Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (1 milliseconds)
English
Persian
up
سپری شده سربالایی
upped
سپری شده سربالایی
upping
سپری شده سربالایی
Other Matches
acclivity
سربالایی
upgraded
سربالایی
up hill
سربالایی
upgrading
سربالایی
upgrade
سربالایی
upgrades
سربالایی
rises
سربالایی
rise
سربالایی
ascent
سربالایی
ascents
سربالایی
ramps
سربالایی اتصال
slope
سربالایی کجی
slope
شیب سربالایی
hair line
خط سربالایی دراخرحروف
bent
سرازیری سربالایی
sloped
سربالایی کجی
sloped
شیب سربالایی
slopes
سربالایی کجی
slopes
شیب سربالایی
slip road
سربالایی اتصال
ramp
سربالایی اتصال
high climb
مسابقه اتومبیلرانی سربالایی
up hill
سربالا شیب سربالایی
clypeate
سپری
elapse
سپری شدن
elapses
سپری شدن
cesser
سپری شدن
expired
سپری شده
to run on
سپری شدن
t beam
تیر سپری
surviving
سپری کردن
survives
سپری کردن
passages
سپری شدن
expiration
سپری شدن
passage
سپری شدن
expirations
سپری شدن
elapsing
سپری شدن
survive
سپری کردن
survived
سپری کردن
lapses
زوال سپری شدن
elapsed time
مدت سپری شده
while
سپری کردن گذراندن
lapse
زوال سپری شدن
lapsing
زوال سپری شدن
expiring
سپری شدن بپایان رسیدن
expire
سپری شدن بپایان رسیدن
expires
سپری شدن بپایان رسیدن
holds
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
hold
زمان سپری شده توسط مدار ارتباطی حین تماس
branch cutoff
دیواری است که معمولا درجهت عمود بر دیوار سپری ساخته میشود
block time
زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
interval timer
شیوهای که بوسیله ان زمان سپری شده میتواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود
expirations
انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
expiration
انتهای مهلت منقصی شدن سپری شدن
escutcheon
سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
lapse vi
سپری شدن منتقل شدن
passes
رد شدن سپری شدن
passed
رد شدن سپری شدن
pass
رد شدن سپری شدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com