English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
abusing a blank signed document سوء استفاده از سفید امضاء
Other Matches
blank signed document سفید امضاء
blank signed cheque چک سفید امضاء
blank check چک سفید امضاء شده
jurat گواهی امضاء وهویت امضاء کننده
watermarks علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermark علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
alabaster [کربنات کلسیم نیمه شفاف در رنگ های زرد و سفید که اغلب در نورگیر پنجره استفاده می شود.]
black 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacked 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacker 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blacks 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
blackest 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
leukon عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
platina پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
white with blue stripes سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
collective goods کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
sigil امضاء
ratification امضاء
signature امضاء
signatures امضاء
He signed with the letter امضاء با حرف او
cosignatory هم امضاء
signature امضاء کردن
signed امضاء شده
signatory امضاء کننده
john henry امضاء اصیل
undersigned دارای امضاء
undersign امضاء کردن
monograph امضاء با یک حرف
monographs امضاء با یک حرف
attestation تصدیق امضاء
signatures امضاء کردن
unsigned بدون امضاء
john hancock امضاء اصیل
subscribers امضاء کننده
subscriber امضاء کننده
signatories امضاء کننده
initials اولین امضاء
initialling اولین امضاء
initialled اولین امضاء
initialing اولین امضاء
initialed اولین امضاء
initial اولین امضاء
signer امضاء کننده
specimen signature نمونه امضاء
leukocyte گویچه سفید خون گلبول سفید خون
undersigned امضاء کننده زیر
john henry امضاء خود سخص
prothonotary متصدی امضاء احکام
signatory صاحب امضاء امضایی
john hancock امضاء خود سخص
i had it signed انرا به امضاء رساندم
prontonotary متصدی امضاء احکام
attested تصدیق امضاء کردن
blank check چک امضاء شده وسفید
attesting تصدیق امضاء کردن
attests تصدیق امضاء کردن
forgery امضاء سازی سند
subscript زیر نویس امضاء
weŠthe undersigned ما امضاء کنندگان زیر
signatories صاحب امضاء امضایی
forgeries امضاء سازی سند
single name paper سفته دارای یک امضاء
attest تصدیق امضاء کردن
badge امضاء و علامت برجسته و مشخص
badges امضاء و علامت برجسته و مشخص
To authenticate a signature. تصدیق امضاکردن ( گواهی امضاء )
ideograph امضاء یا علامت مخصوص شخص
blank check چک امضاء شده بدون مبلغ
poison pen نامه بی امضاء وتوهین امیز
Just sign here and leave at that . اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
endorsement in blank فهر نویسی به وسیله امضاء تنها
endorsements صحه امضاء حواله شرح پشت سند
On my way home. . . اگر سرم راببرند امضاء نخواهم کرد
I wI'll sign for (on behalf of)my brother. از طرف (سوی )برادرم امضاء خواهم کرد
endorsement صحه امضاء حواله شرح پشت سند
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
I shall not sign this contract in its present from (as it appears). این قرار داد را بصورت فعلی امضاء نخواهم کرد
dead time زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
frees آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
idle که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idles که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacities استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
quad چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
bands شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
exerciser وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
duplexes دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
wimps نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimp نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
Hamming code سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
solenoid sweep پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publishes 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wires روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
oases یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
blank check چک سفید
whiting گچ سفید
blank cheques چک سفید
miniver خز سفید
blankest سفید
whiter سفید
alabastrine سفید
hoary سفید
minever خز سفید
silvery سفید
sow white سفید
white tailed دم سفید
whitest سفید
blank cheque چک سفید
blank سفید
snow-white سفید
chalk گل سفید
chalks گل سفید
white سفید
chalked گل سفید
shiro سفید
hoary headed مو سفید
chalking گل سفید
snowy سفید
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
paperless شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
stepped lines خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
blank cheques سفید مهر
duenna گیس سفید
asphodel سوسن سفید
coif عرقچین سفید
f. of truce پرچم سفید
white f. پرچم سفید
flagtruce پرچم سفید
decolo سفید کردن
doyens ریش سفید
blankbook دفترچه سفید
polar bears خرس سفید
chlorosis یرقان سفید
calomel جیوه سفید
blankest سفید سفیدی
whiter سفید کردن
polar bear خرس سفید
snow-white سفید برفی
cows lungwort بنک سفید
cummin زیره سفید
river فاصله سفید
white سفید کردن
whitest سفید کردن
doyen ریش سفید
garnished پارچه سفید
garnishes پارچه سفید
blank ورقه سفید
galvanised سفید کردن
galvanises سفید کردن
lungs جگر سفید
galvanising سفید کردن
galvanize سفید کردن
galvanizes سفید کردن
garnish پارچه سفید
blank سفید سفیدی
whitening ماهی سفید
Deans ریش سفید
lung جگر سفید
Dean ریش سفید
White House کاخ سفید
kindling چوب سفید
whitish نزدیک به سفید
whitish تا اندازهای سفید
rivers فاصله سفید
impudent چشم سفید
blank cheque سفید مهر
kerosene نفت سفید
carte blanche کاغذ سفید
carte blanche کارت سفید
aaron's round بنک سفید
abele سفید دار
lily سوسن سفید
achromatic سیاه و سفید
lilies سوسن سفید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com