English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
twelve punch سوراخ سطر دوازدهم
Other Matches
twelft یک دوازدهم
twelfthly دوازدهم
dozenth دوازدهم
dozenth یک دوازدهم
twelfth دوازدهم
twelft دوازدهم
uncial شبیه یک دوازدهم
twelve punch منگنه سطر دوازدهم
uncia یک دوازدهم یک اینچ یک اونس
m مرتبه دوازدهم یاسیزدهم
L, l (L's, l's) حرف دوازدهم الفبای انگلیسی
mu حرف دوازدهم الفبای یونانی
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
to pink out leather چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
fenestration چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
float stone سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
perforation عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
foraminate ثقبه دار سوراخ سوراخ
thirl سوراخ سوراخ کردن دریدن
gruyere cheese پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
pinkest سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
twelvemo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
duodecimo کتابی که یک ورق ان یک دوازدهم ورق بزرگ چاپی باشد
grid دریچه سوراخ سوراخ
grids دریچه سوراخ سوراخ
riddles سوراخ سوراخ کردن
swage block قالب سوراخ سوراخ
millepore مرجان سوراخ سوراخ
cancellous سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellate سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated سوراخ سوراخ اسفنجی
riddle سوراخ سوراخ کردن
breached سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breach سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
Joshegan جوشقان [این منطقه در مرکز ایران از قرن دوازدهم هجری قالیبافی با طرح بندی لوزی معروف بوده است. لوزی ها از انواع گل ها بهره گرفته و گاه حالت یک ترنج بزرگ دارد.]
room-sized rug فرش های ایرانی [فرش های درباری] [بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
slots سوراخ
cribriform سوراخ سوراخ
slotting سوراخ
leaks سوراخ
columbarium سوراخ
leaked سوراخ
slot سوراخ
drill hole سوراخ
imperforate بی سوراخ
foraminiferous سوراخ سوراخ
punch سوراخ کن
foraminated سوراخ سوراخ
loops سوراخ
punched سوراخ کن
foramen سوراخ
holes سوراخ
boring سوراخ
fenestra سوراخ
punches سوراخ کن
edge perforated لب سوراخ
finger hole سوراخ
broacher سوراخ کن
pecker سوراخ کن
broaches سوراخ کن
broaching سوراخ کن
eyelets سوراخ
orifices سوراخ
orifice سوراخ
tap سوراخ
tapped سوراخ
tapping سوراخ
loop سوراخ
eyelet سوراخ
holing سوراخ
broached سوراخ کن
mure سوراخ
leak سوراخ
hole سوراخ
awl سوراخ کن
alveolar سوراخ سوراخ
holed سوراخ
abroach سوراخ
lace پر از سوراخ
broach سوراخ کن
looped سوراخ
perforation سوراخ
punctured سوراخ
meshing سوراخ
mesh سوراخ
pumiceous سوراخ سوراخ
pitting سوراخ سوراخ
pinking سوراخ
pigenhole سوراخ
punctulate سوراخ سوراخ
overture سوراخ
taphole سوراخ
puncture سوراخ
waterholes سوراخ
thirl سوراخ
boreholes سوراخ
meshes سوراخ
borehole سوراخ
overtures سوراخ
outages سوراخ
laces پر از سوراخ
piercer سوراخ کن
opening سوراخ
peep hole سوراخ
openings سوراخ
outage سوراخ
spy hole سوراخ
pertusion سوراخ
perforator سوراخ کن
waterhole سوراخ
punctures سوراخ
puncturing سوراخ
loopholes سوراخ دیدبانی
pore سوراخ ریز
ventage سوراخ باد
loophole سوراخ دیدبانی
plug سوراخ گیره
pore ریزه سوراخ
foot hole سوراخ پائینی
bunghole سوراخ مقعد
pores ریزه سوراخ
pores سوراخ ریز
Every nook and corner. هر سوراخ سنبه ای
zero punch سوراخ صفر
weak square حفره سوراخ
broaching سوراخ کردن
loop-hole سوراخ دیدبانی
scuttling سوراخ کردن
scuttles سوراخ کردن
scuttled سوراخ کردن
scuttle سوراخ کردن
portholes سوراخ برج
porthole سوراخ برج
manholes سوراخ ادم رو
manhole سوراخ ادم رو
buttonholing سوراخ دکمه
buttonholes سوراخ دکمه
buttonholed سوراخ دکمه
bore سوراخ کردن
bore سوراخ مته
the eye of the needle سوراخ سوزن
broaches سوراخ کردن
broached سوراخ کردن
broach سوراخ کردن
pitted سوراخ سوراخ چاله چاله
culver-hole سوراخ داربست
bores قطر یک سوراخ
bores سوراخ مته
bores سوراخ کردن
bore قطر یک سوراخ
buttonhole سوراخ دکمه
lancinating سوراخ کننده
pore fungus اغاریقون پر سوراخ
pory پر سوراخ پر منفذ
punched hole سوراخ منگنه
grout hole سوراخ تزریق
drilled grout hole سوراخ تزریق
drill hole سوراخ مته
puncher سوراخ کننده
rivet hole سوراخ پرچ
millepore هزار سوراخ
diameter of bore قطر سوراخ
depth of hole عمق سوراخ
depth of borehole عمق سوراخ
shrink hole سوراخ انقباض
deep hole drilling سوراخ عمیق
deep hole boring سوراخ عمیق
cross hole سوراخ عرضی
eyebolt پیچ سر سوراخ
f. of the ear سوراخ گوش
feed hole سوراخ پیش بر
of proof سوراخ نشدنی
keyway سوراخ کلید
index hole سوراخ شاخص
on tap سوراخ دار
impierceable سوراخ نشدنی
imperforable سوراخ نشدنی
hub bore سوراخ توپی
hole circle گردی سوراخ
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
gonopore سوراخ تناسلی
formed hole سوراخ نیمرخ
foraminated سوراخ دار
foraminate سوراخ دار
penetrable سوراخ شدنی
foraminate سوراخ کردن
perforative سوراخ کننده
snuffer سوراخ بینی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com