Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 187 (9 milliseconds)
English
Persian
jaw breaker
سنگ شکن کلمهای که تلفظ ان دشواراست
Other Matches
aspirates
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirate
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
aspirating
حرف H اول کلمهای را بطور حلقی تلفظ کردن
homonym
کلمهای که تلفظ ان با کلمه دیگر یکسان ولی معنی ان دگرگون باشد
enclitic
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
spoonerism
اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
lexical
کلمهای
etymologize
وجه اشتقاق کلمهای راپیداکردن
look (something) up
<idiom>
به دنبال کلمهای (دردیکشنری)گشتن
identifier
کلمهای که معرف بلاک یا فایل است
doublets
کلمهای که از دو بیت تشکیل شده است
doublet
کلمهای که از دو بیت تشکیل شده است
phoneme
که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
description
کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند
dyad
کلمهای که از دو بیت تشکیل شده است
barytone
کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
descriptions
کلمهای که مشاخصات چیزی را بیان میکند
buzzword
کلمهای که بین گروهی از افراد معروف است
overflows
بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
overflow
بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
overflowed
بیت در کلمهای که یک میشود تاگر سرریز ریاضی رخ دهد
logograph
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
operators
حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند
logogram
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
input/output
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
operator
حرف یا نشانه یا کلمهای که یک تابع یا عملیات را بیان کند
exponents
کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
exponent
کلمهای که حاوی علامت و توان یک عدد باینری است
introductory word
کلمهای که در اغازجملهای بکاربرده شودو معنی ویژهای نداشته باشد
acronyms
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
acronym
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
status
کلمهای حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت وسیله جانبی باشد
heteronym
کلمهای که املای ان باکلمه دیگریکسان ولی معنی وتلفظ ان دگرگون
homograph
کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
routing identifier
نوعی رمز سه کلمهای که برای شناسایی سیستمهای توزیع و تدارکات به کار می رود
id
کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
macro
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود
instruction
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
thesauruses
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
thesaurus
فایلی که حاوی کلمات هم معنی با کلمهای است که در متن در صورت دیکته غلط جایگزین شود
processor
کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
instructions
کلمهای در زبان برنامه نویسی که قابل فهم برای کامپیوتر است تا عملی را انجام دهد
accenting
تلفظ
pronunciations
تلفظ
pronouncing
تلفظ
accents
تلفظ
cacoepy
تلفظ بد
accented
تلفظ
accent
تلفظ
pronunciation
تلفظ
vocalization
تلفظ صوتی
enounce
تلفظ کردن
velarization
تلفظ کامی
pronounce
تلفظ کردن
pronounces
تلفظ کردن
pronouncing
تلفظ دار
tunes
لحن تلفظ
tune
لحن تلفظ
laissez aller
تلفظ به فرانسه
enunciating
تلفظ کردن
orthoepist
درست تلفظ کن
mispronunciation
تلفظ نادرست
mispronounciation
تلفظ نادرست
mispronunciation
تلفظ غلط
pronounceable
قابل تلفظ
mispronunciations
تلفظ نادرست
mispronunciations
تلفظ غلط
lam dacism
تلفظ حرف
enunciate
تلفظ کردن
enunciated
تلفظ کردن
enunciates
تلفظ کردن
burring
غلیظ تلفظ کردن
burr
غلیظ تلفظ کردن
tonemic
دارای تلفظ مشابه
tolay street on
باتکیه تلفظ کردن
jaw breaking
دشوار برای تلفظ
burred
غلیظ تلفظ کردن
emphatic
باقوت تلفظ شده
burrs
غلیظ تلفظ کردن
anglicization
تلفظ یا نوشتن بطرزانگلیسی
phonics
تلفظ وهجاهای کلمات
sigmatismus lateralis
تلفظ کناری حرف " س "
diction
تلفظ واضح و روشن
enouce
تلفظ کردن افهارکردن
enunciation
تلفظ واضح و روشن
sigmatism
تلفظ نادرست حرف " س "
sibilate
مانندحرف " س " تلفظ کردن
zee
تلفظ امریکایی حرف Z
zed
تلفظ انگلیسی حرف Z
orthoepy
فن درست تلفظ کردن
sibilation
تلفظ بشکل حرف " س "
cacology
تلفظ یا انشاء غلط
lisped
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisping
شل وسرزبانی تلفظ کردن
lisp
شل وسرزبانی تلفظ کردن
well spoken
دارای تلفظ خوب
mispronounces
غلط تلفظ کردن
anglicised
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicises
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicising
