Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (36 milliseconds)
English
Persian
drill
سوراخ کردن چاه کندن
drilled
سوراخ کردن چاه کندن
drills
سوراخ کردن چاه کندن
Search result with all words
tusk
سوراخ کردن یا کندن
tusks
سوراخ کردن یا کندن
Other Matches
to pick a hole in
سوراخ کندن در
to pink out leather
چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
perforation
عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
breach
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
pinkest
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker
سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
thirl
سوراخ سوراخ کردن دریدن
cancellate
سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
grub
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubbed
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
grubs
جان کندن ازریشه کندن یا دراوردن
riddles
سوراخ سوراخ کردن
riddle
سوراخ سوراخ کردن
scour and fill
کندن و پر کردن
center
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centered
سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
dilly bag
کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
drilled
مته کردن کندن
scooped
گود کردن کندن
ingrave
کندن- نقر کردن
scooping
گود کردن کندن
scauper
کندن مغبون کردن
drill
مته کردن کندن
drills
مته کردن کندن
scoops
گود کردن کندن
pick up
کندن منظم کردن
scoop
گود کردن کندن
grubs
زمین کندن جستجو کردن
grub
زمین کندن جستجو کردن
grubbed
زمین کندن جستجو کردن
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration
چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
sight
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights
سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
to cull wool
پشم چیدن
[کندن و جمع آوری کردن]
pull
کندن پشم کندن از
pulls
کندن پشم کندن از
peels
پوست کندن کندن
gruyere cheese
پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
foraminate
ثقبه دار سوراخ سوراخ
to set abroach
سوراخ کردن
foraminate
سوراخ کردن
perforate
سوراخ کردن
boring
سوراخ کردن
perforating
سوراخ کردن
steek
سوراخ کردن
perforates
سوراخ کردن
scuttles
سوراخ کردن
gore
سوراخ کردن
delved
سوراخ کردن
stabbed
سوراخ کردن
bores
سوراخ کردن
stab
سوراخ کردن
stabs
سوراخ کردن
delving
سوراخ کردن
incising
سوراخ کردن
gores
سوراخ کردن
transfix
سوراخ کردن
gored
سوراخ کردن
bore
سوراخ کردن
delves
سوراخ کردن
delve
سوراخ کردن
punch
سوراخ کردن
pool
سوراخ کردن
scuttled
سوراخ کردن
punches
سوراخ کردن
punched
سوراخ کردن
drilled
سوراخ کردن
to punch a hole in
سوراخ کردن
broaches
سوراخ کردن
to drill through
سوراخ کردن
broaching
سوراخ کردن
to pick a hole in
سوراخ کردن
drill
سوراخ کردن
wear a hole in
سوراخ کردن
scuttling
سوراخ کردن
broached
سوراخ کردن
pierce
سوراخ کردن
scuttle
سوراخ کردن
goring
سوراخ کردن
to burn a hole
سوراخ کردن
pools
سوراخ کردن
to break open
سوراخ کردن
pooled
سوراخ کردن
pierces
سوراخ کردن
to poke a hole in any thing
سوراخ کردن
broach
سوراخ کردن
drills
سوراخ کردن
shells
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shell
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
burring
بامته سوراخ کردن
to tear a hole in
سوراخ یا پاره کردن
transfixion
عمل سوراخ کردن
burrs
بامته سوراخ کردن
broaches
سوراخ کردن قایق
punch
سوراخ ایجاد کردن
prong
باچنگ ک سوراخ کردن
punches
سوراخ ایجاد کردن
spit
سوراخ کردن تف انداختن
to peck a hole in
با نوک سوراخ کردن
punches
مهر کردن سوراخ
burr
بامته سوراخ کردن
punched
مهر کردن سوراخ
punched
سوراخ ایجاد کردن
gride
سوراخ کردن فرورفتن
prongs
باچنگ ک سوراخ کردن
burred
بامته سوراخ کردن
precision bore
سوراخ کردن دقیق
punch
مهر کردن سوراخ
broached
سوراخ کردن قایق
peck
بانوک سوراخ کردن
punctured
سوراخ کردن شکست
To bark up the wrong tree.
