Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
English
Persian
kitchen rudder
سکان کروی
Other Matches
steerage
سکان
helms
سکان
rudder
سکان
helm
سکان
rudders
سکان
spheroid
کروی
spherical
کروی
globulous
کروی
globular
کروی
globoid
کروی
globy
کروی
globe like
کروی
globate
کروی
spheric
کروی
globally
کروی
perispheric
کروی
orbiculate
کروی
global
کروی
orbicular
کروی
spheral
کروی
nodular
کروی
tillers
دسته سکان
tiller
دسته سکان
helms
اهرم سکان
steering gear
دنده سکان
afterpiece
پشت سکان
trick wheel
چرخ سکان
automatic steering device
سکان خودکار
off take rudder
سکان برداشتن
put on rudder
سکان گذاشتن
standard rudder
51 درجه سکان
coxswain
سکان قایق
coxswain
سکان گیر
pilot house
اطاق سکان
steering compass
قطبنمای سکان
the rudder of a ship
سکان کشتی
tiller flat
سکان پاشنه
balanced rudder
سکان متعادل
wheelhouses
اتاق سکان
wheelhouses
اطاق سکان
helmsmen
سکان گیر
elevator
سکان تعادل
helmsmen
مسئول سکان
joysticks
سکان هدایت
joystick
سکان هدایت
navigators
افسر سکان
helm
اهرم سکان
helm
سکان پرواز
rudders
تیغه سکان
rudder
تیغه سکان
helms
سکان پرواز
elevators
سکان تعادل
helmsman
مسئول سکان
navigator
افسر سکان
wheel indicator
نشانگر سکان
wheelhouse
اتاق سکان
wheelhouse
اطاق سکان
helmsman
سکان گیر
spherical candlepower
شمع کروی
orbed
گرد کروی
spherical trigonometry
مثلثات کروی
spherical wedge
قاچ کروی
sphericity
حالت کروی
spherics
هندسه کروی
spherical aberration
خطای کروی
spherical top
فرفره کروی
spherical triagle
مثلث کروی
spherical triangle
مثلث کروی
spherical sector
قطاع کروی
spherical coordinates
مختصات کروی
roudelay
کروی شکل
spherical mirror
اینه کروی
spherical geometry
هندسه کروی
globes
کروی کردن
sphery
کروی مستدیر
aspheric
غیر کروی
globular protein
پروتئین کروی
spheres
جسم کروی
sphere
جسم کروی
orb
جسم کروی
sector of a sphere
اکلیل کروی
orb
کروی شدن
orbs
جسم کروی
orbs
کروی شدن
globe
کروی کردن
spherical lens
عدسی کروی
globe valve
سوپاپ کروی
globular cluster
خوشه کروی
rudder
سکان عقب هواپیما
tillers
اهرم سکان کشتی
rudder indicator
نشانگر تیغه سکان
tiller
دسته سکان قایق
shift the rudder
تغییر دادن سکان
shift the rudder
معکوس کردن سکان
skeg
حماله تیغه سکان
helms
سکان کشتی یا قایق
tiller
اهرم سکان کشتی
elevators
سکان بالا دهنده
tillers
دسته سکان قایق
absolute joystick
سکان هدایت مطلق
rudders
سکان عقب هواپیما
helm
زاویه سکان از خط مستقیم
helms
زاویه سکان از خط مستقیم
weather helm
سکان سمت باد
elevator
سکان بالا دهنده
lee helm
سکان سمت پناه
lee helm
سکان کمکی ناو
helm
سکان کشتی یا قایق
spherule
جسم کروی کوچک
spherical coordinates
دستگاه مختصات کروی
spherical coordinates
مختصات کروی
[ریاضی]
star globe
ستاره یاب کروی
spherical polygon
کثیر الاضلاع کروی
sphere gap
دهانه جرقه کروی
hemispherical engine
موتور نیم کروی
mean spherical candlepower
شمع کروی متوسط
globule
جسم کوچک کروی
orbicularly
بطور گرد یا کروی
globular cluster
خوشه ستارهای کروی
ensphere
بصورت کروی در اوردن
quadrant
ربع جسم کروی
concave spherical mirror
اینه کروی کاو
concave spherical mirror
اینه کروی مقعر
globules
جسم کوچک کروی
steering wheel
چرخ سکان فرمان اتومبیل
pintle
محور عقب تیغه سکان
steering wheels
چرخ سکان فرمان اتومبیل
job stick
سکان هدایت دسته فرمان
pilot rudder
تیغه سکان مانور ناو
spherical coordinate system
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
roundle
صفحه کوچک و کروی شکل
roundel
صفحه کوچک و کروی شکل
acinarious
پوشیده شده از حفرههای کروی
ball peen hammer
چکشی که یک طرف ان کروی است
rudders
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudder
سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
spherical coordinate system
[with constant radius]
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
yurt
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
yurta
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
high tailed aircraft
هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
nothing to the right
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
rate joystick
سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
weather helm
تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
hiking stick
دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
anti collision light
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti servo tab
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
radiation scattering
انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
huygen's principle
قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com