English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
median سکوی میانی
central reserve سکوی میانی
Other Matches
ramp سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
quays سکوی بارگیری
loading rack سکوی بارگیری
testing stand سکوی ازمایش
starting platform سکوی شروع
starting block سکوی شروع
boarded سکوی شیرجه
board سکوی شیرجه
launcher سکوی پرتاب
platform 3 سکوی شماره 3
jumping hill سکوی پرش
entablement سکوی مجسمه
median سکوی وسط
platforms سکوی شیرجه
pallet سکوی بار
stanchion سکوی استقرار
pallets سکوی بار
berm سکوی شیب بر
bema سکوی خطابه
artillery mount سکوی نصب
artillery mount سکوی توپخانه
military platform سکوی نظامی
central reserve سکوی وسط
seats سکوی استقرار
projectile flat سکوی گلوله
seated سکوی استقرار
seat سکوی استقرار
benches سکوی کوهستانی
channelising island سکوی جداساز
soft missile base سکوی بی حفاظ
loading site سکوی بارگیری
quay سکوی بارگیری
platform سکوی شیرجه
back berm سکوی پایه
pedestal سکوی تیر
flight platform سکوی پرواز
deck سکوی موتور
pedestals سکوی اتش
pedestal سکوی اتش
pedestals سکوی تیر
bench سکوی کوهستانی
staging سکوی کار
decked سکوی موتور
decks سکوی موتور
shelf سکوی کوهستانی
cavalier سکوی نگهبانی
helipad سکوی فرود هلیکوپتر
railway end پل سکوی راه اهن
low board سکوی یک متری شیرجه
deck سکوی جلوی تانک
pads سکوی پرتاب رسانگر
thwarts سکوی نشیمن قایق
high board سکوی شیرجه 3 متری
pad سکوی پرتاب رسانگر
blasts برخاستن از سکوی پرتاب
channelising island سکوی هدایت کننده
decked سکوی جلوی تانک
railhead سکوی راه اهن
decks سکوی جلوی تانک
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
launching pads سکوی پرتاب موشک
ambo میز [سکوی] خطابه
rocket launchers سکوی پرتاب موشک
rocket launcher سکوی پرتاب موشک
bema سکوی وعظ درکلیسا
inside berm سکوی شیببر درونی
where is the platform 3? سکوی شماره 3 کجاست؟
hard base سکوی پرتاب مستحکم
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
launching pad سکوی پرتاب موشک
blast برخاستن از سکوی پرتاب
airdrop platform سکوی بارریزی هوایی
launching site سکوی پرتاب موشک
air defense artillery fire unit سکوی توپخانه پدافندهوایی
torpedo tube سکوی پرتاب اژدر
ambon میز [سکوی] خطابه
aerial platform سکوی مخصوص بارریزی هوایی
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
railway end پل سکوی بارگیری راه اهن
hearth سکوی اجاق کوره کشتی
hearths سکوی اجاق کوره کشتی
counter berm سکوی پایه خارجی خاکریز
track [American E] سکوی ایستگاه راه آهن
platform سکوی ایستگاه راه آهن
k gun سکوی پرتاب بمب زیرابی
batteries گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
battery گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
medium میانی
mediated میانی
middle deck پل میانی
mediums میانی
center land خط میانی
mesne میانی
mediating میانی
mediates میانی
mediate میانی
mesial میانی
centric میانی
midline خط میانی
innermost میانی
centrical میانی
median میانی
inmost میانی
center back بک میانی
medial میانی
mesail میانی
mesal میانی
hard base سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard missile base سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
truck head سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
sponson سکوی استقرار توپ روی برجک
soft missile base سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
wishbones پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
wishbone پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
aerial platform سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pads سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pad سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
bearing یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
safety island سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
ready missile موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
x site سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
Is this the right platform for the train to London? آیا این سکوی قطار لندن است؟
gunrack مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
pallet سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
railhead depot بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
intermediate oscillation نوسان میانی
intermediate office مرکز میانی
intermediate link حلقه میانی
intermediate layer لایه میانی
intermediate contact کنتاکت میانی
intermediate distribution frame مقسم میانی
intermediate field میدان میانی
intermediate frequency فرکانس میانی
intermediate frequency tank circuit فرکانس میانی
intermediate fuse فیوز میانی
intermediate image تصویر میانی
intermediate anneal التهاب میانی
intermediate phase فاز میانی
interphase فاز میانی
intermediate points جهات میانی
median income درامد میانی
midsection قطعه میانی
middle part قسمت میانی
mesencephalon مغز میانی
middle insomnia بیخوابی میانی
middle fraction پاره میانی
middle fraction جزء میانی
mid flap فلپ میانی
neutral conductor سیم میانی
neutral wire سیم میانی
lower boom تیرک میانی
intermediate terminal ترمینال میانی
middle layer قشر میانی
intermediate transmitter فرستنده میانی
intermediate zone ناحیه ی میانی
tympanum گوش میانی
tun dish throught پاتیل میانی
ridge rope سیم میانی
lower boom بوم میانی
middle ear گوش میانی
interconnection اتصال میانی
cut splice پیوند میانی
halfback بازیگرخط میانی
halfback بازیگر میانی
meddles میانی وسطی
mid میانی وسطی
midpoints نقطه میانی
midpoint نقطه میانی
buffer حافظه میانی
center section بال میانی
middle میانی وسطی
center wing بال میانی
middles میانی وسطی
center stripe خط میانی زمین
midfield line خط میانی زمین
central strip نوار میانی
hogging تنش میانی
dorsomedial پشتی- میانی
mid- میانی وسطی
intermediate plate صفحه میانی
i.f. فرکانس میانی
center circle دایره میانی
drop keel تیغه میانی
intermediate band باند میانی
interband باند میانی
intermediate عضو میانی
intermediate طبقه میانی
meddled میانی وسطی
center line خط میانی زمین
meddle میانی وسطی
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
deep نقطه میانی سر پیچ
bilge board تخته میانی قایق
middle lintel in window وادار میانی پنجره
Somewhere in the darkness جایی در میانی تاریکی
deepest نقطه میانی سر پیچ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com