Dictiornary-Farsi | سنجاق نقشه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (11 milliseconds)

English	Persian
pin	سنجاق نقشه
pinned	سنجاق نقشه
pinning	سنجاق نقشه
battle pin	سنجاق نقشه


Search result with all words

pushpin	سنجاق سرگرد مخصوص نصب روی نقشه وغیره
Other Matches

map	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps	نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
strategies	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategy	طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection	نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map	نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography	نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographers	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographer	ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map	نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
hairpin	سنجاق مو
pinned	سنجاق
head pin	سنجاق سر
ouch	: سنجاق
pinning	سنجاق
pinheads	سر سنجاق
pinhead	سر سنجاق
pin	سنجاق
hairpins	سنجاق مو
fid	سنجاق
pinner	سنجاق زن
topographic map	نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping	نقشه کشی کردن تهیه نقشه
brooches	سنجاق سینه
breast pin	سنجاق کراوات
stickpin	سنجاق کراوات
broaching	سنجاق کراوات
broached	سنجاق کراوات
to fasten with a pin	سنجاق کردن
to fasten with a pin	سنجاق زدن
preen	سنجاق سینه
preens	سنجاق سینه
preening	سنجاق سینه
preened	سنجاق سینه
brooch	سنجاق سینه
tiepin	سنجاق کراوات
broaches	سنجاق کراوات
broach	سنجاق کراوات
pint sized	باندازه سر سنجاق
pinner	سنجاق کار
scarfpin	سنجاق کراوات
scatter pin	سنجاق سینه
stuck with pins	سنجاق زده
scarf pin	سنجاق یا گیره کراوات
pincushions	بالشتک سنجاق گیر
pincushion	بالشتک سنجاق گیر
ouch	جواهر سنجاق قفلی
barrette	نوعی سنجاق سر زنانه
unpin	میخ یا سنجاق را در اوردن
pinned	میله چوبی سنجاق زدن به
pinpricks	خلیدن با نوک سنجاق رنجانیدن
pinning	میله چوبی سنجاق زدن به
brochette	سنجاق یاگل سینه کوچک
pin	میله چوبی سنجاق زدن به
pinprick	خلیدن با نوک سنجاق رنجانیدن
storage map	نقشه انباره نقشه انبارش
tiepin	سنجاق مدال وزینت الات زنانه
pinhole	سوراخی که ازفرو کردن سنجاق درچیزی پدیداید
orthographic	تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plots	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plotted	تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet	شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
geodesy	نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
vignetting	سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
spandrel	لچک [در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
outline assembly drawing	نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
map compilation	تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
geodetic datum	سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
bench mark	شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
computer aided design and drafting	طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
projection	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
trimsize	اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
polar stereographic	سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
projections	سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation	ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
trig list	لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station	ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
map plane	سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
field control	نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
chart	نقشه
charting	نقشه
drawing	نقشه
charted	نقشه
plotted	نقشه
tracer	نقشه کش
plots	نقشه
drawings	نقشه
plot	نقشه
cartograph	نقشه
draftsman	نقشه کش
map maker	نقشه کش
mounted map	نقشه
plan view	نقشه کف
planless	بی نقشه
plat	نقشه
plotless	بی نقشه
visual aid	نقشه
schemes	نقشه
charts	نقشه
cartographer	نقشه کش
cartographers	نقشه کش
rambling	بی نقشه
scheme	نقشه
schemed	نقشه
design	نقشه
designs	نقشه
modelled	نقشه
modeled	نقشه
model	نقشه
programs	نقشه
program	نقشه
planners	نقشه کش
models	نقشه
map	نقشه
plans	نقشه کف
projected	نقشه
designer	نقشه کش
designers	نقشه کش
project	نقشه
plan	نقشه
plan	نقشه کف
plans	نقشه
planner	نقشه کش
draughtsman	نقشه کش
outlined	نقشه
outlines	نقشه
projects	نقشه
outline	نقشه
draftsmen	نقشه کش
tracers	نقشه کش
draughtsmen	نقشه کش
maps	نقشه
outlining	نقشه
approval of plan	تصویب نقشه
interchart	در روی نقشه
interchart	در داخل نقشه
installation plan	نقشه ی نصب
hyerograph	نقشه بارندگی
index map	نقشه عکسی
map orientation	توجیه نقشه
base map	نقشه مادر
index map	نقشه راهنما
base map	نقشه پایگاه
indifference map	نقشه بی تفاوتی
interconnection scheme	نقشه ی اتصال
isohyetal map	نقشه هم بارش
karnaugh map	نقشه کارنو
map scale	مقیاس نقشه
map reading	نقشه خوانی
survey	نقشه برداری
map margin	کناره نقشه
map maker	نقشه ساز
map exercise	مانورروی نقشه
map compilation	تالیف نقشه
map chart	نقشه مسطح
land surveyor	نقشه بردار
land map	نقشه جغرافیایی
key plan	نقشه راهنما
key map	نقشه راهنما
land surveying	نقشه برداری
mapping	نقشه برداری
hydrographic chart	نقشه دریایی
hydrographic	نقشه اب نگاری
cadastral map	نقشه استراتژیکی
cadastral map	نقشه ثبتی
detail drawing	نقشه جزئیات
map	نقشه برداشتن از
chart desk	میز نقشه
chart series	سری نقشه ها
chartography	ترسیم نقشه
chartography	نقشه کشی
detail drawing	نقشه تفصیلی
cognitive map	نقشه شناختی
designment	نقشه کشی
map	نقشه کشیدن
control map	نقشه مادر
contour map	نقشه برجسته
construction drowling	نقشه کارگاهی
brodmann's map	نقشه برودمن
surveyed	نقشه برداری
geographic map	نقشه جغرافیایی
general plan	نقشه عمومی
base map	نقشه مبنا
general plan	نقشه کلی
battle map	نقشه جنگی
floor plan	نقشه اشکوب
surveys	نقشه برداری
maps	نقشه کشیدن
energy pattern	نقشه انرژی
bi margin format	نقشه دو حاشیهای
bleeding edge	حاشیه نقشه
constant helm plan	نقشه زیگزاگ
topographer	نقشه بردار
topographic map	نقشه توپوگرافی
topographic map	نقشه برجسته
outlining	نقشه خلاصه
war plan	نقشه جنگی