English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
autoharp سنتوری که در ان بعضی ازسیمها را خفه میکنند تاسیمهای ازاد صدا کنند
Other Matches
bell-conopy [سقف بعضی از ناقوسها با سنتوری]
microspacing خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
S-border حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
turtle border حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
graphics پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
hemp گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
jute fiber [الیاف کنف که از ساقه این گیاه تیه می شوند. در فرش های ماشینی از کنف بین تار و پود استفاده می شود و در بعضی از فرش های هندی و چینی آنرا با مخلوط پنبه در تار استفاده می کنند.]
to provoke somebody until a row breaks out <idiom> کسی را اینقدر اذیت کنند که شروع کنند به دعوی و پرخاش
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
noncompatibility دو یا چند سخت افزار که نمیتوانند داده رد و بدل کنند یا از وسیله جانبی یکسان استفاده کنند
multiprocessor تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
When brothers quarrel, only fools believe. <proverb> برادران جنگ کنند ابلهان باور کنند.
modes حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
gables سنتوری
fastigium سنتوری
tympanum سنتوری
Dutch gable سنتوری دو خم
pediment سنتوری
gable سنتوری
pedimental سنتوری
fronton سنتوری
pediments سنتوری
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
aileron نیمه سنتوری
gable wall دیوار سنتوری
gable roof شیروانی سنتوری
gable-shoulder پایه سنتوری
fronton ارایش سنتوری
pediment ارایش سنتوری پایه
fractable [کتیبه دیواری سنتوری]
eagle [آرایش سنتوری پایه]
pediments ارایش سنتوری پایه
barge [سنگ درپوش سنتوری]
aetos راس پیکره بالا سنتوری
aetoma [راس پیکره بالا سنتوری]
apex راس [مخروط، سنتوری یا هرم]
collision detection پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
chigi [سنتوری پشت بام های ژاپنی]
barge-board [تخته بالای سنتوری زیر سرپوش]
dog-ear [واژ ی قدیمی پا پیکره ی بالا سنتوری]
gablet [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
CSMA CD پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
MMU مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
cretain بعضی
several بعضی
some بعضی
divers بعضی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
sometimes بعضی مواقع
occasionally <adv.> بعضی ازاوقات
alleged بنابگفتهء بعضی
frequently [quite often] <adv.> بعضی ازاوقات
once in a while <adv.> بعضی ازاوقات
sometimes بعضی اوقات
allegedly بنابگفتهء بعضی
piezoelectric ارتباط در بعضی موادکریستالی
companding دو فرآیندی که داده را پیش از ارسال یا ذخیره فشرده می کنند و سپس داده فشرده را به صورت اولیه ذخیره می کنند
Some children are afraid of the dark. بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
cutin پوشش خارجی بعضی گیاهان
chitin جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
hookup تجمع بعضی چیزها برای منظورخاصی
megaspore هاگدان بزرگ وغیرجنسی بعضی سرخسها
proconsul افسر دارای بعضی اختیارات کنسولی
nurse a grudge <idiom> احساس تنفر از بعضی مردم را داشتن
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
vanished بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanish بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
stenosis تنگ شدن یا انقباض بعضی از مجراهای بدن
zonate واقع بروی یک خط مانند بعضی ازهاگهای چندتایی
vanishes بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
hyposensitize کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
index number مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
goat antelope نوعی بز که از بعضی جهات شبیه بز کوهی است
vanishing بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
bote حق مستاجر به برداشتن چوب برای بعضی مصارف
awn الت مذکر بعضی از جانوران خزنده و کرمها
betting shop جائیکهرویاسبهاشرط بندی میکنند
lamplighter با ان چراغ را روشن میکنند
... however sometimes it just can't be helped. ... اما بعضی وقتها واقعا کاریش نمی شه کرد.
myelin sheath ماده سفید چربی که غلاف بعضی اعصاب رامیپوشاند
drainpipes لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
bisk ماهی وغیره درست میکنند
barbette سنگری که از انجاتوپها رااتش میکنند
Havana سیگاربرگی که درهاوانایاcuba درست میکنند
aeroscope اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
drainpipe لولهای که با ان چرک را خارج میکنند
trampolines توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
airbed تشکی که آنرا با باد پر میکنند
trampoline توری که در اکروبات از ان استفاده میکنند
neural net مدل ریاضی بعضی پدیده هاکه رفتار عصبی دارند
cabin blower در بعضی هواپیماهاکوپروسوری برای حفظ فشارکابین بالاتر از فشار محیط
occasional وابسته به فرصت یا موقعیت مربوط به بعضی از مواقع یاگاه و بیگاه
zone ride کنار رفتن بعضی از بازیگران حریف برای دفاع از یک منطقه
filter چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
tuning pipe نای مخصوص کوک ومیزان کردن بعضی الات موسیقی
filters چیزیکه بعضی پرتوها از ان میگذرندولی حائل پرتوهای دیگر است
kumiss قومیس نوشابهای که تاتارهاازشیرمادیان درست میکنند
skipjack بازیچهای که از جناغ مرغ درست میکنند
kick about فوتبالی که بدون قانون بازی میکنند
they overtax our strength بما تکلیف میکنند که زیادنیروی خودرابکاراندازیم
they are under serveillance انهارا نظارت میکنند انهارامی پایند
endoparasite انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
bedbug ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
collarette یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
gilded youth جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
coffee mills دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
moulding board تختهای که خمیر را روی ان قالب میکنند
Plants store up the sun's energy. گیاهان انرژی خورشید را ذخیره میکنند.
