English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
stye سنده سلام
styes سنده سلام
sties سنده سلام
sty سنده سلام
Other Matches
parting salute سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
turds سنده
turd سنده
To stand at the salute. بحالت سلام ایستادن (سلام نظامی )
salutes احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluting احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
salute احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluted احترام نظامی توپ سلام یا توپ سلام انداختن
saluting battery توپ اجراکننده تیر سلام اتشبار تیر سلام
hand salute سلام نظامی دادن سلام نظامی
salaams سلام
salaaming سلام
salutation سلام
saluting سلام
salutes سلام
all hail سلام
saluted سلام
allhail سلام
salute سلام
salutations سلام
salaam سلام
good afternoon سلام
greets : سلام
greeted : سلام
greet : سلام
ave سلام
hello سلام
greetings سلام
greeting سلام
regards سلام
regarded سلام
regard سلام
howdy سلام !
salaamed سلام
kind regards سلام
hullo سلام
to give the time of day سلام کردن
gun salute تیر سلام
admirals' march سلام تیمساری
to take the salute سلام گرفتن
take the salute سلام گرفتن
minute gun توپ سلام
half cap نیم سلام
nodding acquaintance سلام علیک
saluting gun توپ سلام
blank catridge گلوله سلام
color salute سلام به پرچم
saluting سلام دادن
hello سلام کردن
hallos سلام کردن
full dress لباس سلام
hails سلام کردن
hails : سلام درود
hailing سلام کردن
hailing : سلام درود
hailed سلام کردن
hailed : سلام درود
hail سلام کردن
hail : سلام درود
greetings سلام کننده
greeting سلام کننده
hellos سلام کردن
salute سلام دادن
salaams سلام کردن
saluted سلام دادن
salaaming سلام کردن
salutes سلام دادن
salaamed سلام کردن
salaam سلام کردن
hullos سلام کردن
They greeted each other. با هم سلام وتعارف کردند
Please give him my (best) regards. سلام مرا به اوبرسانید
Give him my regards. سلام من را به او برسان. [مرد]
Remember me to him. سلام من را به او برسان. [مرد]
to salute an officer افسری را سلام دادن
to return a greeting جواب سلام دادن
to make a curtsy سلام زنانه کردن
give my r. s to him سلام مرابه او برسانید
curtsying سلام یاتواضع کردن
to fire salute توپ سلام انداختن
fire salute توپ سلام انداختن
evening gun توپ سلام شامگاه
hailing سلام برشما باد
curtsey سلام یاتواضع کردن
curtseying سلام یاتواضع کردن
curtsied سلام یاتواضع کردن
curtsies سلام یاتواضع کردن
curtsy سلام یاتواضع کردن
hails سلام برشما باد
hailed سلام برشما باد
saluter سلام دهنده یاکننده
hail سلام برشما باد
peace be with you سلام برشما باد
he has an axe to grind سلام لربی طمع نیست
personal salute مراسم سلام افراد برجسته
present arms سلام درحال پیش فنگ
salutations تعارف سلام اول نامه
salutation تعارف سلام اول نامه
To greet someone . To exchange greetings with someone. با کسی سلام وتعارف کردن
levee سلام عام بارعام دادن
half cap سلام با اندک تکانی درکلاه
gratulate تبریک گفتن سلام کردن
He didnt return (acknowledge) my greetings. جواب سلام مرا نداد
Everyone sends their regards to you. همگی بهت سلام رسوندن.
To take the salute. جواب سلام ( نظامی ) رادادن
personal salute تیر سلام برای افراد
To be a nodding acquaintance of someone . با کسی سلام وعلیک داشتن
to do make or pay obeisance to بکسی تواضع یا باسر سلام کردن
parting shots تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
ahoy ندا و خبر برای مواقع سلام لفظ
Can't you just say hello like a normal person? نمیتونی مثل یک آدم معمولی سلام بدی؟
parting shot تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
cap سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
saluted سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
gun salute سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
saluting سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
salutes سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
salute سلام کردن یا دست دادن دو کشتی گیر در اغازمبارزه
capped سلام دادن بوسیله برداشتن کلاه از سر سربطری یا قوطی
salvoes شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvo شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
color salute سلام پرچم احترام به پرچم
rifle salute احترام با تفنگ سلام با تفنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com