English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 185 (9 milliseconds)
English Persian
willemite سنگ معدنی رنگارنگ متبلور
Other Matches
pseudomorph جسم معدنی که نمودجسم معدنی دیگر ر را بخود گرفته باشد
crystallized متبلور
crystalline متبلور
crystallizes متبلور کردن
crystallizes متبلور شدن
crystallize متبلور شدن
crystallizing متبلور کردن
crystallizing متبلور شدن
crystallises متبلور شدن
crystallize متبلور کردن
crystallising متبلور شدن
semicrystalline نیمه متبلور
crystallization متبلور شدن
crystalized intelligence هوش متبلور
crystallised متبلور شدن
crystalin solid جامد متبلور
crystallised متبلور کردن
amorphous غیر متبلور
crystallising متبلور کردن
crystallises متبلور کردن
crystalization dish فرف متبلور شدن
hexachlorophene ماده متبلور باکتری کش
nonehydroscopic powder خرج غیر متبلور
hyroquinone ترکیب متبلور سفیدبفرمول 2
flavanone ماده کتونی متبلور وبیرنگ
sugar شیرین کردن متبلور شدن
sugars شیرین کردن متبلور شدن
polychromic رنگارنگ
joseph's coat کت رنگارنگ
painted رنگارنگ
parti coloured رنگارنگ
party coloured رنگارنگ
pied رنگارنگ
polychromatic رنگارنگ
polychrome رنگارنگ
Technicolor رنگارنگ
motley رنگارنگ
colourings رنگارنگ
colorful رنگارنگ
kaleidoscopic رنگارنگ
colorings رنگارنگ
colourful رنگارنگ
many coloured رنگارنگ
multicolored رنگارنگ
paned رنگارنگ
variegated رنگارنگ
versicolor رنگارنگ
versicolour رنگارنگ
xylose قند متبلور وغیر قابل تخمیر
medley مختلط رنگارنگ
grnish نقش رنگارنگ
painted lady پروانه رنگارنگ
medleys مختلط رنگارنگ
piebald رنگارنگ ناجور
onyx عقیق رنگارنگ
keuper مارن رنگارنگ
pied پرنده رنگارنگ
omnifarious متنوع رنگارنگ
plychromy نقاشی رنگارنگ
trogon مرغان رنگارنگ
polychromy نقاشی رنگارنگ
variegate رنگارنگ کردن
tragopan قرقاول رنگارنگ هندی
dapple چیزی با نقاط رنگارنگ
varied دارای رنگهای گوناگون رنگارنگ
mottle با خالهای رنگارنگ نشان گذاردن
ingrain خطوط وخالهای رنگارنگ کاغذدیواری
oculate دارای چشم ها یاخالهای رنگارنگ
onyx marble سنگ مرمری که رکههای رنگارنگ دارد
triggerfish ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
granite paper کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
harlequin لودهای که درنمایش هاولال بازی هاجامه رنگارنگ میپوشد
beach balls توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
beach ball توپ بزرگ و رنگارنگ برای بازی در کنارهی دریا و دریاچه و یا استخر
spa اب معدنی
mineral water آب معدنی
spas اب معدنی
mineral اب معدنی
inorganic معدنی
mineral water اب معدنی
mineral معدنی
min معدنی
ozokerit موم معدنی
deposit ذخیره معدنی
pit sand ماسه معدنی
mineral material ماده معدنی
mineral coal ذغال معدنی
pumice stone اسفنج معدنی
scoria تفاله معدنی
mineral pigment رنگ معدنی
mineral pitch قیر معدنی
obsidian شیشه معدنی
muscovy glass شیشه معدنی
mineralize معدنی کردن
mineral wax موم معدنی
mineral dye رنگینه معدنی
mineral trass تراس معدنی
mineral oil روغن معدنی
inorganic polymer بسپار معدنی
inorganic base باز معدنی
deposits ذخیره معدنی
mineral مواد معدنی
galenite سرب معدنی
mineral ماده معدنی
spa چشمه معدنی
asphaltum زفت معدنی
mineral spring چشمه معدنی
paraffin موم معدنی
asphaltum قیر معدنی
ore سنگ معدنی
inorganic acid اسید معدنی
spas چشمه معدنی
bitumen قیر معدنی
ores سنگ معدنی
asphalt زفت معدنی
