Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
inside berm	سکوی شیببر درونی
Other Matches
back berm	سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
internal furnace	کوره درونی بوته درونی اشتعال درونی
dynamically	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
dynamic	نیروی فعاله درونی فعالیت درونی
ramp	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps	سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
median	سکوی میانی
starting block	سکوی شروع
starting platform	سکوی شروع
launcher	سکوی پرتاب
testing stand	سکوی ازمایش
seat	سکوی استقرار
seats	سکوی استقرار
jumping hill	سکوی پرش
platforms	سکوی شیرجه
platform	سکوی شیرجه
artillery mount	سکوی توپخانه
platform 3	سکوی شماره 3
artillery mount	سکوی نصب
stanchion	سکوی استقرار
soft missile base	سکوی بی حفاظ
quays	سکوی بارگیری
quay	سکوی بارگیری
loading rack	سکوی بارگیری
military platform	سکوی نظامی
pallets	سکوی بار
projectile flat	سکوی گلوله
pallet	سکوی بار
median	سکوی وسط
bench	سکوی کوهستانی
benches	سکوی کوهستانی
seated	سکوی استقرار
loading site	سکوی بارگیری
board	سکوی شیرجه
boarded	سکوی شیرجه
berm	سکوی شیب بر
channelising island	سکوی جداساز
shelf	سکوی کوهستانی
pedestal	سکوی اتش
pedestals	سکوی تیر
back berm	سکوی پایه
cavalier	سکوی نگهبانی
pedestals	سکوی اتش
staging	سکوی کار
entablement	سکوی مجسمه
decks	سکوی موتور
deck	سکوی موتور
pedestal	سکوی تیر
decked	سکوی موتور
flight platform	سکوی پرواز
bema	سکوی خطابه
central reserve	سکوی میانی
central reserve	سکوی وسط
deck	سکوی جلوی تانک
thwarts	سکوی نشیمن قایق
high board	سکوی شیرجه 3 متری
railhead	سکوی راه اهن
helipad	سکوی فرود هلیکوپتر
hard base	سکوی پرتاب مستحکم
gate operating platform	سکوی مانور دریچه ها
gate operating deck	سکوی مانور دریچه ها
low board	سکوی یک متری شیرجه
launching site	سکوی پرتاب موشک
decked	سکوی جلوی تانک
blasts	برخاستن از سکوی پرتاب
air defense artillery fire unit	سکوی توپخانه پدافندهوایی
airdrop platform	سکوی بارریزی هوایی
where is the platform 3?	سکوی شماره 3 کجاست؟
rocket launchers	سکوی پرتاب موشک
ambon	میز [سکوی] خطابه
bema	سکوی وعظ درکلیسا
launching pads	سکوی پرتاب موشک
ambo	میز [سکوی] خطابه
launching pad	سکوی پرتاب موشک
channelising island	سکوی هدایت کننده
pads	سکوی پرتاب رسانگر
torpedo tube	سکوی پرتاب اژدر
blast	برخاستن از سکوی پرتاب
decks	سکوی جلوی تانک
rocket launcher	سکوی پرتاب موشک
railway end	پل سکوی راه اهن
pad	سکوی پرتاب رسانگر
endogenous	درونی
indoor	درونی
infelt	درونی
subjective	درونی
intestine	درونی
intestines	درونی
interior	درونی
innermost	درونی
in	درونی
in-	:درونی
internal	درونی
tumble home	خم درونی
insides	درونی
inside	درونی
in	:درونی
intrinsic	درونی
inmost	درونی
inward	درونی
inner	درونی
interiors	درونی
in-	درونی
civil	درونی
counter berm	سکوی پایه خارجی خاکریز
aerial platform	سکوی مخصوص بارریزی هوایی
platform	سکوی ایستگاه راه آهن
track [American E]	سکوی ایستگاه راه آهن
height of site	ارتفاع سکوی موشک یاموضع
bridge plate	پل بین سکوی بارگیری وخودرو
k gun	سکوی پرتاب بمب زیرابی
hearth	سکوی اجاق کوره کشتی
batteries	گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
battery	گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
railway end	پل سکوی بارگیری راه اهن
hearths	سکوی اجاق کوره کشتی
internal inhibition	بازداری درونی
intercorrelation	وابستگی درونی
interflow	جریان اب درونی
interior affairs	کارهای درونی
the inner layer	لایه درونی
the inner layer	چینه درونی
internal command	فرمان درونی
inner speech	گفتار درونی
inner shell electron	الکترون درونی
inner loop	حلقه درونی
inflow	ریزش درونی
ingrowth	رویش درونی
pore pressure	فشار درونی
inherent viscosity	گرانروی درونی
logarithmic viscosity number	گرانروی درونی
inmost thoughts	اندیشههای درونی
interiority	درونی بودن
subjectivity	درونی بودن
internal consistency	هماهنگی درونی
internal conversion	تبدیل درونی
internal work	کار درونی
internality	درونی بودن
in-fighting	کشمکش درونی
intrinsic motivation	انگیزش درونی
intrinsic approach	رهیافت درونی
springing of soffit	پاطاق درونی
archivolt	قوس درونی
aula	حیاط درونی
intrados springing line	پاطاق درونی
internal vibrator	لرزاننده درونی
internal temperature	دمای درونی
internal secretion	ترشح درونی
internal energy	انرژی درونی
internal font	فونت درونی
internal force	نیروی درونی
internal friction	اصطکاک درونی
internal friction	سایش درونی
intrados	قوس درونی
loggia	ایوان درونی
internal phase	فاز درونی
internal pressure	فشار درونی
internal reflection	انعکاس درونی
spring of intrados	پاطاق درونی
indoor	درونی داخلی
internalizing	درونی کردن
internalizes	درونی کردن
endocardium	پرده درونی دل
internalized	درونی کردن
internalize	درونی کردن
internalising	درونی کردن
internalises	درونی کردن
internalised	درونی کردن
endoderm	پرده درونی
interpolations	براورد درونی
ductless gland	غده درونی
pectoral	صدری درونی
dynamically	نیروی درونی
dynamic	نیروی درونی
interiors	درونی درون
bal badak	تیغ درونی پا
interior	درونی درون
cooptation	انتخاب درونی
pectorals	صدری درونی
innate	درونی چسبنده
endogenous event	رویداد درونی
internalization	درونی ساختن
esoteric	رمزی درونی
endophasia	تکلم درونی
indravgnt	جریان درونی
interpolation	براورد درونی
interoceptor	گیرنده درونی
enteroceptor	گیرنده درونی
entophyte	انگل درونی
hard base	سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
wishbone	پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
bearing	یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
plane of site	سطح قائم مار بر سکوی تیر
soft missile base	سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
aerial platform	سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
sponson	سکوی استقرار توپ روی برجک
hard missile base	سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
launching pads	سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
wishbones	پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
truck head	سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com