Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 30 (3 milliseconds)
English	Persian
doddle	سهل-آسان
Other Matches
piece of cake <idiom>	آسان
duck soup <idiom>	آسان
effortlessly	آسان
effortless	آسان
relaxed <adj.>	آسان گیر
easy-going <adj.>	آسان گیر
easy <adj.>	آسان گیر
easygoing <adj.>	آسان گیر
pushover	کار آسان
highroads	راه آسان یا سر راست
easy-going <adj.>	راحت [آسان گیر]
easy <adj.>	راحت [آسان گیر]
child's play	هر کار بسیار آسان
It is easier said than done .	گفتنش آسان است
easygoing <adj.>	راحت [آسان گیر]
highroad	راه آسان یا سر راست
To take things easy(lightly)	کارها را آسان گرفتن
relaxed <adj.>	راحت [آسان گیر]
dime a dozen <idiom>	آسان بدست آمدن ،عادی
It is easy for me.	برایم خیلی آسان است
convenience food	غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
convenience foods	غذایی که پختن یا کشیدن آن آسان باشد
This is the easisrt way.	این آسان ترین راه است
It is quite easy when you get ( have ) the knack of it .	وقتیکه فن کار را بدانی آسان می شود
The exam was too easy for words .	امتحان آنقدر آسان بود که چه بگویم
There is nothing to it .	هیچ کاری ندارد ( بسیار آسان است )
opens	برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
opened	برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند
open	برنامه طراحی شده که امکان گستردگی در آینده و تغییرات آسان را فراهم میکند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com