Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 58 (5 milliseconds)
English	Persian
silence prevailed	سکوت حکم فرما بود
Other Matches
overruling	حکم فرما
dominator	حکم فرما
dominative	حکم فرما
reigin	حکم فرما بودن
dominant	حکم فرما سرکوب
kyrie	دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
calming	سکوت
calms	سکوت
glumness	سکوت
standstil	سکوت
sub silentio	در سکوت
calmest	سکوت
calmed	سکوت
doldrums	سکوت
calmer	سکوت
quietism	سکوت
stillness	سکوت
calm	سکوت
to bribe to silence	حق سکوت دادن
listening silence	سکوت رادیویی
quietist	اهل سکوت
radar silence	سکوت راداری
radio silence	سکوت رادیویی
goose	علامت سکوت
resting frequency	بسامد سکوت
reticency	سکوت کم گویی
observe silence	رعایت سکوت
silent running	سکوت زیردریایی
hold one's peace <idiom>	سکوت کردن
taciturnity	سکوت ارامش
still	سکوت خاموشی
stiller	سکوت خاموشی
silence	سکوت ارامش
silenced	سکوت ارامش
silences	سکوت ارامش
silencing	سکوت ارامش
reticence	سکوت کم گویی
stills	سکوت خاموشی
stillest	سکوت خاموشی
consensus evidenced by silence	اجماع سکوت
observe silence	سکوت را رعایت کنید
mums	سکوت شخص خاموش
sufferance	سکوت موجب رضا
mum	سکوت شخص خاموش
silence signifies consent	سکوت علامت رضاست
silent running	حرکت زیردریایی با سکوت
consent presumed from silence	رضای مستنبط از سکوت
Silence is golden . <proverb>	سکوت علامت رضا است.
quietism	فرقه متصوفه اهل سکوت
consent cannot be inferred from silence	سکوت علامت رضا نیست
silent approval	سکوت علامت تائیدتوسط معصوم
obmutescence	خاموش نشینی سکوت عمدی
Silence prevailed every where.	سکوت همه جا را فرا گرفته بود
oyez	اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
trappist	عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
silence gives consent	سکوت موجب رضایت است عدم اعتراض کاشف از اذن است
cone of silence	مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com