Dictiornary-Farsi | سهمیه عمومی یا کلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
general allotment	سهمیه عمومی یا کلی


Search result with all words

common table of allowance	جداول سهمیه عمومی
consolidated table of allowance	جدول سهمیه عمومی
Other Matches

allocations	سهمیه سهمیه دادن
allocation	سهمیه سهمیه دادن
current operating allowance	سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
general quarters	اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
introduces	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introducing	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduced	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
introduce	بدن خط رات امنیتی مربوطه برای عمومی کردن اطلاعات یا اتصال شرکت به یک شبکه عمومی
common hardware	ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
general orders	دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general porpose	کارهای عمومی مصارف عمومی
ration	سهمیه
allotments	سهمیه
allotment	سهمیه
contribution	سهمیه
contributions	سهمیه
quotas	سهمیه
allowances	سهمیه
allowance	سهمیه
rations	سهمیه
coupon	سهمیه
coupons	سهمیه
quota	سهمیه
scantling	سهمیه
rationed	سهمیه
appointment quota	سهمیه ماموریت
ammunition credit	سهمیه مهمات
quotation	سهمیه بندی
quota	سهمیه بندی
quotas	سهمیه بندی
rationing	سهمیه بندی
appointment quota	سهمیه مشاغل
quotations	سهمیه بندی
quota agreement	موافقت سهمیه
import quotas	سهمیه وارداتی
import quota	سهمیه وارداتی
sale quota	سهمیه فروش
export quotus	سهمیه صادرات
authorized allowance	سهمیه مجاز
quota sample	نمونه سهمیه
ration	خارج قسمت سهمیه
rations	خارج قسمت سهمیه
rationed	خارج قسمت سهمیه
quota share treaty	قرار سهمیه بندی
quota system	نظام سهمیه بندی
rationing system	نظام سهمیه بندی
table of allowance	جدول سهمیه مجاز
target allocation	سهمیه بندی هدف
to fix quota	تعیین سهمیه کردن
consolidated table of allowance	جدول سهمیه مشترک
circuit allocated use	سهمیه مدارهای مجاز
apportionment	واگذاری سهمیه بودجه
authorized allowance supplies	سهمیه مجاز اماد
ammunition credit	سهمیه مهمات ذخیره
authorized parts list	سهمیه مجاز قطعات
authorized allowance supplies	سهمیه اماد مجاز
bulk replacement storage	سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
allotment serial number	شماره سری سهمیه واگذارشده
basic allowance	سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
air transport allocations board	هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
allowance for anticipated	سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
consolidated dining facility	تاسیسات غذاخوری عمومی مجتمع غذاخوری عمومی
common carrier	موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
assigning	مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assign	مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned	مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigns	مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
allotment advice	پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
common control	کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
the public voice	عمومی
common user	عمومی
rife	عمومی
hackneyed	عمومی
ecumenic	عمومی
popular	عمومی
general porpose	عمومی
generic	عمومی
oecumenical	عمومی
widest	عمومی
wider	عمومی
wide	عمومی
overt	عمومی
outlined	خط عمومی
outlines	خط عمومی
common	:عمومی
commoners	عمومی
commoners	:عمومی
commonest	عمومی
generals	عمومی
general	عمومی
outlining	خط عمومی
commonest	:عمومی
public	عمومی
outline	خط عمومی
universal	عمومی
common	عمومی
public utilities	تسهیلات عمومی
general cargo	بار عمومی
general depot	انبار عمومی
general concepts	تدبیر عمومی
general damage	خسارت عمومی
general depot	امادگاه عمومی
generalities	افهار عمومی
general education	اموزش عمومی
general equilibrium	تعادل عمومی
generality	افهار عمومی
public a	وکیل عمومی
public warehouse	انبار عمومی
alameda	گردشگاه عمومی
open house	جشن عمومی
public relations	روابط عمومی
general practitioner	پزشک عمومی
general meeting	گردهمایی عمومی
public opinion	افکار عمومی
general meeting	جلسه عمومی
outlining	خط مقاومت عمومی
rule of thumb	قانون عمومی
quasi public	نیمه عمومی
general factor	عامل عمومی
general grant	کمک عمومی
vogue	عمومی ورایج
reason of state	مصالح عمومی
records depository	بایگانی عمومی
latrine	مستراح عمومی
public interest	منافع عمومی
respublica	رفاه عمومی
general intelligence	هوش عمومی
social good	کالاهای عمومی
bussing	مسیر عمومی
public decency	عفت عمومی
counsel for the crown	وکیل عمومی
g/a	خسارت عمومی
public cost	هزینه عمومی
public law	حقوق عمومی
general ability	توانایی عمومی
general act	سند عمومی
consolidated annuities	دیون عمومی
comulative action	اثر عمومی
public library	کتابخانه عمومی
common user items	اقلام عمومی
common user	خدمات عمومی
public network	شبکه عمومی
public order	نظم عمومی
public borrowing	استقراض عمومی
bus	مسیر عمومی
prosecture	وکیل عمومی
fourth estate	مطبوعات عمومی
folkway	احساسات عمومی
folkway	طرزفکر عمومی
public deposits	سپردههای عمومی
public domain	خط مشی عمومی
public debt	قرضه عمومی
public enterprises	موسسات عمومی
public expenditures	مخارج عمومی
public facilities	تسهیلات عمومی
public finance	مالیه عمومی
public goods	کالاهای عمومی
encyclic	عمومی دوری
public image	تصور عمومی
public information	اطلاعات عمومی
public institutions	موسسات عمومی
public interest	نفع عمومی
common purse	وجوه عمومی
common parts	قطعات عمومی
public benefits	منافع عمومی
checkup	معاینه عمومی
central war	جنگ عمومی
cameralistic science	مالیه عمومی
busing	مسیر عمومی
public policy	سیاست عمومی
general amnesty	عفو عمومی
general assembly	مجمع عمومی
public amnsement	نمایشگاه عمومی
bussed	مسیر عمومی
busses	مسیر عمومی
public property	مال عمومی
public affairs	روابط عمومی
public servant	مستخدم عمومی
public place	مکان عمومی
common nuisance	اضرار عمومی
common language	زبان عمومی
general allotment	اختصاصات عمومی
common items	قطعات عمومی
bused	مسیر عمومی
common hardware	قطعات عمومی
common grid	شبکه عمومی
public ownership	مالکیت عمومی
buses	مسیر عمومی
collective call sign	معرف عمومی
public place	محل عمومی
public services	خدمات عمومی
plaza	میدان عمومی
in the sight of the public	در انظار عمومی
overhead costs	هزینههای عمومی
amnesty	عفو عمومی
amnesties	عفو عمومی
secularizing	عمومی کردن
secularizes	عمومی کردن
secularized	عمومی کردن
secularize	عمومی کردن

general allotment

سهمیه عمومی یا کلی