English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 163 (9 milliseconds)
English Persian
bema سکوی خطابه
Search result with all words
abat-voix [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
ambo میز [سکوی] خطابه
ambon میز [سکوی] خطابه
Other Matches
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
lectures خطابه
orations خطابه
oration خطابه
lectured خطابه
declaimation خطابه
lecture خطابه
homiletics فن خطابه
lecturing خطابه
allocution خطابه
prelection خطابه
precepts امریه خطابه
pulpit سکوب خطابه
pulpits کرسی خطابه
pulpit کرسی خطابه
prelector خطابه خوان
precept امریه خطابه
rostrums کرسی خطابه
rostrum کرسی خطابه
rostra کرسی خطابه
sermons خطابه اندرز
sermon خطابه اندرز
pulpits سکوب خطابه
valediction بدورد خطابه تودیعی
platform کف راه جایگاه خطابه
platforms کف راه جایگاه خطابه
valedictions بدورد خطابه تودیعی
bars کرسی خطابه وکلا
oratory فن خطابه سخن پردازی
bar کرسی خطابه وکلا
rostral وابسته به منبر یا کرسی خطابه
moot مجلس خطابه ومنافره انجمن
lecture سخنرانی کردن خطابه گفتن
lectured سخنرانی کردن خطابه گفتن
lectures سخنرانی کردن خطابه گفتن
lecturing سخنرانی کردن خطابه گفتن
tribune سکوب سخنرانی کرسی یامیز خطابه
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
seated سکوی استقرار
platform 3 سکوی شماره 3
back berm سکوی پایه
military platform سکوی نظامی
artillery mount سکوی توپخانه
bench سکوی کوهستانی
cavalier سکوی نگهبانی
benches سکوی کوهستانی
seats سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
testing stand سکوی ازمایش
starting platform سکوی شروع
starting block سکوی شروع
loading site سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
launcher سکوی پرتاب
jumping hill سکوی پرش
flight platform سکوی پرواز
entablement سکوی مجسمه
channelising island سکوی جداساز
central reserve سکوی میانی
central reserve سکوی وسط
berm سکوی شیب بر
projectile flat سکوی گلوله
soft missile base سکوی بی حفاظ
stanchion سکوی استقرار
artillery mount سکوی نصب
decked سکوی موتور
board سکوی شیرجه
platforms سکوی شیرجه
platform سکوی شیرجه
decks سکوی موتور
pedestal سکوی تیر
pedestals سکوی تیر
pedestals سکوی اتش
staging سکوی کار
deck سکوی موتور
pedestal سکوی اتش
pallet سکوی بار
boarded سکوی شیرجه
pallets سکوی بار
quay سکوی بارگیری
quays سکوی بارگیری
shelf سکوی کوهستانی
median سکوی وسط
median سکوی میانی
decked سکوی جلوی تانک
decks سکوی جلوی تانک
high board سکوی شیرجه 3 متری
inside berm سکوی شیببر درونی
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
launching site سکوی پرتاب موشک
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
low board سکوی یک متری شیرجه
launching pad سکوی پرتاب موشک
deck سکوی جلوی تانک
pad سکوی پرتاب رسانگر
pads سکوی پرتاب رسانگر
railhead سکوی راه اهن
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
railway end پل سکوی راه اهن
hard base سکوی پرتاب مستحکم
thwarts سکوی نشیمن قایق
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
channelising island سکوی هدایت کننده
blast برخاستن از سکوی پرتاب
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
bema سکوی وعظ درکلیسا
launching pads سکوی پرتاب موشک
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
valedictorian دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
blockhouse ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
fire unit یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
terminal command فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminals سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
cargo transporter جعبه حمل بار درهواپیما یا ناو سکوی حمل بار
ramp alert اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
pallet چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
pallets چرخ دستی حمل بار مقر حمل مهمات سکوی حمل بار
refire time زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com