asphaltite قیر معدنی
The Pied Piper of Hamelin فلوت زن رنگارنگ هاملن [با نوازش موشها را تلسم میکرد و به رودخانه میبرد غرق شوند]
bioinorganic chemistry شیمی معدنی زیستی
to abandon a mine ترک کردن معدنی
ores معدنیات کلوخه معدنی
ore معدنیات کلوخه معدنی
pockety دارای چالههای معدنی
montan wax موم سخت معدنی
mineral oil روغن معدنی یانفت
watering place محل چشمه اب معدنی
inorganic pigment رنگدانه های معدنی
maltha نوعی موم معدنی
wollastonite سنگ معدنی "وولستونایت "
kaolinite سنگ معدنی بفرمول 4
antimony توتیای معدنی انتیمون
table waters ابهای معدنی سر سفره
malthite نوعی موم معدنی
vitrifying تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
pyroxene ماده معدنی بلوری وسفید
terra alba مواد معدنی سفید رنگ
to abandon a mine دست کشیدن از کار در معدنی
mica سنگ طلق شیشه معدنی
mineralize مواد معدنی جمع کردن
mica تلق نسوز شیشه معدنی
magma خمیر مواد معدنی یا الی
picrate نمک الی یا معدنی اسیدپیکریک
geyser چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
geysers چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
workings همه بخشهای حفاری شده معدنی
malthite چسب قیر وموم زفت معدنی
geyser چشمه جوشان اب گرم و معدنی اتشفشان
maltha چسب قیر وموم زفت معدنی
knockstone کندهای که روی ان سنگهای معدنی راخردمیکنند
asbestos سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
goethite اکسید اهن معدنی ئیدرژن دار
earth pigment رنگینه های معدنی مثل خاک رس
geysers چشمه معدنی که اب گرم از ان فوران میکند
abiston سنگ معدنی دارای رشتههای بلند
mineralization تبدیل به حالت معدنی یا سنگ معدن
to enter [into a mine] وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
to descend [into a mine] وارد معدنی شدن [مثال با آسانسور]
nitrate نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
nitrates نمک معدنی یانمک الی جوهر شوره
hydro هتل یامهمانخانهای که مجاور اب معدنی ساخته میشود
gahnite ماده معدنی برنگ سبزتیره بفرمول 4O 2Al Zn
schiller تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
ashless dispersant oil نوعی روغن معدنی که مانع تجمع ناخالصیها میگردد
divining rod میله یا عصای مخصوص کشف اب ومواد معدنی درزمین
motley مختلط لباس رنگارنگ دلقک ها لباس چهل تکه
blasting machine دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
grades الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
geode سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
dithering ترکیب نقطههای رنگارنگ برای یک رنگ جدید یک روش گرافیکی کامپیوتر برای افزودن شدت نور نمایش
gopher موش کیسه دار کارگر حفار واستخراج کننده سنگهای معدنی
crystallizes متبلور کردن متشکل کردن
crystallised متبلور کردن متشکل کردن
crystalize متبلور کردن متشکل کردن
crystallises متبلور کردن متشکل کردن
crystallising متبلور کردن متشکل کردن
crystallize متبلور کردن متشکل کردن
crystallizing متبلور کردن متشکل کردن
prospectus شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
prospectuses شرح چاپی درباره شرکت یا معدنی که برای ان باید سرمایه جمع اوری شود
pneumatolysis تاثیر بخار گرم ومایعات وفشار درتشکیل سنگهای معدنی واقع در مجاورت سنگهای اذرین
pantothenate نمک الی یا نمک معدنی اسید پانتوتنیک
mineral oil refinery پالایشگاه روغن معدنی پالایشگاه نفت
galena سرب معدنی سرب طبیعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com