English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
ABC سه حرف اول الفبای انگلیسی که نماینده حروف الفبا است الفبا
Other Matches
alphabetize به ترتیب الفبا نوشتن باحروف الفبا بیان کردن
alphabetically به ترتیب حروف الفبا
alphabetical order به ترتیب حروف الفبا
alphabetize قرار دادن به ترتیب حروف الفبا
alphabetic character set رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد
texts حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
cypher [حروف بزرگ الفبا در طرح های متقارن]
typed متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
alphasort مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
text حروف الفبا عددی برای ارسال اطلاعات
type متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
types متغیری که فقط حروف الفبا عددی را می پذیرد
script حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
American Standard Code for Information Interchange کدی که حروف الفبا عددی را به صورت کد دودویی بیان میکند
string فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
ascii کدی که حروف الفبا- عددی را به صورت کد دو دویی نمایش میدهد
alphanumeric ی از حروف الفبا- عددی که به عنوان یک واحد دستکاری و استفاده میشود
alphanumeric دادهای که بیان کننده حروف الفبا و اعداد عربی است
string بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
alphanumeric عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
string متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
cell دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cells دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
character نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
characters نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود
alphabets الفبا
alphabet الفبا
alphabetic character set الفبا را می سازند
alphabetical flag پرچم الفبا
alphameric الفبا عددی
alphameric الفبا- عددی
ABC کتاب الفبا
alphanumeric الفبا عددی
og حرف این الفبا
alphanumeric character دخشههای الفبا عددی
alphanumeric sort مرتب نمودن الفبا عددی
alphanumeric display terminal ترمینال نمایش الفبا عددی
index لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexes لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexed لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
led یک واحد نمایش الفبا عددی متداول که هر گاه با ولتاژبه خصوصی تغذیه شود می درخشد دیود ناشر نور
o پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
n چهاردهمین حرف الفبای انگلیسی
m سیزدهمین حرف الفبای انگلیسی
M, m (M's, m's) حرف سیزدهم الفبای انگلیسی
q هفدهمین حرف الفبای انگلیسی
l دوازدهمین حرف الفبای انگلیسی
k یازدهمین حرف الفبای انگلیسی
j دهمین حرف الفبای انگلیسی
g حرف هفتم الفبای انگلیسی
f ششمین حرف الفبای انگلیسی
A, a (A's, a's) حرف اول الفبای انگلیسی
d حرف چهارم الفبای انگلیسی
e پنجمین حرف الفبای انگلیسی
s نوزدهمین حرف الفبای انگلیسی
B, b (B's, b's) حرف دوم الفبای انگلیسی
h هشتمین حرف الفبای انگلیسی
J, j (J's, j's) حرف دهم الفبای انگلیسی
H, h (H's, h's) حرف هشتم الفبای انگلیسی
C, c (C's, c's) حرف سوم الفبای انگلیسی
G, g (G's, g's) حرف هفتم الفبای انگلیسی
Q, q (Q's, q's) حرف هفدهم الفبای انگلیسی
F, f (F's, f's) حرف ششم الفبای انگلیسی
R, r (R's, r's) حرف هجدهم الفبای انگلیسی
S, s (S's, s's) حرف نوزدهم الفبای انگلیسی
T, t (T's, t's) حرف بیستم الفبای انگلیسی
D, d (D's, d's) حرف چهارم الفبای انگلیسی
E, e (E's, e's) حرف پنجم الفبای انگلیسی
P, p (P's, p's) حرف شانزدهم الفبای انگلیسی
O, o (O's, o's) حرف پانردهم الفبای انگلیسی
I, i (I's, i's) حرف نهم الفبای انگلیسی
I نهمین حرف الفبای انگلیسی
K, k (K's, k's) حرف یازدهم الفبای انگلیسی
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
N, n (N's, n's) حرف چهاردهم الفبای انگلیسی
U, u (U's, u's) حرف بیست و یکم الفبای انگلیسی
y بیست و پنجمین حرف الفبای انگلیسی
x حرف بیست و چهارم الفبای انگلیسی
V, v (V's, v's) حرف بیستو دوم الفبای انگلیسی
p شانزدهمین حرف الفبای زبان انگلیسی
W, w (W's, w's) حرف بیستو سوم الفبای انگلیسی
X, x (X's, x's) حرف بیستو چهارم الفبای انگلیسی
w بیست و سومین حرف الفبای انگلیسی
Y, y (Y's, y's) حرف بیستو پنجم الفبای انگلیسی
i , i حرف نهم الفبای انگلیسی برابر با
v حرف بیست و دوم الفبای انگلیسی
u بیست و یکمین حرف الفبای انگلیسی
Z, z (Z's, z's) حرف بیستو ششم الفبای انگلیسی
b دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
z بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
c سومین حرف الفبای انگلیسی و غالب السنه غربی هرچیزی درمرتبه سوم
kappa حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
t بیستمین حرف الفبای انگلیسی هر چیزی شبیه حرف T
r حرف " ر" هیجدهمین حرف الفبای انگلیسی
