Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
throw out
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
Other Matches
stumping
سوزاندن توپزن کریکت
take a wicket
سوزاندن توپزن کریکت
stump
سوزاندن توپزن کریکت
stumped
سوزاندن توپزن کریکت
stumps
سوزاندن توپزن کریکت
take guard
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
square out
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
outfield
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
wicket
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
wickets
میلههای چوبی کریکت نوبت توپزنی در کریکت
dismissing
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismisses
سوزاندن توپزن و اخراج او
dismiss
سوزاندن توپزن و اخراج او
wicketkeeper
توپگیر مدافع میلههای کریکت
night-watchmen
توپزن پایان مسابقه کریکت
night-watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
night watchman
توپزن پایان مسابقه کریکت
yorked
توپزن سوخته و اخراج شده کریکت
third man
محل توپگیر دور از توپزن کریکت
opener
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
half century
05 امتیاز یا بیشتر توپزن درمسابقه کریکت
skittle
سوزاندن چند توپزن به اسانی پشت سر هم
leg side
قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
batted
چوب کریکت ضربه
bats
چوب کریکت ضربه
bat
چوب کریکت ضربه
widest
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wide
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
wider
توپ خارج از خط کناری توپ اوت شده پرتاب دورازمیلههای کریکت و دورازدسترس توپزن
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
on drive
ضربه بسمت توپزن
back lift
حرکت چوب کریکت به عقب پیش از ضربه
leg hit
ضربه بسمت محدوده توپزن
comebacker
ضربه توپ زمینی بطرف توپزن
beans
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
bean
ضربه زدن به سر توپزن باپرتاب توپ
fine
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
finest
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
fined
ضربه توپزن به پشت منطقه خود
blow
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pull shot
ضربه با اوردن پای عقب جلومیله و حرکت افقی چوب کریکت
called strick
پرتابی که از منطقه توپزن می گذرد ولی ضربه نمیخورد
pinfall
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
leg before
ضربه خوردن به پا پیش ازمیله که باعث سوختن توپزن میشود
half volley
پرتاب نزدیک به توپزن که بیدرنگ پس از بلند شدن ضربه می خورد
counts
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counted
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
bunter
توپزن ماهر در ضربه بدون تاب دادن چوب بیس بال
fielded
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
fields
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
mixers
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
hitting
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits
ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
punts
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt
ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response
پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
burning
سوزاندن
incineration
سوزاندن
burns
سوزاندن
incinerate
سوزاندن
incinerated
سوزاندن
incinerates
سوزاندن
incinerating
سوزاندن
burn
سوزاندن
ignify
سوزاندن
bake
سوزاندن
baked
سوزاندن
bakes
سوزاندن
cauterized
سوزاندن
sear
سوزاندن
fries
سوزاندن
cauterised
سوزاندن
cauterises
سوزاندن
cauterising
سوزاندن
cauterizing
سوزاندن
calcine
سوزاندن
cauterizes
سوزاندن
cauterize
سوزاندن
seared
سوزاندن
to lay in a
سوزاندن
sears
سوزاندن
scorches
سوزاندن
scorch
سوزاندن
conflagrate
سوزاندن
combust
سوزاندن
blasts
سوزاندن
frying
سوزاندن
blast
سوزاندن
to burn a hole
سوزاندن
fry
سوزاندن
willow
چوب کریکت
willows
چوب کریکت
cricketer
بازیگر کریکت
cricket field
زمین کریکت
cricketers
بازیگر کریکت
ustulation
سوزاندن شراب
eat one's heart out
<idiom>
دل کسی را سوزاندن
vitriolize
با زاج سوزاندن
to blow a fuse
فیوزی سوزاندن
creasing
قسمتی از زمین کریکت
creased
قسمتی از زمین کریکت
creases
قسمتی از زمین کریکت
crease
قسمتی از زمین کریکت
inustion
سوزاندن یا داغ کردن
incensing
سوزاندن بخور خوشبو
scald
بااب گرم سوزاندن
incenses
سوزاندن بخور خوشبو
incense
سوزاندن بخور خوشبو
incensed
سوزاندن بخور خوشبو
sinter
یک تکه کردن سوزاندن
scalded
بااب گرم سوزاندن
scalds
بااب گرم سوزاندن
scalding
بااب گرم سوزاندن
to burn up
سوزاندن و از میان بردن
infield
نقاط توپگیری در زمین کریکت
stump
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Test matches
مسابقه بین المللی کریکت
Test match
مسابقه بین المللی کریکت
outfield
موضع توپگیردرمحوطه دوردست کریکت
stumped
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
short leg
توپگیر بین دو میله کریکت
stumps
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
centurian
بازیگر 001 امتیازی کریکت
incinerator
کوره مخصوص سوزاندن اشغال
incinerators
کوره مخصوص سوزاندن اشغال
burnbag
سطل سوزاندن اسناد باطله
slash and burn
بریدن و سوزاندن گیاهان جنگلی
flame cultivator
دستگاه مخصوص سوزاندن علف
grated
میلههای اهنی
picket fence
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grate
میلههای اهنی
connections
میلههای رابط
grates
میلههای اهنی
four horsemen
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
maples
میلههای بولینگ
split
میلههای باقیمانده
parallel bars
میلههای پارالل
leaving
میلههای جامانده
leave
میلههای جامانده
rods of corti
میلههای کورتی
net posts
میلههای تور
seal bars
میلههای اب بندی
cross
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses
ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest
ضربه هوک پس از ضربه حریف
batsman
توپزن
batsmen
توپزن
backstop
توپزن
wrong un
پرتاب توپ پیچ دار کریکت
maiden over
بخشی از بازی کریکت بدون امتیاز
batting average
میانگین تعدادامتیازهای یک دور بازی کریکت
Test matches
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
follow on
شروع دور دوم بازی کریکت
century
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
infield
محدوده زمین کریکت نزدیک میله ها
centuries
001 امتیاز یا بیشتر در یک بازی کریکت
follow-ons
شروع دور دوم بازی کریکت
cricket
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
crickets
بازی کریکت بین دو تیم 11نفره
follow-on
شروع دور دوم بازی کریکت
all out
پایان بازی توپزنان یک تیم کریکت
Test match
مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
firebomb
با بمب آتشزا سوزاندن یا از بین بردن
firebombs
با بمب آتشزا سوزاندن یا از بین بردن
chances
فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chancing
فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chanced
فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chance
فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
grates
پنجره میلههای اهخنی
cross barred
دارای میلههای عرضی
driving bit
هویزه میلههای اسب
bacillary
بشکل میلههای کوچک
grated
پنجره میلههای اهخنی
seat bars
میلههای تکیه گاه
bacillar
بشکل میلههای کوچک
stanchion
میلههای عمودی ناو
grate
پنجره میلههای اهخنی
balks
خطای توپزن
balk
خطای توپزن
balking
خطای توپزن
control
توپزن دقیق
controls
توپزن دقیق
baulks
خطای توپزن
baulking
خطای توپزن
baulked
خطای توپزن
controlling
توپزن دقیق
banjo hitter
توپزن ضعیف
battery
توپزن و توپگیر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com