English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 143 (8 milliseconds)
English Persian
stichomythia سوال وجواب در نفری
Other Matches
catechisms کتاب سوال وجواب دینی
catechism کتاب سوال وجواب دینی
litany مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
litanies مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
century عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
centuries عده نظامی صد نفری گروهان صد نفری
disciplinary control board کمیسیون 5 نفری یکانها کمیسیون 5 نفری شورای انضباطی یکان
catechisation از راه سئوال وجواب
catechization ازراه سئوال وجواب
triumvirates سه نفری
triumvirate سه نفری
threesome سه نفری
percapita نفری
threesomes سه نفری
triumvier سه نفری
questions سوال
quaere سوال
questioned سوال
question سوال
inquiry سوال
inquiries سوال
threesome بازی سه نفری
duumvirate حکومت دو نفری
trios سه نفری سه تایی
duopoly انحصار دو نفری
tandem درشکه دو نفری
tandems درشکه دو نفری
single تنها یک نفری
parleys گفتگوی دو نفری
parley گفتگوی دو نفری
parleying گفتگوی دو نفری
parleyed گفتگوی دو نفری
trio سه نفری سه تایی
dialogues مکالمهء دو نفری
quintet پنج نفری
quintets پنج نفری
quintette پنج نفری
folie a deux جنون دو نفری
dialogue مکالمهء دو نفری
threesomes بازی سه نفری
essay question سوال انشایی
floorer سوال مشکل
unasked سوال نشده
leading question سوال تلقینی
leading questions سوال تلقینی
questioner سوال کننده
question marks علامت سوال
questionable قابل سوال
querying پرس و جو سوال
query پرس و جو سوال
queries پرس و جو سوال
questioners سوال کننده
question mark علامت سوال
queried پرس و جو سوال
answers پاسخ به یک سوال
answering پاسخ به یک سوال
answered پاسخ به یک سوال
answer پاسخ به یک سوال
counselled مشاوره دو نفری مشورت
counseled مشاوره دو نفری مشورت
morris نوعی رقص شش نفری
morrice نوعی رقص شش نفری
monolog تک سخنگویی صحبت یک نفری
heptarchy حکومت هفت نفری
decurion رئیس دسته ده نفری
delire a quatre هذیان چهار نفری
counsel مشاوره دو نفری مشورت
pleiad دسته هفت نفری
monologue تک سخنگویی صحبت یک نفری
counselling مشاوره دو نفری مشورت
counsels مشاوره دو نفری مشورت
septet دسته هفت نفری
monologues تک سخنگویی صحبت یک نفری
percapita بقرار هر نفری هر راس
pose a question سوال مطرح کردن
questionable سوال برانگیز مشکوک
raise a question مطرح کردن سوال
to overwhelm with questions سوال پیچ کردن
questionable results نتایج سوال برانگیز
heckle سوال پیچ کردن
heckles سوال پیچ کردن
heckling سوال پیچ کردن
heckled سوال پیچ کردن
duumvir شریک رتبه حکومت دو نفری
madrigals سرود عاشقانه چند نفری
roomette اتاقک یا کوپه یک نفری ترن
septette دسته هفت نفری هفتگانه
madrigal سرود عاشقانه چند نفری
foursomes بازی گلف چهار نفری
foursome بازی گلف چهار نفری
tarantella رقص تند دو نفری ایتالیایی
strengths قدرت رزمی استعداد نفری
strength قدرت رزمی استعداد نفری
petit jury هیئت منصفه دوازده نفری
to p any one with question کسی را سوال پیچ کردن
on faith <idiom> بدون هیچ سوال یا اثباتی
to pelt somebody with questions کسی را سوال پیچ کردن
appose مورد سوال واقع شدن
quadrille نوعی بازی ورق چهار نفری
quadrilles نوعی بازی ورق چهار نفری
octet دسته خوانندگان یانوازندگان هشت نفری
omber نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
rigaudon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigadoon رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
ombre نوعی بازی ورق سه نفری اسپانیولی
squad گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
squads گروه 5 نفری تیراندازان در مسابقه نوبتی
poses سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
posed سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
posing سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
pose سوال پیچ کردن باسئوال گی رانداختن
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
tetrarchy یکی از استانهای چهارگانه حکومت چهار نفری
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
quintets قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintet قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
quintette قطعه موسیقی مخصوص ساز و اواز پنج نفری
five fundamental economic questions پنج سوال اساسی اقتصادی : چه چیز تولید شود
do این کلمه درابتدای جمله بصورت علامت سوال میاید
adagio رقص دو نفری که زن روی پنجهء پا میرقصد و بکمک مرد آهسته بهوا میپرد
query که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
menu display روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
queried که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
queries که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
querying که به کاربرامکان پرسش سول و دریافت پاسخ یا دستیابی به اطلاع مشخص طبق سوال میدهد
all but a few همه به غیر از چند تایی [چند نفری]
They were walking three abreast. سه نفری پهلو به پهلو قدم می زدند
quadrumvir انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
answered پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answering پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
returns گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returned گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
returning گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
cross examination به طور کلی در CL کلیه شهود وکارشناسان و مامورین کشف جرم در موقع محاکمه بایدعلنا" و حضورا" اطلاعات خودرا بیان دارند و دادستان ووکیل متهم حق سوال کردن از ایشان را دارند
manspace جای خالی در خودرو یا کشتی یا هواپیما جای نفری خالی
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com