Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
burrow
سوراخ زیرزمینی
burrowed
سوراخ زیرزمینی
burrowing
سوراخ زیرزمینی
burrows
سوراخ زیرزمینی
Search result with all words
earth
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
earths
حفره زیرزمینی روباه بیرون راندن روباه از سوراخ
Other Matches
cut out
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
clandestine
سازمان زیرزمینی نهضت زیرزمینی نهضت براندازی پنهانی
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
ground water
اب زیرزمینی
underground water
اب زیرزمینی
underground
زیرزمینی
subterranean
زیرزمینی
subsurface ice
یخ زیرزمینی
subsurface water
اب زیرزمینی
cellars
زیرزمینی
cellar
زیرزمینی
ground water storage
اب انباشت زیرزمینی
tunnels
دالان زیرزمینی
under ground survey
برداشت زیرزمینی
grottoes
غار زیرزمینی
ground water runoff
جریان زیرزمینی
tunneling
دالان زیرزمینی
under ground working
استخراج زیرزمینی
under ground mining
استخراج زیرزمینی
ground water basin
حوزه اب زیرزمینی
camouflet
حفره زیرزمینی
tunnelled
دالان زیرزمینی
tunneled
دالان زیرزمینی
kobold
غول زیرزمینی
mattamore
انبار زیرزمینی
cavern
حفره زیرزمینی
fixed ground water
اب زیرزمینی ماندگار
ground water
ابهای زیرزمینی
ground water table
سطح اب زیرزمینی
earth house
خانه زیرزمینی
dug out
پناهگاه زیرزمینی
ground water trench
بریدگی اب زیرزمینی
ground water table
سفره اب زیرزمینی
tunnel
دالان زیرزمینی
subbing
ابیاری زیرزمینی
subsoil drainage
زهکشی زیرزمینی
subsoil irrigation
ابیاری زیرزمینی
caverns
حفره زیرزمینی
grottos
غار زیرزمینی
grotto
غار زیرزمینی
underground mine
معدم زیرزمینی
underground
شبکه زیرزمینی
underground furnace
کوره زیرزمینی
mines
راه زیرزمینی
underground cable
کابل زیرزمینی
mined
راه زیرزمینی
underdrain
زهکش زیرزمینی
mine
راه زیرزمینی
actual velocity of ground water
سرعت واقعی اب زیرزمینی
underground
راه اهن زیرزمینی
kanat
کانالهای زه کشی زیرزمینی
metros
راه آهن زیرزمینی
hypogeum
قسمت زیرزمینی بنا
hydrogeology
بررسی ابهای زیرزمینی
metro
راه آهن زیرزمینی
underground railway
راه اهن زیرزمینی
fluctutaion of water table
نوسان سفره اب زیرزمینی
under ground
راه اهن زیرزمینی
rhizmatous
دارای ساقه زیرزمینی
atomic underground burst
ترکش زیرزمینی اتمی
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
endophagous
تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
grid
دریچه سوراخ سوراخ
cancellous
سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore
مرجان سوراخ سوراخ
cancellate
سوراخ سوراخ اسفنجی
grids
دریچه سوراخ سوراخ
riddle
سوراخ سوراخ کردن
riddles
سوراخ سوراخ کردن
swage block
قالب سوراخ سوراخ
cancellated
سوراخ سوراخ اسفنجی
rhizomatous
دارای ساقههای ریشه مانند زیرزمینی
magazine space
زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
culvert
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
lateral
افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
culverts
لوله مخصوص کابل برق زیرزمینی
retrench
دارای سنگر موقتی زیرزمینی کردن
intrapermafrost water
ابهای زیرزمینی واقع در لایه منجمد زمین
apparatus
شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
accross the slope system
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
molehill
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
molehills
توده خاکی که موش کور زیرزمینی درست میکند
dowse
پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
junction well
چاهها یا گودالهایی که درمحل تلاقی تغییر شیب زهکشهای زیرزمینی ایجادمیگردند
suprapermafrost
ابهای زیرزمینی که بالای منطقه لایه منجمد زمین قرارمی گیرند
observation pipe
لوله ایکه جهت تعیین سطح اب زیرزمینی درزمین حفر گردد
mole hill
توده خاکی که کوش کور زیرزمینی هنگام کندن زمین درست میکند
broaching
سوراخ کن
orifice
سوراخ
columbarium
سوراخ
eyelets
سوراخ
eyelet
سوراخ
alveolar
سوراخ سوراخ
cribriform
سوراخ سوراخ
abroach
سوراخ
foraminated
سوراخ سوراخ
broached
سوراخ کن
broaches
سوراخ کن
leak
سوراخ
awl
سوراخ کن
broacher
سوراخ کن
lace
پر از سوراخ
laces
پر از سوراخ
broach
سوراخ کن
foraminiferous
سوراخ سوراخ
leaked
سوراخ
leaks
سوراخ
pecker
سوراخ کن
boring
سوراخ
loops
سوراخ
orifices
سوراخ
holed
سوراخ
finger hole
سوراخ
fenestra
سوراخ
edge perforated
لب سوراخ
looped
سوراخ
loop
سوراخ
tapping
سوراخ
tapped
سوراخ
tap
سوراخ
drill hole
سوراخ
hole
سوراخ
foramen
سوراخ
holes
سوراخ
boreholes
سوراخ
waterhole
سوراخ
outage
سوراخ
puncture
سوراخ
outages
سوراخ
perforation
سوراخ
punctulate
سوراخ سوراخ
meshing
سوراخ
pumiceous
سوراخ سوراخ
pitting
سوراخ سوراخ
pinking
سوراخ
pigenhole
سوراخ
punctured
سوراخ
openings
سوراخ
opening
سوراخ
waterholes
سوراخ
borehole
سوراخ
puncturing
سوراخ
punctures
سوراخ
overture
سوراخ
overtures
سوراخ
thirl
سوراخ
taphole
سوراخ
piercer
سوراخ کن
holing
سوراخ
mure
سوراخ
punched
سوراخ کن
punches
سوراخ کن
meshes
سوراخ
imperforate
بی سوراخ
mesh
سوراخ
slot
سوراخ
slots
سوراخ
peep hole
سوراخ
slotting
سوراخ
perforator
سوراخ کن
spy hole
سوراخ
pertusion
سوراخ
punch
سوراخ کن
clandestine assembly area
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
perforated
سوراخ شده
perforated
سوراخ دار
foxholes
سوراخ روباه
foxhole
سوراخ روباه
pitted
سوراخ سوراخ چاله چاله
Every nook and corner.
هر سوراخ سنبه ای
impenetrable
سوراخ نشدنی
pore
سوراخ ریز
ventage
سوراخ باد
weak square
حفره سوراخ
zero punch
سوراخ صفر
deep hole boring
سوراخ عمیق
bores
قطر یک سوراخ
Recent search history
✘ Close
Contact
 |
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com