Dictiornary-Farsi | سوسک سیاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
d.'s cow	سوسک سیاه


Other Matches

rose chafer	سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
basalt	نوع سنگ چخماق یا اتش نشانی سیاه مرمر سیاه
silhouette	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes	نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
melanin	رنگ سیاه ولکههای سیاه روی پوست
beetle	سوسک
dorbeetle	سوسک
beetles	: سوسک
maybeetle	سوسک
crape	نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
buprestis	سوسک طلایی
gold beetle	سوسک طلایی
buprestidan	سوسک طلایی
gold bug	سوسک طلایی
black beetle	سوسک گرمابه
cockroaches	سوسک حمام
cockroach	سوسک حمام
beetle	سوسک وار
beetles	سوسک وار
dung beetle	سوسک سرگین خور
scarabaeus	سوسک سرگین خواربزرگ
ootheca	تخمدان سوسک هاگذان
lady beetle	سوسک خانواده Coccinellidae
chafer	سوسک طلایی پردار
cockchafer	سوسک طلایی پردار
lady bird	سوسک خانواده Coccinellidae
roach	سوسک حمام کجوله
roaches	سوسک حمام کجوله
long horned beetle	سوسک شاخک درازخانواده Cerambycidae
potato beetle	سوسک افت سیب زمینی
black holes	حفره سیاه چاله سیاه
sables	رنگ سیاه لباس سیاه
ethiops	سیاب سیاه جیوه سیاه
smutted whcat	گندم سیاه یا زنگ سیاه
sable	رنگ سیاه لباس سیاه
black hole	حفره سیاه چاله سیاه
bold face	طرح سیاه حرف سیاه
scarab	تکه جواهر سوسک سرگین غلتان
firebug	سوسک بال آتشین [اصطلاح روزمره]
black body radiation	تابش جسم سیاه پرتو جسم سیاه
carpet beetle	نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
paper white monitor	صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
blacks	سیاه
sad coloured	سیاه
blacker	سیاه
pitchy	سیاه
pitch dark	سیاه
bog	سیاه اب
bogs	سیاه اب
dogwood	سیاه ال
ebon	سیاه
marsh	سیاه اب
marshes	سیاه اب
grimy	سیاه
sooty	سیاه
night black	سیاه
blackest	سیاه
mossy	سیاه اب
jetties	سیاه
glaucoma	اب سیاه
swamping	سیاه اب
Negroes	سیاه
swamps	سیاه اب
jetty	سیاه
Negro	سیاه
jet-black	سیاه سیاه
blacked	سیاه
quagmire	سیاه اب
quagmires	سیاه اب
swamp	سیاه اب
swamped	سیاه اب
black	سیاه
bottle-dungeon	سیاه چال
colly	سیاه کردن
blackbody	جسم سیاه
donjon	سیاه چال
blackamoor	سیاه زنگی
black wash	رنگ سیاه
black sheet	ورق سیاه
black short	شکستگی سیاه
french wheat	گندم سیاه
black shortness	ترک سیاه
black wool	پشم سیاه
chiaroscurist	سیاه قلمکار
saracen corn	گندم سیاه
buck wheat	گندم سیاه
bone black	عاج سیاه
boldface	حروف سیاه
blackcock	باقرقره سیاه نر
blackcap	کاکل سیاه
hohlraum	جسم سیاه
shame on you! <idiom>	رویتان سیاه
charbon	سیاه زخم
black propaganda	تبلیغات سیاه
black book	کتاب سیاه
black body	جسم سیاه
black bile	صفرای سیاه
black ash	خاکستر سیاه
black anneal	سیاه گداختن
blach hulled	سیاه پوست
bitumen macadam	ماکادام سیاه
biotite	میکای سیاه
begrime	سیاه کردن
aniline black	سیاه انیلینی
achromatic	سیاه و سفید
caraway	زیره سیاه
livers	جگر سیاه
liver	جگر سیاه
black brittleness	شکستگی سیاه
black brittleness	ترک سیاه
black cap	کلاه سیاه
black powder	باروت سیاه
black load	سرب سیاه
black list	فهرست سیاه
black list	لیست سیاه
black liqour	شربت سیاه
black light	نور سیاه
black level	تراز سیاه
black letter	حرف سیاه
black lead	سرب سیاه
black gang	غلام سیاه
black finish	پوشش سیاه
negro slave	غلام سیاه
black diamond	الماس سیاه
black eyed	سیاه چشم
schorl	کهربای سیاه
to wear willow	سیاه پوشیدن
viper's grass	سفورجنه سیاه
pertussus	سیاه سرفه
pertussis	سیاه سرفه
wash drawing	ابرنگ سیاه
oubliette	سیاه چال
water proofed mortar	اهک سیاه
nigritian	سیاه افریقایی
nigrify	سیاه کردن
nigrescent	سیاه شونده
nigrescence	سیاه شدگی
black and white	سیاه و سفید
nigella seed	زیر سیاه
nigella seed	سیاه دانه
niello	مینای سیاه
niello	سیاه قلم
niellist	سیاه قلم
piper nigrum	فلفل سیاه
to black out	سیاه کردن
sadly dressed	سیاه پوش
scoter	مرغابی سیاه
sabled	سیاه پوش
sealing coat	روکاری سیاه
substantia nigra	جسم سیاه
robed in bleck	سیاه پوشیده
robed in bleck	سیاه پوش
red cent	پول سیاه
quercitron	بلوط سیاه
sycamine	توت سیاه
tamarack	سیاه کاج
the black race	نژاد سیاه
plumbago	سرب سیاه
the black sea	دریای سیاه
plumbaginous	مانندسرب سیاه
platinum black	پلاتین سیاه
black eye	چشم سیاه
black eyes	چشم سیاه
fuel oil	نفت سیاه
stoned	سیاه مست
ethiops	مهجون سیاه
ethiopian	سیاه پوست
ethiope	سیاه پوست
eriochrome black	سیاه اریوکروم
dunggeon	سیاه چال
zonked	سیاه مست
doit	پول سیاه
I was put to shame. I was shame-stricken.	رو سیاه شدم
darky	سیاه زنگی
dark coloured	سیاه رنگ
black coffee	قهوه سیاه
crowberry	سنگروی سیاه
heathbird	باقرقره سیاه
humus	سیاه خاک
negrophilism	سیاه دوستی
negrophil	سیاه دوست
jet-black	سیاه شبقی
negrillo	کوتوله سیاه
negress	زن سیاه پوست
melanuria	پیشاب سیاه
melanotic	سیاه پوست
melanite	لعل سیاه
melanic	سیاه پوست
mammy	دده سیاه
pissed	سیاه مست
lampblack	سیاه یکدست
sozzled	سیاه مست
kibitka	سیاه چادرنمدی
iron mould	سیاه کردن
in mourning	کثیف سیاه
in mourning	سیاه پوش
Congo	یکجورچای سیاه
pitch-black	خیلی سیاه
black and blue	کبود و سیاه
blackberries	توت سیاه