Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
elevator
سکان بالا دهنده
elevators
سکان بالا دهنده
Other Matches
elevator
بالا دهنده لوله
elevators
بالا دهنده لوله
ratchet effect
اثر چرخش دهنده مصرف بالا و استانداردبالای زندگی باسانی عوض نشدن
trimmer
زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
steerage
سکان
rudders
سکان
rudder
سکان
helms
سکان
helm
سکان
helmsman
سکان گیر
navigators
افسر سکان
the rudder of a ship
سکان کشتی
wheelhouses
اطاق سکان
pilot house
اطاق سکان
wheelhouse
اطاق سکان
tillers
دسته سکان
joystick
سکان هدایت
tiller flat
سکان پاشنه
navigator
افسر سکان
off take rudder
سکان برداشتن
trick wheel
چرخ سکان
afterpiece
پشت سکان
kitchen rudder
سکان کروی
steering gear
دنده سکان
steering compass
قطبنمای سکان
wheel indicator
نشانگر سکان
helms
سکان پرواز
standard rudder
51 درجه سکان
tiller
دسته سکان
joysticks
سکان هدایت
coxswain
سکان قایق
wheelhouses
اتاق سکان
helmsmen
سکان گیر
rudder
تیغه سکان
helmsmen
مسئول سکان
helms
اهرم سکان
helm
سکان پرواز
helm
اهرم سکان
automatic steering device
سکان خودکار
balanced rudder
سکان متعادل
helmsman
مسئول سکان
put on rudder
سکان گذاشتن
wheelhouse
اتاق سکان
elevator
سکان تعادل
coxswain
سکان گیر
elevators
سکان تعادل
rudders
تیغه سکان
shift the rudder
معکوس کردن سکان
shift the rudder
تغییر دادن سکان
absolute joystick
سکان هدایت مطلق
tillers
اهرم سکان کشتی
tillers
دسته سکان قایق
helm
زاویه سکان از خط مستقیم
rudder indicator
نشانگر تیغه سکان
skeg
حماله تیغه سکان
tiller
اهرم سکان کشتی
tiller
دسته سکان قایق
helm
سکان کشتی یا قایق
helms
سکان کشتی یا قایق
rudders
سکان عقب هواپیما
rudder
سکان عقب هواپیما
lee helm
سکان سمت پناه
lee helm
سکان کمکی ناو
weather helm
سکان سمت باد
helms
زاویه سکان از خط مستقیم
bailor
امانت دهنده کفیل دهنده
bailer
امانت دهنده کفیل دهنده
exhibitors
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibitor
نمایش دهنده ارائه دهنده
exhibiter
نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative
التیام دهنده جوش دهنده
extender
توسعه دهنده ادامه دهنده
catalysts
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalyst
تشکیلات دهنده سازمان دهنده
pintle
محور عقب تیغه سکان
steering wheel
چرخ سکان فرمان اتومبیل
job stick
سکان هدایت دسته فرمان
pilot rudder
تیغه سکان مانور ناو
steering wheels
چرخ سکان فرمان اتومبیل
rudder
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
nothing to the right
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
rate joystick
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
weather helm
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
vertically
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
hiking stick
دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
anti collision light
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti servo tab
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
apl
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
indicator
نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
pull up
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
altitude azimuth
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
high burst ranging
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
irriguous
اب دهنده
pusher
هل دهنده
transferor
دهنده
donors
دهنده
donor
دهنده
shover
هل دهنده
joggers
هل دهنده
jogger
هل دهنده
pushers
هل دهنده
trimestr
رخ دهنده
donar
دهنده
giver
دهنده
adjudicator
فتوی دهنده
sedating
تسکین دهنده
torturer
شکنجه دهنده
sedates
تسکین دهنده
torturers
شکنجه دهنده
annoyer
ازار دهنده
adjudicators
فتوی دهنده
bailer
اجاره دهنده
drawers
برات دهنده
ameliorator
بهبود دهنده
altertive
تغییر دهنده
almsman
صدقه دهنده
allocator
تخصیص دهنده
alleviator
تخفیف دهنده
alimentative
غذا دهنده
alimental
غذا دهنده
alienor
انتقال دهنده
ampliative
بسط دهنده
amusive
تفریح دهنده
antalgic
تسکین دهنده
assuror
اطمینان دهنده
assurer
اطمینان دهنده
assimilatory
شباهت دهنده
assignor
حواله دهنده
assigner
حواله دهنده
assentient
موافقت دهنده
appellant
استیناف دهنده
appealer
استیناف دهنده
alienator
انتقال دهنده
aerator
هوا دهنده
comforters
تسلی دهنده
comforter
تسلی دهنده
racing
مسابقه دهنده
voters
رای دهنده
voter
رای دهنده
drawers
حواله دهنده
drawer
حواله دهنده
restorer
اعاده دهنده
restorers
اعاده دهنده
evangelical
مژده دهنده
adjurer
قسم دهنده
adjurer
سوگند دهنده
adapter
تطبیق دهنده
achiever
انجام دهنده
accomplisher
انجام دهنده
abluent
شستشو دهنده
adapter
وفق دهنده
demonstrative
شرح دهنده
permissive
اجازه دهنده
drawer
برات دهنده
taxpayer
مالیات دهنده
saviours
نجات دهنده
saviour
نجات دهنده
convulsively
تکان دهنده
convulsive
تکان دهنده
saving
نجارت دهنده
indicative
نشان دهنده
gracious
توفیق دهنده
pejorative
تنزل دهنده
adaptors
وفق دهنده
adaptor
وفق دهنده
formative
تشکیل دهنده
showman
نمایش دهنده
showmen
نمایش دهنده
blooming
شکوفه دهنده
feeders
غذا دهنده
feeders
خوراک دهنده
feeder
غذا دهنده
feeder
خوراک دهنده
financiers
وام دهنده
financier
وام دهنده
applicants
درخواست دهنده
applicant
درخواست دهنده
performing
انجام دهنده
adapters
وفق دهنده
setters
قرار دهنده
principals
دستور دهنده
principal
دستور دهنده
animators
رونق دهنده
animators
جان دهنده
animator
رونق دهنده
animator
جان دهنده
jarring
تکان دهنده
pricks
چیزخراش دهنده
pricking
چیزخراش دهنده
pricked
چیزخراش دهنده
distinguishing
تشخیص دهنده
transmitter
انتقال دهنده
setters
پاس دهنده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com