English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (9 milliseconds)
English Persian
ectuating switch سوئیچ راه اندازی
Search result with all words
centrifugal starting switch سوئیچ راه اندازی گریز ازمرکز
Other Matches
programmer's switch سوئیچ برنامه
igniter switch سوئیچ احتراق
progarm switch سوئیچ برنامه
electronic switch سوئیچ الکترونی
starter switch سوئیچ استارتر
limit switch لیمیت سوئیچ
key switch سوئیچ کلید
dip switch دیپ سوئیچ
hand selector switch سوئیچ سلکتور دستی
disconnection switch سوئیچ قطع کننده
input selector switch سوئیچ سلکتور ورودی
air break swich سوئیچ قطع شونده هوایی
multi section type rotary switch سوئیچ گردان نوع چند مقطعی
timer switch سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
debounce جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
diving اب اندازی
filling اب اندازی
wrist wrestling مچ اندازی
arm wrestling مچ اندازی
fillings اب اندازی
expectoration تف اندازی
exspuition تف اندازی
sputtering بیرون اندازی
basket dam بندسله اندازی
sortition پشک اندازی
shading سایه اندازی
actuation بکار اندازی
starting راه اندازی
trapping بدام اندازی
trapping در تله اندازی
triggering راه اندازی
start up راه اندازی
contortion ازشکل اندازی
contortions ازشکل اندازی
sortition قرعه اندازی
lead work شیشه اندازی
launghing براه اندازی
leg pull دست اندازی
molt پوست اندازی
inbreak دست اندازی
dockage حق بار اندازی
glaziery جام اندازی
extrajection برون اندازی
ejection بیرون اندازی
ecdysis پوست اندازی
snash دست اندازی
cannonry توپ اندازی
cannonade توپ اندازی
bootstrap خودراه اندازی
lead work جام اندازی
boot راه اندازی
firing توپ اندازی
chrematistics علم پس اندازی
trigger راه اندازی
triggered راه اندازی
triggers راه اندازی
encroachment دست اندازی
encroachments دست اندازی
gunshot تیر اندازی
gunshots تیر اندازی
supersedure تعویق اندازی
abortion بچه اندازی
abortions بچه اندازی
postponements تاخیر اندازی
moulting پوست اندازی
moulting شاخ اندازی
postponement تاخیر اندازی
gunfire تیر اندازی
trap در تله اندازی
operating handle دستگیره راه اندازی
encroach دست اندازی کردن
starting lever اهرم راه اندازی
starting position وضعیت راه اندازی
starting torque کشتاور راه اندازی
start up disk دیسک راه اندازی
impinge دست اندازی کردن
starting current جریان راه اندازی
releasing mechanism مکانیسم راه اندازی
self assertion خودرا جلو اندازی
soft start راه اندازی نرم
tournament casting مسابقه قلاب اندازی
skish مسابقه قلاب اندازی
shadow ball تمرین گوی اندازی
starting time زمان راه اندازی
to lay a wager دست اندازی کردن
to load off بار اندازی کردن
to set intrigues on foot پشت سر هم اندازی کردن
upcast بالا اندازی تاه کش
starting procese فرایند راه اندازی
starting motor موتور راه اندازی
start button تکمه راه اندازی
starting power قدرت راه اندازی
starting power توانایی راه اندازی
reboot راه اندازی مجدد
resets راه اندازی مجدد
drainage خشک اندازی فاضلاب
encroached دست اندازی کردن
boot خود راه اندازی
gabion سله اندازی گابیون
attemptable قابل دست اندازی
boot record رکورد راه اندازی
cold boot راه اندازی سرد
encroach دست اندازی کردن
encroaches دست اندازی کردن
cockfight جنگ اندازی خروس ها
casting روش قلاب اندازی
driver برنامه راه اندازی
drivers برنامه راه اندازی
reset راه اندازی مجدد
cockfights جنگ اندازی خروس ها
igniter switch کلید راه اندازی
system reset راه اندازی مجدد سیستم
cold starting راه اندازی در حالت سرد
starting winding سیم پیچی راه اندازی
glazing شیشه بری جام اندازی
surf cast قلاب اندازی از ساحل در موج
cranking capacity of battery فرفیت راه اندازی باتری
device driver برنامه راه اندازی دستگاه
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
innate releasing mechanism مکانیسم راه اندازی فطری
offhand position حالت ایستاده در تیر اندازی
sagittary سهمی وابسته به تیر اندازی
drayage هزینه بارگیری وبار اندازی
outfox در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxed در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
instant start lamp لامپ با راه اندازی در حالت سرد
to bring a bout by intrigue بدسیسه یا پشت هم اندازی فراهم کردن
outfoxes در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
outfoxing در حقه بازی وپشت هم اندازی جلوتربودن از
hardware reset باز راه اندازی سخت افزاری
pie alley مسیر اسان برای گوی اندازی
grid current starting point نقطه راه اندازی جریان شبکه
navy yard محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
skip ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
skipped ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
servomechanism مکانیسم خودکار جهت راه اندازی ماشین ها
dartboard صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
surfcasting rod چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
skips ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
offense توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
gun-loop [دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
to take a pot shot [pot shots] at somebody [something] به کسی [چیزی] مثل دیوانه ها تیر اندازی کردن
pyrography نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
poker work نقشه اندازی روی چوب بوسیله سوزندان ان با داغ اهن
sysop فردی که تابلوی اعلانات الکترونیکی را راه اندازی میکند سیساپ
air man کشی که کارش بنحوی باپرواز تعمیر یا راه اندازی هواپیما مربوط میشود
practice plug وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
warm boot فرایند فریب دادن کامپیوتر بااین تفکر که برق ان با وجودروشن بودن خاموش شده است راه اندازی گرم
resets سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
reset سیگنال الکتریکی که سیستم رابه وضعیت اولیه برمی گرداندوقتی که روشن شده بودونیازبه راه اندازی مجدد دارد
seam bowler توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
seamer توپ اندازی با طرز پرتاب توپ که در حرکت به سمت دیگری می پیچد
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
To quibble and equivocate. پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
machine کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machined کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
machines کامپیوتری که حاوی کمترین کد ROM است تا سیستم را ازدیسک راه اندازی کند. هر زبان مورد نیاز باید جداگانه بار شود
icos System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
kilim [glim] گلیم [زیر اندازی ساده از پشم گوسفند یا بز که پرز نداشته و پود نما است و رنگ آمیزی و نقشه آن با استفاده از پودهای رنگی تعیین می شود.]
spin bowler توپ اندازی که به توپ چرخش میدهد
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
extrusion بیرون اندازی بیرون امدگی
darts پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
housekeeping عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com