<idiom>
[سوراخ دعا را گم کردن]
pertusion
عمل سوراخ کردن
puncture
سوراخ کردن شکست
pecking
بانوک سوراخ کردن
spits
سوراخ کردن تف انداختن
puncturing
سوراخ کردن شکست
pecks
بانوک سوراخ کردن
pecked
بانوک سوراخ کردن
lancinate
بانیزه سوراخ کردن
lack vt
با گلوله سوراخ کردن
broach
سوراخ کردن قایق
hollow forge
سوراخ کردن گرم
broaching
سوراخ کردن قایق
back drill
از پشت سوراخ کردن
punctures
سوراخ کردن شکست
peeped
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peep
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeps
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
peeping
از سوراخ نگاه کردن طلوع کردن
unkennel
از سوراخ یا لانه بیرون کردن
slotting
سوراخ کردن شکاف کوچک
notches
شکاف چوبخط سوراخ کردن
slots
سوراخ کردن شکاف کوچک
slot
سوراخ کردن شکاف کوچک
punctures
سوراخ کردن پنچر شدن
puncture
سوراخ کردن پنچر شدن
back drilling attachment
تجهیزات سوراخ کردن از پشت
jab
خنجر زدن سوراخ کردن
jabbed
خنجر زدن سوراخ کردن
jabbing
خنجر زدن سوراخ کردن
punctured
سوراخ کردن پنچر شدن
jabs
خنجر زدن سوراخ کردن
puncturing
سوراخ کردن پنچر شدن
notch
شکاف چوبخط سوراخ کردن
borer
هرچیزیکه وسیله سوراخ کردن باشد
loopholes
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
loophole
سوراخ دیده بانی ایجاد کردن
fraise
گشادتر کردن سوراخ اره مدور
stave
شبیه لوله ایجاد سوراخ کردن
bore
وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
pinhole
سوراخ کردن برای گوشی یاز
rupturing
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
ruptures
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
karatonyxis
عمبل اب مرواریدبوسیله سوراخ کردن قرنیه
bores
وسیله سوراخ کردن کالیبر تفنگ
rupture
شکافتن و سوراخ کردن به طور دایرهای
jackhammer
مته دستی مخصوص سوراخ کردن سنگ
concrete coring drill
مته برای سوراخ کردن هسته بتن
lanciation
سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
perforates
سوراخ کردن نفوذ کردن
penetract
رخنه کردن سوراخ کردن
penetrate
رخنه کردن سوراخ کردن
penetrated
رخنه کردن سوراخ کردن
thrust
سوراخ کردن رخنه کردن در
thrusts
سوراخ کردن رخنه کردن در
penetrates
رخنه کردن سوراخ کردن
punch
منگنه کردن سوراخ کردن
perforating
سوراخ کردن نفوذ کردن
impaled
سوراخ کردن احاطه کردن
punched
منگنه کردن سوراخ کردن
impaling
سوراخ کردن احاطه کردن
thrusting
سوراخ کردن رخنه کردن در
gimlets
سوراخ کردن مته کردن
perforate
سوراخ کردن نفوذ کردن
gimlet
سوراخ کردن مته کردن
impales
سوراخ کردن احاطه کردن
punches
منگنه کردن سوراخ کردن
impale
سوراخ کردن احاطه کردن
stick
سوراخ کردن نصب کردن
trepanation
مته حفاری معدن وجراحی بامته سوراخ کردن
to prick at something
بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
grids
دریچه سوراخ سوراخ
millepore
مرجان سوراخ سوراخ
cancellated
سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block
قالب سوراخ سوراخ
cancellous
سوراخ سوراخ اسفنجی
grid
دریچه سوراخ سوراخ
cancellate
سوراخ سوراخ اسفنجی
angle drill
ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
bottoming reamer
وسیلهای برای میزان و بزرگ ردن سوراخ به اندازه دلخواه بدون کج کردن لبه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com