bedbugs ساس که از خون انسان تغذیه میکنند
White Paper کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Papers کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
there is a rush for the papers مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
reference librery کتابخانهای که مردم بدانجارفته بکتابهایی مراجعه میکنند
gabionade خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
racket ball گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
promenade concert مجلس ساز و اوازیکه تماشاکنندگان ان گردش میکنند
library paste نوعی خمیر چسبنده که ازنشاسته درست میکنند
hasty pudding خوراکی که با ارد وشیروکره وگوشت درست میکنند
rolling نیمرخهای فولادی را با عمل نورد تهیه میکنند
halophile موجوداتی که درمحیط یا ابهای شور زندگی میکنند
injection engine ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
gridiron اهن مشبکی که روی ان گوشت کباب میکنند
wimble هر نوع اسباب یاوسیلهای که باان سوراخ میکنند
circular dispersion قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
Bantu عضو قبیلههایی که به زبانهای بانتو تکلم میکنند
bacillus باکتریهای میلهای شکل که تولید هاگ میکنند
diaeresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
dieresis دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
american plan مسافرخانهای که مسافرین پول غذا و اطاق را یکجاپرداخت میکنند
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
bloody marys مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
fog curing room اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
bloody mary مشروبی که از ودکا و سوس گوجه فرنگی درست میکنند
littered محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
coach dog یکجورسگ که برای رفتن دنبال درشکه تربیت میکنند
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
litter محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
durometer اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
camp follower اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
brainstorming گردهمایی که در آن همه چارهها و اندیشههای خود را ابراز میکنند
embrasures مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
gingall یکجورتفنگ سنگین که روی پایهای گذاشته اتش میکنند
kermis جشن وعیدسالیانهای که درهلندوبلژیک بادادن نمایش وفریادهای ...میکنند
embrasure مزغل یا شکافی که ازانجا توپ و تفنگ رااتش میکنند
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
clearinghouse سازمانی که چکهای بانکهای مختلف را دران مبادله میکنند
litters محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
G-strings پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
littering محمل برانکار یا چاچوبی که بیماران را با ان حمل میکنند اشغال
rule of reason تفسیر کردن قانون به طورغیر عادلانه به منظور حفظ بعضی انحصارات غیر قانونی
crown colony بعضی از کلنیهای ممالک مشترک المنافع انگلیس که مقام سلطنت بر انها نظارت دارد
bowling alley مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
vasculum کبریت قوطی ای که گیاه شناسان دران نمونه جمع میکنند
happy family دستهای ازجانوران جوربجورکه دریک قفس باهم زندگی میکنند
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bowling alleys مسیری که توپ بولینگ را در راستای آن به سوی هدف پرتاب میکنند
songfest دستهای که اواز معروفومحبوب یا اهنگهای محلی جالبی را اجراء میکنند
creme نام چند جورنوشابه خوش خوراک که از جوهرنعناع درست میکنند
matriculated students شاگردانی که ازدبیرستان بیرون امده دردانشگاه نام نویسی میکنند
energetics رشتهای ازعلم مکانیک که درباره نیرو وتحولات ان بحث میکنند
live box جعبه یا قلمی که در اب اویزان میکنند تا موجودات ابزی را زنده نگاهدارند
moleskin جامه وبویژه شلواری که ازپوست کورموش ومانندان درست میکنند
antibiotic مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
antibiotics مادهای که از بعضی موجودات ذره بینی بدست میاید و باعث کشتن میکربهای دیگر میشود
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
chopsticks میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
churchwarden هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
sand iron یکجور چوگان در بازی گلف که با ان گوی را از میان ریگ بلند میکنند
bandstands تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
clobbered خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobber خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
bandstand تختگاه یا صحنهی طاقدار که دستهی نوازندگان روی آن برنامه اجرا میکنند
churchwardens هر یک از دو نفر اعضای غیر روحانی که به برخی از امور کلیسا رسیدگی میکنند
nowel کلمه ایست که درسرود خوانی و هلهلههای عید میلادمسیح تکرار میکنند
get a word in <idiom> یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
clobbering خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
clobbers خمیر یاچسب سیاه رنگی که با ان ترک وشکافهای کفش را پر میکنند دنده
telescopic chimney دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
quiot حلقه یاصفحه اهنی که دربازی پرت میکنند تاروی میخی بیفتد
islets of langerhans دستههای سلولی اثنی عشر بنام >جزایرلانگرهانس < که تولید انسولین میکنند
field alterable control element یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
funeral home محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
muslin یکجور پارچه پشت نما که ازان جامههای زنانه و پرده درست میکنند
beanpoles چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpole چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
following my lead یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
etna فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
brace گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
a hot potato <idiom> [بحث داغ که خیلی از مردم در موردش صحبت میکنند و مورد جدال هست]
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
declaratory statute هدف ازتصویب این نوع قانون برطرف کردن شک و تردیدی است که در مورد بعضی قوانین بروز میکند
admixtures موادی بجز سیمان شن ماسه و اب که گاهی به عنوان ماده کمکی به بتن اضافه میکنند
griddle cake نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
master clear کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com