English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
English Persian
observe silence سکوت را رعایت کنید
Other Matches
observe silence رعایت سکوت
Please behave yourself . Please be courteous. ادب را رعایت کنید
repeat بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeats بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
adds اضافه کنید زیاد کنید
adding اضافه کنید زیاد کنید
add اضافه کنید زیاد کنید
prescan خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
calms سکوت
calming سکوت
calmest سکوت
doldrums سکوت
calmer سکوت
stillness سکوت
quietism سکوت
calm سکوت
sub silentio در سکوت
calmed سکوت
standstil سکوت
glumness سکوت
hold one's peace <idiom> سکوت کردن
radio silence سکوت رادیویی
radar silence سکوت راداری
quietist اهل سکوت
silencing سکوت ارامش
silences سکوت ارامش
silenced سکوت ارامش
silence سکوت ارامش
listening silence سکوت رادیویی
reticency سکوت کم گویی
resting frequency بسامد سکوت
stills سکوت خاموشی
still سکوت خاموشی
stiller سکوت خاموشی
stillest سکوت خاموشی
consensus evidenced by silence اجماع سکوت
goose علامت سکوت
taciturnity سکوت ارامش
silent running سکوت زیردریایی
to bribe to silence حق سکوت دادن
reticence سکوت کم گویی
mums سکوت شخص خاموش
silent running حرکت زیردریایی با سکوت
consent presumed from silence رضای مستنبط از سکوت
sufferance سکوت موجب رضا
silence signifies consent سکوت علامت رضاست
mum سکوت شخص خاموش
quietism فرقه متصوفه اهل سکوت
consent cannot be inferred from silence سکوت علامت رضا نیست
Silence is golden . <proverb> سکوت علامت رضا است.
obmutescence خاموش نشینی سکوت عمدی
silence prevailed سکوت حکم فرما بود
silent approval سکوت علامت تائیدتوسط معصوم
oyez اعلام سکوت و شروع دادرسی در دادگاه
Silence prevailed every where. سکوت همه جا را فرا گرفته بود
trappist عضو فرقهای از راهبان مرتاض اهل سکوت
considerations رعایت
respect رعایت
observancy رعایت
respects رعایت
observingly با رعایت
consideration رعایت
observance رعایت
ovservation رعایت
formally با رعایت
heeds ملاحظه رعایت
keep to رعایت کردن
disrespect عدم رعایت
non observance of ..... عدم رعایت .....
to pass by any thing رعایت نکردن
non compliance عدم رعایت
inobservance عدم رعایت
heeded ملاحظه رعایت
heeding ملاحظه رعایت
nonconformity عدم رعایت
ceremoniousness رعایت تعارف
to go through رعایت کردن
heed ملاحظه رعایت
observe رعایت کردن
esteem رعایت ارزش
regard for others رعایت دیگران
regards رعایت توجه
regard رعایت توجه
regardful رعایت کننده
observed رعایت کردن
regarded رعایت توجه
legality رعایت قانون
observing رعایت کردن
observes رعایت کردن
to stand چیزیرادقیقا رعایت کردن
breach of propriety عدم رعایت اداب
regarded رعایت راجع بودن به
in deference to بملاحظه برای رعایت
inobservance of a law عدم رعایت قانون
to go to رعایت کردن گذشتن از
regards رعایت راجع بودن به
gradualism رعایت اصول تدریج
regard رعایت راجع بودن به
circuit discipline رعایت انضباط مدار
formality رعایت اداب ورسوم
economization رعایت اصول اقتصادی
economises رعایت اقتصاد کردن
economised رعایت اقتصاد کردن
observantly از روی ملاحظه و رعایت
economizes رعایت اقتصاد کردن
economized رعایت اقتصاد کردن
for short برای رعایت اختصار
formalism رعایت ائین و اداب
fashionableness رعایت سبک پسندیده
respectfulness رعایت احترام وادب
economising رعایت اقتصاد کردن
economize رعایت اقتصاد کردن
multitudinism رعایت حال توده
disregarding اعتنا نکردن عدم رعایت
moralism رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
unconventionality عدم رعایت اداب و رسوم
disregard اعتنا نکردن عدم رعایت
disregards اعتنا نکردن عدم رعایت
indecorum عدم رعایت ایین معاشرت
disregarded اعتنا نکردن عدم رعایت
bureaucrasy رعایت تشریفات اداری بحدافراط
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
bureaucracy رعایت تشریفات اداری بحدافراط
indelicately بدون رعایت نزاکت یا فرافت
Protocol must be observed. تشریفات باید رعایت شود
quite the thing رعایت کننده سبک روز
welfare رعایت کردن خدمات اجتماعی
electronic security رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
bluntness عدم رعایت نزاکت یاتعارف
roughly speaking تقریبا بدون رعایت دقت
red tapism رعایت تشریفات اداری به حدافراط
without regard for decency بدون رعایت نزاکت یاادب
bureaucracies رعایت تشریفات اداری بحدافراط
expressionism هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
ceremonialism اعتقاد به لزوم رعایت کامل تشریفات
to play the game رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
expressionist هنرپیشهای که درکارش رعایت حالت رامیکند
bureaucrat فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
prettyism اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
bureaucrats فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
red tapery رعایت تشریفات رسمی واداری بحد افراط
internationalism عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
ceremonialist کسیکه پای بند رعایت ایین وتشریفات است
to respect oneself رعایت شرافت نفس نمودن خودراباشرف ومحترم نگاهداشتن
multitudinist کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
silence gives consent سکوت موجب رضایت است عدم اعتراض کاشف از اذن است
cone of silence مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
pact قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
p sexual relations امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
pacts قاعده عمومی و مطلقی را برقرار وخود را ملزم به رعایت ان می کنند
injunctions دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
injunction دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
say no more بس کنید
ease off شل کنید
oyez گوش کنید
oyez توجه کنید
have patience with me با من حوصله کنید
move out حرکت کنید
hold hard صبر کنید
cautioned توجه کنید
make a hurry عجله کنید
hurry up عجله کنید
push the door to در راپیش کنید
leontief table نگاه کنید به :
keep at it مداومت کنید
into a ball نخ راگلوله کنید
i say نگاه کنید
deleting حذف کنید
caution توجه کنید
deletes حذف کنید
deleted حذف کنید
delete حذف کنید
cautions توجه کنید
cautioning توجه کنید
suppose فرض کنید
wait a second تامل کنید
repeat تکرار کنید
accelerando کم کم تند کنید
recive مصرف کنید
give it a wipe انراخشک کنید
repeats تکرار کنید
supposes فرض کنید
dele پاک کنید
Turn (let) the dog loose. سگ راباز کنید
attention to orders توجه کنید
vide infara را نگاه کنید
supposing فرض کنید
KEEP LEFT از سمت چپ حرکت کنید.
I won't be talked into it! من را نمیتوانید متقاعد کنید!
you do me injustice در باره من بی عدالتی می کنید
When will you depart? کی شما حرکت می کنید؟
Notice the details! توجه کنید به جزییات !
Please check the water. لطفا آب را کنترل کنید.
Please check the ... لطفا ... را کنترل کنید.
supra ببالا نگاه کنید
sus.per coll حلق اویزش کنید
wait a little کمی صبر کنید
wait a minute یک دقیقه صبر کنید
single file به ستون یک حرکت کنید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com