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicize
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicized
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
mispronounce
غلط تلفظ کردن
accentuating
با تکیه تلفظ کردن
aspiration
تلفظ حرف H ازحلق
intonations
طرز قرائت تلفظ
intonation
طرز قرائت تلفظ
well-spoken
دارای تلفظ خوب
accentuate
با تکیه تلفظ کردن
accentuated
با تکیه تلفظ کردن
accentuates
با تکیه تلفظ کردن
aspirations
تلفظ حرف H ازحلق
lisps
شل وسرزبانی تلفظ کردن
anglicizes
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
anglicizing
بطرزانگلیسی تلفظ کردن
emphasised
باقوت تلفظ کردن
emphasized
باقوت تلفظ کردن
emphasizes
باقوت تلفظ کردن
emphasizing
باقوت تلفظ کردن
mispronounced
غلط تلفظ کردن
orthoepic
وابسته به تلفظ درست
emphasises
باقوت تلفظ کردن
aspirating
بانفس تلفظ کردن
aspirates
بانفس تلفظ کردن
aspirate
بانفس تلفظ کردن
mispronouncing
غلط تلفظ کردن
emphasising
باقوت تلفظ کردن
emphasize
باقوت تلفظ کردن
velarize
حروف را از کام تلفظ کردن
vocalize
تلفظ کردن تشکیل دادن
lenis
دارای تلفظ نرم رقیق
sigmatismus interdentalis
تلفظ میان دندانی حرف " س "
intonate
با لحن خاصی تلفظ کردن
sigmatismus adentalis
تلفظ روی دندانی حرف " س "
Your pronunciation is good.
تلفظ شما خوب است.
articulation
تلفظ شمرده طرز گفتار
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
dactyl
کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
tongue-twisters
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
extends
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
tongue twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister
کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
phonemics
علم شناسایی تلفظ کلمات وصداها
extend
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
phonetics
مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
extending
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
phonrtic drill
مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
slobber
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbered
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
etacism
تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
diphthongize
تلفظ کردن دو صدای جداگانه در یک وهله
slobbers
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
slobbering
تلفظ کلمات با جاری ساختن اب دهان
orthoepist
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
How do you pronounce
[say]
that
[this]
word?
این واژه چه جور تلفظ می شود؟
address
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addressed
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
addresses
قرار دادن محل داده در باس آدرس برای مشخص کردن کلمهای در حافظه یا رسانه ذخیره سازی که باید به آن دستیابی شود
slides
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
labiovelar
تلفظ شده بوسیله گرد کردن لبها
syllabary
جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
smooth breathing
که دردستوریونانی عدم تلفظ حرف اول رامیرساند
fortis
دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
rough breathing
که دردستوریونانی تلفظ شدن حرف اول را می رساند
lection
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
fricative
تلفظ شده با اصطکاک نفس ووقفه تنفس
velarization
تلفظ حرف بوسیله قراردادن زبان برپشت سقف
toneme
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
labialism
حالت حروفی که با لب تلفظ می شوند تمایل بتلفظ باصداهابا لب
hotter
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hottest
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
hot
کلمهای در متن نمایش داده شده که در صورتی که نمایشگر به آن اشاره کند یا آنرا انتخاب کند کاری انجام میدهد
transliteration
نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی از زبانی بزبان دیگر
zones
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone
محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
dieresis
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
interdental consonant
حرف مصمتی که با گذاردن زبان در میان دندانهای بالاو پایین تلفظ میشود
palatals
حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظ میشوند
diaeresis
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
arithmetic
داده یا کلمهای که در ثبات یک بیت به چپ یا راست انتقال داده میشود و بیت انتها را از دست میدهد
keyword
1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accenting
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com