Dictiornary-Farsi | سوراخ داربست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
culver-hole	سوراخ داربست


Other Matches

scaffolding	داربست
stud	داربست
beam contering	داربست
treillage	داربست
scaffold	داربست
scaffolds	داربست
trellis	داربست
piling frame	داربست
trellises	داربست
trellises	داربست بستن
scaffolds	داربست فلزی
trellis	داربست بستن
tubular scaffold	داربست لولهای
trelliswork	داربست بندی
ladder scaffold	داربست فلزی
centres	داربست اطاق
scaffold beam	تیر داربست
scaffold	داربست فلزی
assmebling scaffold	داربست مونتاژ
trelliswork	شبکه داربست
tubular steel scaffold	داربست لولهای فولادی
multi stage scaffolding	داربست چند طبقه
centers	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie	[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather	چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag	کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
perforation	عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sights	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone	سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration	چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight	سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate	سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
gruyere cheese	پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl	سوراخ سوراخ کردن دریدن
pink	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker	سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate	ثقبه دار سوراخ سوراخ
grid	دریچه سوراخ سوراخ
swage block	قالب سوراخ سوراخ
cancellate	سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore	مرجان سوراخ سوراخ
riddle	سوراخ سوراخ کردن
riddles	سوراخ سوراخ کردن
cancellated	سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellous	سوراخ سوراخ اسفنجی
grids	دریچه سوراخ سوراخ
breaches	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached	سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
eyelets	سوراخ
punched	سوراخ کن
foramen	سوراخ
holes	سوراخ
eyelet	سوراخ
broach	سوراخ کن
pecker	سوراخ کن
broached	سوراخ کن
laces	پر از سوراخ
holing	سوراخ
columbarium	سوراخ
broaches	سوراخ کن
punch	سوراخ کن
foraminated	سوراخ سوراخ
broaching	سوراخ کن
imperforate	بی سوراخ
finger hole	سوراخ
slotting	سوراخ
orifice	سوراخ
broacher	سوراخ کن
slot	سوراخ
orifices	سوراخ
alveolar	سوراخ سوراخ
hole	سوراخ
abroach	سوراخ
holed	سوراخ
tapped	سوراخ
punches	سوراخ کن
fenestra	سوراخ
edge perforated	لب سوراخ
loops	سوراخ
looped	سوراخ
drill hole	سوراخ
loop	سوراخ
tap	سوراخ
tapping	سوراخ
slots	سوراخ
cribriform	سوراخ سوراخ
waterholes	سوراخ
waterhole	سوراخ
puncturing	سوراخ
opening	سوراخ
openings	سوراخ
boring	سوراخ
meshes	سوراخ
borehole	سوراخ
boreholes	سوراخ
thirl	سوراخ
leaked	سوراخ
taphole	سوراخ
leak	سوراخ
awl	سوراخ کن
mesh	سوراخ
meshing	سوراخ
perforation	سوراخ
puncture	سوراخ
punctured	سوراخ
punctures	سوراخ
leaks	سوراخ
pinking	سوراخ
perforator	سوراخ کن
piercer	سوراخ کن
overtures	سوراخ
outage	سوراخ
outages	سوراخ
overture	سوراخ
spy hole	سوراخ
peep hole	سوراخ
pertusion	سوراخ
pitting	سوراخ سوراخ
pumiceous	سوراخ سوراخ
foraminiferous	سوراخ سوراخ
pigenhole	سوراخ
lace	پر از سوراخ
mure	سوراخ
punctulate	سوراخ سوراخ
broaches	سوراخ کردن
bores	سوراخ کردن
buttonholes	سوراخ دکمه
buttonholing	سوراخ دکمه
plugs	سوراخ گیره
pitted	سوراخ سوراخ چاله چاله
plugging	سوراخ گیره
plug	سوراخ گیره
broach	سوراخ کردن
manhole	سوراخ ادم رو
broached	سوراخ کردن
manholes	سوراخ ادم رو
bores	سوراخ مته
pores	سوراخ ریز
pore	ریزه سوراخ
broaching	سوراخ کردن
loophole	سوراخ دیدبانی
loopholes	سوراخ دیدبانی
pore	سوراخ ریز
bore	قطر یک سوراخ
bore	سوراخ مته
bore	سوراخ کردن
porthole	سوراخ برج
portholes	سوراخ برج
scuttle	سوراخ کردن
buttonholed	سوراخ دکمه
scuttled	سوراخ کردن
scuttles	سوراخ کردن
scuttling	سوراخ کردن
pores	ریزه سوراخ
bores	قطر یک سوراخ
of proof	سوراخ نشدنی
spiracle	سوراخ تنفس
sprocket hole	سوراخ زنجیری
steek	سوراخ کردن
tape perforator	نوار سوراخ کن
taphole	سوراخ بشکه
the two nostrils	دو سوراخ بینی
thumbhole	سوراخ شستی
ticket punch	بلیت سوراخ کن
spile	سوراخ گیری
snuffer	سوراخ بینی
shrink hole	سوراخ انقباض
on tap	سوراخ دار
penetrable	سوراخ شدنی
perforative	سوراخ کننده
pore fungus	اغاریقون پر سوراخ
pory	پر سوراخ پر منفذ
punched hole	سوراخ منگنه
puncher	سوراخ کننده
rivet hole	سوراخ پرچ
to break open	سوراخ کردن
to burn a hole	سوراخ کردن
to drill through	سوراخ کردن
the eye of the needle	سوراخ سوزن
loop-hole	سوراخ دیدبانی
Every nook and corner.	هر سوراخ سنبه ای
zero punch	سوراخ صفر
weak square	حفره سوراخ
wear a hole in	سوراخ کردن
to pick a hole in	سوراخ کردن
to pick a hole in	سوراخ کندن در
to poke a hole in any thing	سوراخ کردن
to set abroach	سوراخ کردن
transfix	سوراخ کردن
tuyere	سوراخ هوا
ventage	سوراخ باد
lancinating	سوراخ کننده
foxhole	سوراخ روباه
bunghole	سوراخ مقعد