Dictiornary-Farsi | سنگر حفره روباه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
fox hole	سنگر حفره روباه


Other Matches

earths	حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earth	حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
pits	حفره روباه
pit	حفره روباه
sullage pit	چاله زه کشی سنگر یا حفره زه کشی
parapet	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
parapets	حفاظ سنگر خاکریز جلو سنگر دیواره سنگی
slit trench	سنگر خندقی شکل سنگر درازکش گروهی
fox brush	دم روباه
fox	روباه
foxes	روباه
foxing	روباه
reynard	روباه
dog fox	روباه
arctic fox	سگ روباه
foxtail	دم روباه
blue fox	سگ روباه
vulpine	روباه صفت
vixen	روباه ماده
scoria	روباه سربار
How did you make out? Did you succeed or fail?	شیری یا روباه ؟
kennels	لانه روباه
yoicks	صید روباه
foxy	روباه صفت
foxiest	روباه صفت
foxier	روباه صفت
vixens	روباه ماده
foxholes	سوراخ روباه
foxhole	سوراخ روباه
kennel	لانه روباه
hanky panky	روباه بازی
guile	روباه صفتی
hanky-panky	روباه بازی
cub hunting	شکار بچه روباه
foxhunt	شکار روباه باتازی
vixenish	شبیه روباه ماده
silver fox	روباه نقره فام
earth stopper	مامور بستن سوراخهای روباه
break cover	خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
foxhunt	باتازی شکار روباه کردن
master of	سرپرست گروه شکار روباه
foxhounds	تازی مخصوص شکار روباه
to rid to hounds	با تازی شکار روباه کردن
foxhound	تازی مخصوص شکار روباه
to ride to hounds	با تازی شکار روباه کردن
to be like a fox <idiom>	مثل روباه حیله گر بودن
fox hole	سنگر
casemate	سنگر
trenches	سنگر
fort	سنگر
dike-house	سنگر
parapet	سنگر
emplacement	سنگر
bunker	سنگر
bunkers	سنگر
trench	سنگر
crow's nest	سنگر
parapets	سنگر
citadel	سنگر
citadels	سنگر
slit trench	سنگر
dug out	سنگر
barricading	سنگر
blinded	سنگر
barricade	سنگر
barricades	سنگر
blinds	سنگر
rifle pit	سنگر
earthwork	سنگر
barricaded	سنگر
pit	سنگر
pits	سنگر
blind	سنگر
brush	دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
brushes	دم روباه شکارشده بعنوان نشانه پیروزی
tallyho	صدای شکارچی در موقع دیدن روباه
stronghold	سنگر پناهگاه
sump	چاله سنگر
sumps	چاله سنگر
trench	گودال سنگر
trench	سنگر کندن
trenches	گودال سنگر
stockade	سنگر چوبی
trenches	سنگر کندن
stockades	سنگر چوبی
foxhole	سنگر بزانو
strongholds	سنگر پناهگاه
cornel	سنگر واستحکامات
slit trench	سنگر انفرادی
bretesse	سنگر موقت
bretess	سنگر موقت
standard trench	سنگر معمولی
bunkers	سنگر بتونی
bastion	سنگر و استحکامات
bastions	سنگر و استحکامات
brattishing	تزئینات سنگر
brettys	سنگر موقت
bretex	سنگر موقت
bretisee	سنگر موقت
pillbox	سنگر مستحکم
pillboxes	سنگر مستحکم
fortress	سنگر مستحکم
fortresses	سنگر مستحکم
bunker	سنگر بتونی
entrench	سنگر کندن
fire trench	سنگر اتش
fire trench	سنگر تیراندازی
gun pit	سنگر توپ
foxholes	سنگر بزانو
outwork	سنگر خارجی
prone shelter	سنگر درازکش
bretise	سنگر موقت
fox hunting	شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
masks	کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
mask	کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
fox-hunting	شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
The fox,being asked who his withness was ,said, my. <proverb>	به روباه گفتند شاهدت کیست گفت دمم.
dug in	سنگر کنده شده
dug in	استحکامات سنگر اماده
hull defilade	سنگر گرفتن تانک
soakage pit	چاله زه کشی سنگر
splinterproof	سنگر ضد ترکش گلوله
half-moon	سنگر نیم هلالی
loophole	مزغل سوراخ سنگر
loopholes	مزغل سوراخ سنگر
horn-work	[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
ravelin	نیم هلالی سنگر
fortress	سنگر قلعه نظامی
fortresses	سنگر قلعه نظامی
view halloo	فریاد شکارچی پس ازمشاهده بیرون جستن روباه از پناهگاه
drag hunt	شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
foxtail	یکجورعلف که درسران خوشه هایی ماننددم روباه دارد
entrench	به سنگر رفتن سنگری شدن
protecting	در پناه سنگر قرار دادن
protects	در پناه سنگر قرار دادن
pillboxes	سنگر بتونی جعبه قرص
pillbox	سنگر بتونی جعبه قرص
haul defilade	تا ارتفاع لوله پشت سنگر
protect	در پناه سنگر قرار دادن
Foxes when they cannot reach the grapes say they a. <proverb>	روباه دستش به انگور نمى رسد مى گوید ترش است .
tallyho	فریاد شکارچی هنگام دیدن روباه که از پناهگاه بیرون دویده
bunkers	سنگر وپناهگام زیر زمینی انباربزرگ
ditches	گودال سنگر رابط خندق کندن
retrench	دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
Buddhist railing	[سنگر مانع مانند پرچین چوبی]
foot bank	زمین یا مسیر بلند در پشت سنگر
foreland	زمین جلوی موضع دماغه سنگر
bunker	سنگر وپناهگام زیر زمینی انباربزرگ
ditch	گودال سنگر رابط خندق کندن
ditched	گودال سنگر رابط خندق کندن
haul defilade	قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
ditching	فروداضطراری هواپیما روی اب خندق یا سنگر کنی
hole	حفره
loculus	حفره
lacuna	حفره
laigh	حفره
holed	حفره
holing	حفره
holes	حفره
sinuses	حفره مغ
caverns	حفره
cavern	حفره
porous	حفره
venter	حفره
fovea	حفره
ditches	حفره
ditched	حفره
ditch	حفره
sinus	حفره مغ
sockets	حفره
socket	حفره
hollow	حفره
thirl	حفره
dales	حفره
dale	حفره
sheuch	حفره
sheugh	حفره
cells	حفره
cell	حفره
potholes	حفره
pothole	حفره
sucket	حفره
hollows	حفره
chamber	حفره
borings	حفره
chambers	حفره
cavitation	حفره
crater	حفره
delving	حفره
delves	حفره
delved	حفره
delve	حفره
cavity	حفره
ventricles	حفره
interstice	حفره
craters	حفره
ventricle	حفره
cavities	حفره
pit	گودال حفره
trilocular	دارای سه حفره