توجه شود
hypoprosexia	فقدان توجه
hypoprosessis	فقدان توجه
tents	توجه کردن
notation	ثبت توجه
regard	رعایت توجه
to llok	توجه کردن
auspices	حسن توجه
regarded	رعایت توجه
regards	رعایت توجه
assiduity	توجه و دقت مداوم
as respects	با توجه به اینکه اما
under his majesty's patronage	با سرپرستی و توجه اعلیحضرت
uninteresting	غیر جالب توجه
chunks	مقدار قابل توجه
without respect to the result	بدون توجه به نتیجه
attention key	کلید جلب توجه
orientating	توجه بسوی خاور
orientates	توجه بسوی خاور
as respects ...	درباره ... [با توجه به اینکه... ]
orientate	توجه بسوی خاور
tents	خیمه زدن توجه
chunk	مقدار قابل توجه
interestingly	بطور قابل توجه
attending	توجه یا رسیدگی کردن
unco	جالب توجه عجیب
liveliest	جالب توجه سرزنده
attend	توجه یا رسیدگی کردن
selective inattention	عدم توجه انتخابی
livelier	جالب توجه سرزنده
to call	توجه کسیراجلب کردن
to lose interest	جلب توجه نکردن
accountable strength	استعداد قابل توجه
to come in to notice	جلب توجه کردن
an interesting story	حکایت جالب توجه
attentively	از روی دقت یا توجه
interestingly	بطور جالب توجه
as regards	با توجه به اینکه اما
distracts	منحرف کردن توجه
distract	منحرف کردن توجه
Without regard for prices .	بدون توجه به قیمتها
lively	جالب توجه سرزنده