English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (3 milliseconds)
English Persian
french onion soup سوپ پیاز فرانسوی
Other Matches
afcet la Pour AssociationFrancaise etTechnique CybernetiqueEconomiqe سازمان حرفهای فرانسوی که هدف ان گرد هم اوردن دانشمندان فرانسوی در زمینههای مختلف کامپیوتری است
french chalk گچ فرانسوی
Gallic فرانسوی
the french فرانسوی ها
gallican فرانسوی
frenchwoman زن فرانسوی
French : فرانسوی
hair follicle پیاز مو
common onion پیاز
garden onion پیاز
bulb onion پیاز
boll پیاز
onions پیاز
bulb پیاز
bulbs پیاز
onion پیاز
Frenchmen مرد فرانسوی
frenchification فرانسوی شدن
frenchy فرانسوی ماب
gallicism فرانسوی مابی
Frenchman مرد فرانسوی
French فرانسوی کردن
huguenot پروتستان فرانسوی
huguenot فرانسوی پروتستان
hotel-Dieu بیمارستان فرانسوی
lycee دبیرستان فرانسوی
broad-leaved garlic پیاز خرسی
olfactory bulb پیاز بویایی
naked lady پیاز حضرتی
wood garlic پیاز خرسی
bear leek پیاز خرسی
bear's garlic پیاز خرسی
wild garlic پیاز خرسی
onion skin پوست پیاز
onionskin پوست پیاز
squill پیاز عنصل
sea onion پیاز عنصل
scilla پیاز عنصل
ramsons پیاز خرسی
buckrams پیاز خرسی
naked boys پیاز حضرتی
meadow saffron پیاز حضرتی
bulbiferous پیاز اور
bulbiferous پیاز دهنده
chive پیاز کوهی
lyonnaise پیاز دار
balking billiard بیلیارد فرانسوی با 4 خط محدوده
gallomania جنون فرانسوی مابی
french pastry شیرینی اردینه فرانسوی
french defence دفاع فرانسوی شطرنج
houdan مرغ کاکلی فرانسوی
grisette دختر کارگر فرانسوی
normal opening گشایش نرمال یا فرانسوی
gallomaniac دیوانه فرانسوی مابی
gallicize فرانسوی ماب شدن
gallicize فرانسوی ماب کردن
frenchify فرانسوی ماب شدن
French dressing چاشنی سالاد فرانسوی
French Order سبک معماری فرانسوی
soubise سوس پیاز دار
medulla oblongata پیاز مغز تیره
alliaceous بشکل سیر یا پیاز
It smell of opinion. بوی پیاز می دهد
sego پیاز خوراکی زنبق
gaul اهل کشور باستانی گل فرانسوی
gavote نوعی رقص سریع فرانسوی
gavotte نوعی رقص سریع فرانسوی
split وزنه برداری یکضرب فرانسوی
gallicism اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
blancmange یک نوع کیک سفید فرانسوی
burn variation واریاسیون برن در دفاع فرانسوی
chateau شاتو [کاخ یا قلعه فرانسوی]
She is French on her fathers on her fathers side. از طرف پدر فرانسوی است
shallots پیاز کوچک لوله نازک
bulbs لامپ چراغ برق پیاز گل
bulb لامپ چراغ برق پیاز گل
From A to Z. In every deatail. از سیر تا پیاز (جامع وکامل )
corm ساقه پیاز مانند گیاه
Onions stimulate the appetite. پیاز اشتها راتحریک می کند
shallot پیاز کوچک لوله نازک
anderssen attack حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
entac موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی
puff pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
puff paste خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
phyllo (pastry) خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
He was every inch a frenchman. اویک فرانسوی تمام عیار بود
flaky pastry خمیر پای فرانسوی [غذا و آشپزخانه]
winawer variation واریاسیون ویناور در دفاع فرانسوی شطرنج
Joyedevivre لذت فراوان زندگی [ریشه فرانسوی]
advance variation واریاسیون پیشروی پیاده دردفاع فرانسوی
Onions whet ones appetite پیاز اشتهای آدم راتیز می کند
bulbs هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bulb هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
anglo-chinois [واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
alekhine chatard attack حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
zouave یکی از افراد پیاده نظام فرانسوی در الجزایر
milner bary gambit گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
franco indian defence دفاع هندی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
franco baenoni defence دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
chives پیاز کوهی schoenoprasum Allium از خانوادهی سوسن
salmagundi سالاد پیاز داغ وتخم مرغ وماهی
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
Liberty [مجسمه زن نماد آزادی که توسط هنرمندان فرانسوی ساخته شد.]
olivary body بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
Lous quatorze [سبک فرانسوی معماری باروک و کلاسیک در زمان لوپی چهاردهم]
Lous quinze [سبک فرانسوی تلفیق معماری روکوکو و نئوکلاسیک در زمان لوئی پانزدهم]
Aioli [سسی فرانسوی تشکیل شده از روغن زیتون، تخم مرغ و سیر]
matelote یکجور خوراک ماهی که باشراب و پیاز و چیزهای دیگر درست می کنند
three cushion billiards بیلیارد فرانسوی با ضربه به 2 گوی دیگر بعد از تماس با3 دیواره میز
physiocrats اقتصاددانان فرانسوی قرن هیجده که معتقد بودند زمین و طبیعت یگانه منبع ثروت است
rubinstein variation واریاسیون روبنشتاین دربازی چهار اسب در دفاع فرانسوی دردفاع نیمزو هندی و دردفاع تاراش
onion skin پوست پیاز [از این رنگینه طبیعی برای تهیه رنگ زرد نخودی استفاده می شود اگرچه ثبات رنگی خوبی ندارد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com