Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (13 milliseconds)
English	Persian
taconite	سنگ چخماق دارای اهن کم
Other Matches
hammerless	بی چخماق
sear	چخماق
sears	چخماق
gunlock	چخماق
strikers	چخماق
striker	چخماق
seared	چخماق
hammers	چخماق
hammer	چخماق
hammered	چخماق
flints	سنگ چخماق
rowet	چخماق تفنگ
hammers	چخماق تفنگ
cocking	چخماق تفنگ
hammered	ماشه چخماق
hammered	چخماق تفنگ
cock	چخماق تفنگ
hammer	چخماق تفنگ
cocks	چخماق تفنگ
hammers	ماشه چخماق
fire stone	سنگ چخماق
pyrites	سنگ چخماق
silex	سنگ چخماق
flint	سنگ چخماق
firestone	سنگ چخماق
sear stop	مانع چخماق
hammer	ماشه چخماق
gunflint	سنگ چخماق تفنگ
dogging	دستگیره در چخماق تفنگ
dogs	دستگیره در چخماق تفنگ
dog	دستگیره در چخماق تفنگ
chert	یک نوع سنگ چخماق
firing lever	چخماق دستگیره اتش
half cock	چخماق در حال نیم پا
locks	قفل چخماق تفنگ
lock	قفل چخماق تفنگ
flints	سنگ اتشزنه ریگ چخماق
flint	سنگ اتشزنه ریگ چخماق
flushwork	[شکاف سنگ چخماق با ضربه]
flaker	الت تنکه کردن سنگ چخماق
silicify	تبدیل به سنگ چخماق یا درکوهی کردن
cocks	چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocking	چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cock	چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
chert	نوعی سنگ چخماق که ریزدانه و متراکم است
kieselguhr	سنگ چخماق ته نشسته درساختن دینامیت بکارمیرود
basalt	نوعی سنگ چخماق یااتش فشانی سیاه
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous	دارای بو
glochidiate	دارای مو
footy	دارای پا
three legged	دارای سه پا
iodic	دارای ید
three-legged	دارای سه پا
fraught with	دارای
bilabiate	دارای دو لب
trilinear	دارای سه خط
low spirited	دارای روحیه بد
deficient	دارای کمبود
fibrinous	دارای مودلیفی
wordy	دارای اطناب
testate	دارای وصیت
feldspathic	دارای فلدسپار
ternal	دارای سه تغییر
knobby	دارای برامدگی
monandrous	دارای یک شوهر
musical	دارای اهنگ
redundant	دارای اطناب
splashy	دارای ترشح
flabby	دارای عضلات شل
miasmatic	دارای دمه بد بو
keeled	دارای تبر ته
dyslogistic	دارای خاطرات بد
rectilinear	دارای مسیرمستقیم
legitimating	دارای حق مشروع
basined	دارای ابگیر
legitimates	دارای حق مشروع
legitimated	دارای حق مشروع
multiflorous	دارای بیش از سه گل
sonant	دارای اهنگ
legitimate	دارای حق مشروع
adamantean	دارای تلئلو
spiriferous	دارای عضومارپیچی
multifid	دارای چندشکاف
spirituous	دارای الکل
low-spirited	دارای روحیه بد
alcoholic	دارای الکل
syntonic	دارای بسامدمشابه
preferable	دارای رجحان
monopetalous	دارای یک گلبرگ
alcoholics	دارای الکل
monometallic	دارای یک فلز
accredited	دارای اعتبارنامه
azotic	دارای ازت
keyed	دارای جاانگشتی
aulait	دارای شیر
entitative	دارای وجودخارجی
antithetical	دارای ضد ونقیض
artiodactyl	دارای سم شکافته
monogamous	دارای یک همسر
artiodactylous	دارای سم شکافته
bigamous	دارای دو زن یا دو شوهر
arbitrative	دارای اختیارحکمیت
swell butted	دارای ته گنده
sulfureous	دارای گوگرد
strontic	دارای استرونیوم
synonymous	دارای تشابه
squibs	دارای صدای فش فش
starchy	دارای نشاسته
musicals	دارای اهنگ
isogenous	دارای یک منبع
stannous	دارای قلع
stannic	دارای قلع
amphibolic	دارای دو معنی
staminate	دارای جرثومه نر
squib	دارای صدای فش فش
monatomic	دارای یک جوهرفرد
monoclinal	دارای یک شیب
synonymous	دارای ترادف
muciferous	دارای مخاط
splashing	دارای ترشح
straight line	دارای خط مستقیم
stilted	دارای چوب پا
far reaching	دارای اثرزیاد
terahenous	دارای 4 مادگی
monogamous	دارای یک زن یا یک شوهر
aluminous	دارای زاج
equivocal	دارای دومعنی
primipara	دارای یک اولاد
prerogatived	دارای حق ویژه
behinds	دارای پس افت
behind	دارای پس افت
in force	دارای اعتبار
ambivalence	دارای دو جنبه
preemptor	دارای حق شفعه
overbusy	دارای کارزیاد
heterogamous	دارای مادگی ها
primiparous	دارای یک اولاد
in power	دارای اختیارات
hearted	دارای قلب ...
haired	دارای موی ...
indued with charm	دارای فریبندگی
quartziferous	دارای در کوهی
of that ilk	دارای همان جا
pulsatile	دارای تپش
pulsant	دارای تپش
divan	دارای دوفرفیت
divans	دارای دوفرفیت
pseudonymous	دارای تخلص
pre emptive	دارای حق شفعه
weighted	دارای وزن
in flower	دارای شکوفه
bifocals	دارای دو کانون
antithetic	دارای ضد ونقیض
pinnular	دارای بالچه
pinnular	دارای برگچه
pileate	دارای کلاهک
ill neighboured	دارای همسایه بد
ill neighboured	دارای محیط بد
in defect	دارای کاستی
petiolated	دارای دمگل
bifocal	دارای دو کانون
pelliculate	دارای پوسته
plumose	دارای دسته پر
isometrics	دارای یک میزان
isometric	دارای یک میزان
hexameter	دارای شش وزن
palmy	دارای نخل
multilineal	دارای چندین خط
homolographic	دارای قرینه
polygamous	دارای چند زن
humous	دارای موادالی
papillose	دارای برامدگی
petiolate	دارای دمگل
social minded	دارای افکاراجتماعی
acetylize	دارای ریشهء
backed	دارای پشت
sexagenary	دارای سن 06 تا96

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com