English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English Persian
legion سپاه رومی
legions سپاه رومی
Other Matches
romanesque رومی وابسته به تمدن رومی
corps سپاه
legions سپاه
army corpa سپاه
host troop سپاه
Corp سپاه
legion سپاه
rear عقبه سپاه
reared عقبه سپاه
rearing عقبه سپاه
rears عقبه سپاه
o o line خط دیدبانی سپاه
volunteer corps سپاه داوطلب
Peace Corps سپاه صلح
corps troops یکانهای سپاه
rearguard عقبهی سپاه
corps commander فرمانده سپاه
armies سپاه گروه
army سپاه گروه
host سپاه میزبان
hosted سپاه میزبان
hosting سپاه میزبان
hosts سپاه میزبان
volunteers سپاه داوطلب
corps artillery توپخانه سپاه
rear barrier حد عقب سپاه یا لشگر
corps artillery توپخانه همراه سپاه
reserve army of unemployed سپاه ذخیره بیکاران
deaputy chief of staff رئیس رکن از رده سپاه به بالا
survey information center مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
Romans رومی
Roman رومی
ogive رومی
oilstone سنگ رومی
pimpernel بادیان رومی
ogive طاق رومی
acrus طاق رومی
Latin cross صلیب رومی
romanesque ازنژاد رومی
romanesque بسبک رومی
romanesque vault طاق رومی
excubitorium خوابگاه رومی
romanic زبان رومی
carcer آماجگاه رومی ها
steelyard قپان رومی
romish رومی وار
mastic کندر رومی
domus سرای رومی
celtic nard سنبل رومی
cavy ارنب رومی
hart wort انجدان رومی
arm roll and grapevine بغل رومی
lovage انجدان رومی
lyra چنگ رومی
lyrae چنگ رومی
Roman numerals ارقام رومی
Roman numeral اعداد رومی
mountian spinach اسفناج رومی
colonica خانه های رومی
Roman لاتین حروف رومی
Roman numeral عدد رومی [ریاضی]
Romans لاتین حروف رومی
caldarium گرمخانه در حمام رومی
popish وابسته بکاتولیک رومی
castrum [کمپ نیروهای رومی]
colonia خانه های رومی
hollow square [گچ بری هرمی رومی]
false ogive سپر رومی گلوله
anise بادیان رومی انیسون
neo romanesque رومی وار نوین
greek catholic عضوکلیسای کاتولیک رومی
leg ride and far leg hook بغل رومی بااستفاده از پا
neronian وابسته به NEROامپراطورستمکار رومی
romanic متکلم بزبان رومی
ogive arch طاق رومی قوس جناغی
protasis نخستین قسمت درام قدیم رومی
double cone [ابزار بند رومی مخروطی شکل]
hypaethrum [پنجره نیم گرد کوچک رومی]
cavaedium [پیش حیاط در خانه های رومی]
romih variation واریاسیون رومی دردفاع شبه مران
Hirsau style [نوعی معماری به سبک رومی در آلمان و استرالیا]
knotted shaft [ستون منحنی رومی وار شبیه قبه]
Golden House [سرای رومی ساخته شده توسط نرو]
Frigi darium [تزئینات زیبا و بزرگ در حمام های رومی]
gregorian chant سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
praetorian وابسته به قدرت قضاوت مادون کنسولی رومی
vesta الهه رومی خدای اجاق وخانه داری
aniseed تخم بادیان رومی که بصورت ادویه بکار میرود
lavage انجدان رومی شستشوی معده یازخم شستشو دادن
ides روز پانزدهم مارس و مه وژوئیه و اکتبر وسیزدهم ماههای رومی
lararium [اتاق کوچک در خانه های رومی برای عبادت شخصی]
municipium شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
ogive طاق رومی [این طرح در فرش های محرابی بیشتر بکار می رود.]
fasces یک دسته میله که تبری در میان ان قرار داشته وپیشاپیش فرمانداران رومی می بردند و نشان قدرت بوده
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
blocage [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
fasces [نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
papalize پاپ ماب کردن رومی کردن
ogive ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
lattice design طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com