English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (8 milliseconds)
English Persian
helmsman سکان گیر
helmsmen سکان گیر
coxswain سکان گیر
Search result with all words
helmsman مسئول سکان
helmsmen مسئول سکان
helm سکان
helm اهرم سکان
helm سکان پرواز
helm سکان کشتی یا قایق
helm زاویه سکان از خط مستقیم
helms سکان
helms اهرم سکان
helms سکان پرواز
helms سکان کشتی یا قایق
helms زاویه سکان از خط مستقیم
rudder سکان
rudder سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudder تیغه سکان
rudder سکان عقب هواپیما
rudders سکان
rudders سکان هواپیما وسیله هدایت یا خط سیر
rudders تیغه سکان
rudders سکان عقب هواپیما
steering wheel چرخ سکان فرمان اتومبیل
steering wheels چرخ سکان فرمان اتومبیل
navigator افسر سکان
navigators افسر سکان
joystick سکان هدایت
joysticks سکان هدایت
elevator سکان تعادل
elevator سکان بالا دهنده
elevators سکان تعادل
elevators سکان بالا دهنده
wheelhouse اطاق سکان
wheelhouse اتاق سکان
wheelhouses اطاق سکان
wheelhouses اتاق سکان
tiller اهرم سکان کشتی
tiller دسته سکان
tiller دسته سکان قایق
tillers اهرم سکان کشتی
tillers دسته سکان
tillers دسته سکان قایق
absolute joystick سکان هدایت مطلق
afterpiece پشت سکان
anti collision light چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti servo tab بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
automatic steering device سکان خودکار
balanced rudder سکان متعادل
coxswain سکان قایق
high tailed aircraft هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
hiking stick دسته اضافی سکان که خم میشود و در عین حال مسیررا تعیین میکند
job stick سکان هدایت دسته فرمان
kitchen rudder سکان کروی
lee helm سکان کمکی ناو
lee helm سکان سمت پناه
nothing to the right دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست
off take rudder سکان برداشتن
pilot house اطاق سکان
pilot rudder تیغه سکان مانور ناو
pintle محور عقب تیغه سکان
put on rudder سکان گذاشتن
rate joystick سکان هدایتی با سرعت ثابت حرکت مکان نما
rudder indicator نشانگر تیغه سکان
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
shift the rudder تغییر دادن سکان
shift the rudder معکوس کردن سکان
skeg حماله تیغه سکان
standard rudder 51 درجه سکان
steerage سکان
steering compass قطبنمای سکان
steering gear دنده سکان
the rudder of a ship سکان کشتی
tiller flat سکان پاشنه
trick wheel چرخ سکان
weather helm تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
weather helm سکان سمت باد
wheel indicator نشانگر سکان
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com