qwerty صفحه کلید زبان انگلیسی برای ماشین تایپ کامپیوتر که خط اول حروف شامل QWGRTY است
commision agent نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
surrogate نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogates نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
anglicization انگلیسی منشی اتصاف بصفات و خصوصیات انگلیسی
anglicism اصطلاح زبان انگلیسی انگلیسی مابی
readout وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
block letter حروف درشت وسیاه نوعی حروف بدون زیر وزبر
self- سیستم کد گذاری حروف که میتواند حروف خطا یا نامناسب را تشخیص و ترمیم کند
Linotype ماشین حروف ریزی که سطرسطر حروف را میریزد وسطرسطر برای چاپ اماده میکند
separates حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separate حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
separated حروف نمایش داده شده که تمام متریس حروف را نمیگیرند و فضایی در این بین می ماند
inferior figures حروف یا اعداد کوچکتر که پایین حروف معمولی نوشته می شوند که در فرمولهای ریاضی و شیمی به کار می روند.
visiting correspondent نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
shift keys که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift key که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
normalising تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalises تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalize تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalizes تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
normalised تبدیل حروف به حروف بزرگ یا کوچک
monotype ماشین حروف ریزی و حروف چینی
lime juicer ملوان انگلیسی انگلیسی
anglicised انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicize انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicized انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizing انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicises انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicizes انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
anglicising انگلیسی ماب شدن انگلیسی ماب کردن
graphics ترمینال ویدیو متن که حروف نمایش داده شده آن از محدود حروف گرافیکی و نه متن هستند
user حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
users حروف ایجاد شده توسط کاربر که به مجموعه حروف استاندارد افزوده شده است
cases حروف بزرگ یا حروف معمولی
case حروف بزرگ یا حروف معمولی
types حروف چاپی حروف چاپ
typed حروف چاپی حروف چاپ
type حروف چاپی حروف چاپ
non destructive cursor صفحه نمایش که حروف پیشین را هنگام نمایش حروف جدید برگرداند
shifted تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
spoonerism اشتباه در تلفظ حروف تعویض حروف در تلفظ برحسب تصادف
shift تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
NDR سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد
italic حروف یک وری حروف کج
deaf and dumb alphabet الفبای کروگنگ
phonetic alphabet الفبای صوتی
phonetic alphabet الفبای مکالماتی
telegraph alphabet الفبای تلگراف
telegraphic alphabet الفبای تلگراف
Roman alphabet الفبای لاتین
finger alphabet الفبای انگشتی
futhorc الفبای فوتارک
manual alphabet الفبای انگشتی
embossed alphabet الفبای برجسته
phonetic alphabet الفبای صوتی یا اوایی
five unit code الفبای پنج گانه
IPA الفبای آوانگار بینالمللی
syllabary حروف تهجی مخابراتی حروف رمز تهجی
beta دومین حرف الفبای یونانی
betas دومین حرف الفبای یونانی
alphas حرف اول الفبای یونانی
alpha حرف اول الفبای یونانی
lambda یازدهمین حرف الفبای یونانی
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
gammas حرف سوم الفبای یونانی
qoph نوزدهمین حرف الفبای عبری
nu سیزدهمین حرف الفبای یونانی
gamma حرف سوم الفبای یونانی
omega اخرین حرف الفبای یونانی
epsilon پنجمین حرف الفبای یونانی
og الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
iota حرف نهم الفبای یونانی نقطه
pi حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
uncial وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
upsilon نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
morse alphabet or code الفبای خط و نقطه که شخصی بنام morse برای تلگراف اختراع کرد
Englishman انگلیسی
British انگلیسی
Englishmen انگلیسی
limey انگلیسی
limeys انگلیسی
English انگلیسی
knuckle bow انگلیسی
knuckle guard انگلیسی
Englishwoman انگلیسی
Englishwomen انگلیسی
Briton انگلیسی
johnny انگلیسی
Britisher انگلیسی
english woman زن انگلیسی
Britons انگلیسی
Britishers انگلیسی
delegate نماینده
delegated نماینده
delegates نماینده
deputy نماینده
delegates نماینده ها
deputies نماینده
representatives نماینده ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com