English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (3 milliseconds)
English Persian
to pass a dividend سود کسی را درموقع خودندادن
Other Matches
in due time درموقع ه مقر ر
in case of emergency درموقع تنگ وقت ضرورت
ephemeral stream رودی که درموقع بارندگی اب در ان جریان دارد
neutral corner گوشههای رینگ بوکس درموقع استراحت
We shall look into the matter in due ( good ) time . درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
evacuee فراری یا پناهندهای که درموقع جنگ محل خودراتخلیه میکند
evacuees فراری یا پناهندهای که درموقع جنگ محل خودراتخلیه میکند
mediastinal emphsema اسیب رسیدن به قلب و ریه درموقع خروج هوا از ریه
warehousing system روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com