English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
ammunition credit سهمیه مهمات ذخیره
Other Matches
ammunition credit سهمیه مهمات
inventory fraction نسبت درصد ذخیره مهمات درصد ذخیره مهمات
inventory lot نوبه ذخیره مهمات
inventory lot نوبه مهمات ذخیره شده در انبار
antimateriel ammunition مهمات مخصوص تخریب هدفهای مادی مهمات ضداماد و وسایل
allocations سهمیه سهمیه دادن
allocation سهمیه سهمیه دادن
field storage انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
ammunition loading line صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
current operating allowance سهمیه موجود عملیاتی سهمیه عملیاتی فعلی
atomic demolition munition خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
ration سهمیه
allowances سهمیه
allotments سهمیه
allowance سهمیه
scantling سهمیه
allotment سهمیه
rations سهمیه
quota سهمیه
coupons سهمیه
coupon سهمیه
contribution سهمیه
contributions سهمیه
rationed سهمیه
quotas سهمیه
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
import quota سهمیه وارداتی
quotations سهمیه بندی
quota sample نمونه سهمیه
quota agreement موافقت سهمیه
authorized allowance سهمیه مجاز
import quotas سهمیه وارداتی
sale quota سهمیه فروش
export quotus سهمیه صادرات
appointment quota سهمیه ماموریت
quota سهمیه بندی
appointment quota سهمیه مشاغل
quotas سهمیه بندی
quotation سهمیه بندی
rationing سهمیه بندی
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
authorized allowance supplies سهمیه مجاز اماد
general allotment سهمیه عمومی یا کلی
rationed خارج قسمت سهمیه
rations خارج قسمت سهمیه
authorized allowance supplies سهمیه اماد مجاز
consolidated table of allowance جدول سهمیه مشترک
consolidated table of allowance جدول سهمیه عمومی
common table of allowance جداول سهمیه عمومی
circuit allocated use سهمیه مدارهای مجاز
apportionment واگذاری سهمیه بودجه
ration خارج قسمت سهمیه
authorized parts list سهمیه مجاز قطعات
table of allowance جدول سهمیه مجاز
quota share treaty قرار سهمیه بندی
rationing system نظام سهمیه بندی
target allocation سهمیه بندی هدف
to fix quota تعیین سهمیه کردن
quota system نظام سهمیه بندی
allotment serial number شماره سری سهمیه واگذارشده
bulk replacement storage سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
volumes کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
volume کل فضای ذخیره شده توسط داده در سیستم ذخیره سازی
interior label برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
mass storage وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
storage حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
basic allowance سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
high تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highs تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
highest تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
permanent فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
mail box فضای ذخیره سازی الکترونیکی با آدرس که پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailbox فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
mailboxes فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند
volatile memory حافظه یا رسانه ذخیره سازی که داده ذخیره شده در آن را در صورت قط ع منبع تغذیه از دست میدهد.
air transport allocations board هیئت تعیین کننده سهمیه ترابری هوایی
reservoir سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoirs سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
allowance for anticipated سهمیه مجاز تلفات پیش بینی شده اماد
softer نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
soft نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
read گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
softest نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
reads گیرندهای که سیگنالهای ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی مغناطیسی را می خواند و به حالت الکتریکی اصلی تبدیل میکند
bubble memory روش ذخیره سازی داده دودویی با استفاده از خصوصیات مغناطیسی رسانه ها تا دادههای با حجم بالا در حافظه اصلی ذخیره شوند
macbinary سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
ammo مهمات
munitions مهمات
ordnace مهمات
munition مهمات
ordnance مهمات
ammunition مهمات
chemical ammunition مهمات شیمیایی
blank ammunition مهمات مشقی
caisson واگون مهمات
bunker زاغه مهمات
caisson صندوق مهمات
ammunition identification code کد شناسایی مهمات
magazine انبار مهمات
ammo zero مهمات تمام
armed ammunition مهمات مسلح
separate ammunition مهمات مجزا
separate loading مهمات مجزا
ammunition handler متصدی مهمات
service ammunition مهمات جنگی
service ammunition مهمات رزمی
ammunition pit چاله مهمات
ammunition pit زاغه مهمات
ammunition loading line خط بارگیری مهمات
ammunition dump زاغه مهمات
ammunition dump انبار مهمات
blank ammunition مهمات مانوری
ammunition barricade بستههای مهمات
ammunition carrier مهمات بیار
ball ammunition مهمات مانوری
ammunition carrier خودرو مهمات کش
ammunition chest جعبه مهمات
ammunition condition وضعیت مهمات
ammunition depot انبار مهمات
artillery ammunition مهمات توپخانه
ammunition lot نوبه مهمات
munitions of war مهمات جنگی
fixed ammunition مهمات ثابت
caves زاغه مهمات
piggy back کیسه مهمات
igloo space زاغههای مهمات
practice ammunition مهمات مشقی
inert ammunition مهمات بی اثر
inert ammunition مهمات مشقی
ammunition trains بنه مهمات
live ammunition مهمات جنگی
inert مهمات مشقی
tracers مهمات رسام
tracer مهمات رسام
munitioneer مهمات ساز
magazines انبار مهمات
explosive ordnance مهمات منفجره
lot نوبه مهمات
bunkers زاغه مهمات
cook off گل کردن مهمات
live مهمات جنگی
drill ammunition مهمات مشقی
lived مهمات جنگی
load بارگیری مهمات
loads بارگیری مهمات
cave زاغه مهمات
RLL encoding روش سریع وکارای ذخیره داده روی دیسک که تغییرات در اجرای بیتهای داده ذخیره می شوند
fifo روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
databank 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
downloadable نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
prodos سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ammo plus مهمات بیش از نصف
ammunition data card کارت مشخصات مهمات
ammunition depot محل نگهداری مهمات
ammunition lift capability مقدورات حمل مهمات
type load نوع بار مهمات
ammunition day of supply روز اماد مهمات
ammunition handler متصدی جابجایی مهمات
special ammunition مهمات مخصوص یا ویژه
ammunition depot محل تدارک مهمات
type load نوع مهمات هواپیما
arsenal انبار مهمات جنگی
arsenals انبار مهمات جنگی
loading بارگیری مهمات درهواپیما
shell room انبار مهمات ناو
ammunition modification بهتر سازی مهمات
magazine space محوطه زاغه مهمات
igloo space زاغه بتونی مهمات
destruction area منطقه تخریب مهمات
paracaisson گاری مهمات کش دستی
lot number شماره نوبه مهمات
rack قفسه مهمات و وسایل
ordnance مهمات ساز وبرگ
wracks قفسه مهمات و وسایل
wracked قفسه مهمات و وسایل
racks قفسه مهمات و وسایل
racked قفسه مهمات و وسایل
ammo minus مهمات کمتر از نصف
ordnance مربوط به اسلحه و مهمات
gunrunner قاچاقچی اسلحه و مهمات
gun room مخزن مهمات درکشتی
armed ammunition مهمات اماده انفجار
armement مهمات کشتی جنگی
prescribed load بار مهمات مجاز
semifixed مهمات نیمه ثابت
ammunition point نقطه اماد مهمات
registering ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
deck board کف یا رویه پالت حمل مهمات
practice ammunition مهمات مخصوص تمرین هدف
color codig علامت گذاری کردن مهمات
ammunition available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
horizontal loading پر کردن مهمات به طور افقی
available supply rate نواخت اماد مهمات موجود
feed belt نوارتغذیه فشنگ نوار مهمات
required supply rate نواخت مهمات مورد نیاز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com